بدون شک مهمترين هدف از تاسيس يک بنگاه صنعتي و اقتصادي کسب سود حداکثري است. از طرفي محصول توليد شده بايد شرایط لازم سفارش از سوي مشتري را داشته باشد تا محصول توليد شده بلافاصله و بدون خواب سرمايه به دست مشتري برسد. مشتري نيز دو اصل کيفيت حداکثري و پايينترين قيمت را براي خريد محصول در نظر دارد. در شرايط کنوني اقتصاد، شرکتها براي حفظ سهم خود چارهاي جز کاهش هزينههاي توليد يا همان بهاي تمام شده محصول ندارند؛ به عبارت ديگر افزايش توان رقابتپذيري با کاهش هزينه بايد انجام شود.
البته افزايش يا کاهش بهاي تمام شده فولاد متاثر از عوامل مختلفی از جمله داخل سازمانی، داخل کشور و جهاني است. البته در مجموع عوامل داخل کشور در برخي موارد خلاف جهت حرکت عوامل جهاني است. در شرایطی که رقبای ما با کاهش قیمت مواد اولیه و انرژی مواجهند، اما تولیدکنندگان داخلی با افزایش این دو مولفه دست و پنجه نرم میکنند و از این جهت شرایط رقابت بسیار برای آنها دشوار خواهد بود.يکی از راهکارهای کاهش قیمت تمام شده، تولید انبوه برای کاستن از هزینههای سرانه و استفاده از ظرفیت کارخانهها است. در شرایطی که واحدهای صنعتی نگهداری و تعمیرات را از فعالیتهای لازم بر روی دستگاهها و به منظور نگهداری و حفاظت فنی از آنها براساس سیاستها و روشهای تدوین شده دانستهاند، بنابراین نگهداری و تعمیرات صحیح علمیو برنامهریزی شده با روشهای نوین جهانی را میتوان از فرآیند کاهش هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تولید دانست که مستقیما بر روی بهرهوری کیفیت، قابلیت اطمینان، بهکارگیری و سودآوری تاثیر بسزایی خواهند داشت.
از سویی بهرهگیری بیشتر از ماشینآلات صنعتی، نیاز به سرمایهگذاری اولیه برای خرید ماشینآلات و خطوط تولید را افزایش خواهد داد که این امر را میتوان نقطه آغاز بروز مشکل اصلی کنونی تولید، یعنی کمبود نقدینگی برشمرد، چراکه سرمایه در کشور ما هیچگاه ارزان نبوده و قیمتی بس گران دارد. از یکسو مراحل اداری گرفتن وام و وثایق مختلفی که بانکها طلب میکنند بسیار سخت و هزینهبر است و از سوی دیگر بهرهای که بانکها برای تسهیلات مطالبه میکنند به هیچ عنوان با میزان بهره در کشورهای صنعتی قابل قیاس نیست. بنابراین حفظ سود مرهون کاهش هزینههای قطعات و مواد مصرفی ذوب، کاهش حداکثری هزینههای تامین مواد اولیه، مدل بهینهسازی بهرهوری تولید، تولید انبوه برای کاستن از هزینههای سرانه و استفاده از ظرفیتهاي مختلف داخلي و بيروني کارخانهها است، از این رو بهرهگیری بیشتر از ماشینآلات صنعتی نیاز به سرمایهگذاری اولیه برای خرید ماشینآلات و خطوط تولید را افزایش خواهد داد، بنابراین باید اذعان کرد که تامین مالی و خدمات بانکی در توسعه صنعت و همچنين صادرات، کاهش هزینههایی که ارزش افزوده به بار نمیآورند، نوآوری و مشارکت حداکثري کارکنان در اجراي برنامههاي کاهش هزينهها نقش بسزایی دارند.
در حال حاضريکي از مهمترين عوامل بالابودن بهاي تمام شده فولاد کمبود گندله و درنتيجه تهيه آن از منابع خارجي است چراکه گندلههاي نامرغوب باعث ايجاد مشکلات فراواني در فرآيند توليد میشوند که در اين راستا شايسته است معادن بهدنبال اجرای سیاستهای بهروزکردن تکنولوژي و فناوري خطوط تولید خود براي توسعه کمی و کيفي محصول باشند. در فولاد هرمزگان نيز با توجه به شرایط موجود؛ تاکید بر کاهش هزینهها از سوی کارگروهی در اولویت کاری است و مجهز شدن هرچه بیشتر به نظامها و ساز و کارهای مدیریت هزینههای تولید و پاسخگویی سریع به فرصتها و تهدیدها از جمله سیاستهای این شرکت در جهت تولید اقتصادی و خروج از وضعیت موجود و بقا در شرایط رکود است. از این رو هدفگذاری و برنامهریزی در اجرای پروژههای مشترک و متنوع در زمینههای مختلف در راستای افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید از سیاستهای مهم این شرکت است .
به همین منظور عوامل موثر بر کاهش هزینهها مورد بررسی قرار گرفت و با تشکیل تیمهای کاری شامل کمیتههای تحول، گروههای کیفیت فراگیر، کنترل کیفی و نظام پیشنهادها، پروژههای بهبود جهت کاهش هزینهها تعریف و عملیاتی شد و پیگیریهای لازم برای حصول نتیجه انجام شده و در حال پیگیری است. همچنین فولاد هرمزگان برای نیل به اهداف یاد شده آمادگی دارد تا در راستای خرید بهینه مواد اولیه، انرژی و قطعات یدکی موردنیاز شرکت به منظور کاهش هزینههای تولید و افزایش بهرهوری و سودآوری شرکت گامهای مدونی را بردارد. ازاین رو واحد فروش این واحد تولیدی در جهت تولید گریدهای خاص با ابعاد ویژه و منحصر بهفرد جهت جذب حداکثری سفارشات را نیز از جمله برنامههای این شرکت برای کاهش هزینهها قرار داده است. تدوین دستورالعملهای عملیاتی و تعمیراتی و بهروز کردن آنها، آموزش دستورالعملها، استفاده از افراد مجرب بهعنوان مشاور و آموزش در محل کار نیز از جمله اقدامات انجام شده در راستای کاهش هزینهها است.
اميرمسعود هراتيان
مديرعامل شرکت فولادهرمزگان
منبع:استیل ایران