مدیر واحد ماشین آلات و تجهیزات عمرانی شرکت ایران بنا آریان (نماينده متسو ليندمان آلمان در بخش تجهيزات فرآوري قراضه) که در زمینه جابهجایی، دپو و تغذیه انواغ مواد فله فعالیت کرده و نماینده شرکت Sennebogen آلمان در ایران اظهار کرد: تا زمانی که ما هزینهها را مستقیم بدانیم و کوتاهمدت فکر کنیم، تفکر ما همیشه روی آهن اسفنجی باقی خواهد ماند. ابتدا باید فرهنگ استفاده از محصولات آهنی تغییر کند. از سوی دیگر چه قیمتی برای طبیعت قائل هستید؟ امروز شاهد هستیم کوهی را کنده و تبدیل به معدن میکنند و در مقابل هزینه کمی که در ازای تولید آهن اسفنجی مصرف میشود، شاهد ایجاد آلودگی زیست محیطی هستیم.
به گفته مازیار نجاتی متاسفانه در بحث قراضه زیرساختهای لازم در کشور وجود ندارد. البته این مشکل در بنادر نیز دیده میشود. نگاه بنادر موجود در کشور به ماجرا این گونه است که تجهیزاتی که تا به امروز از آنها استفاده میشد، همچنان قابل استفاده است.
با مازیار نجاتی مسئول بخش ماشین آلات شرکت ایران بنا آریان (نماينده متسو ليندمان آلمان در بخش تجهيزات فرآوري قراضه) گفتوگویی انجام داده ایم که متن آن به شرح زیر است:
ابتدا درباره فعالیت شرکت خود توضیح دهید.
این شرکت تولیدکننده تجهیزات بازویی متحرک یا چنگهای ویژه جابهجایی قراضه است. میزان تولیدات این شرکت و تنوع آنها از بیشتر رقبا گسترده بوده و در اکثر نمایشگاههای دنیا این تجهیزات شناخته شده و در بیشتر سایتهای قراضه اروپا از آنها استفاده میشود. ما برای معرفی محصولات این شرکت، سعی کردیم بحث بازیافت قراضه را با همکاران سابق و با حمایت شرکت خودمان معرفی کنیم. جریان بازیافت قراضه و پسماندهای آهنی در ایران دچار مشکل است زیرا وقتی به یک سایت مراجعه کنید خواهید دید با یک بیل مکانیکی با عمر 40 ساله بدون آنکه هیچ ارزشی برای فضای اشغال شده قائل باشند و یا هزینههای حمل و نقل را محاسبه کنند، مشغول به کار هستند. در نگاه به برخی سایتهای بازیافت قراضه خواهید دید، در هر سیکل کاری و به عنوان مثال برای ساخت عدل گاهی 5 تا 6 دقیقه زمان تلف میشود و با یک وسیله ساده دستگاه را پر و بلاکی از قراضه را تهیه میکنند که دانسیته پایین داشته و همان را برای ذوب استفاده میکنند اما تراکم پایین هزینه حمل بیشتری کرده و تعداد باز و بست شدن دهانه کوره را افزایش داده و انرژی بیشتری را مصرف میکند. ما توانستیم دستگاههای مختلفی را معرفی کنیم که براساس آن نشان دهیم سیستم جابهجایی قراضه در ایران مشکل دارد. متاسفانه در بحث قراضه زیرساختهای لازم در کشور وجود ندارد. البته این مشکل در بنادر نیز دیده میشود. نگاه بنادر موجود در کشور به ماجرا این گونه است که تجهیزاتی که تا به امروز از آنها استفاده میشد، همچنان قابل استفاده است. در صورتی که اگر نگاهی به ترکیه داشته باشیم خواهید دید بنادری برای مواد فله با دانسیتههای مختلف آماده شده است. در آنجا دانسیتههای مختلف مواد را با تجهیزات بازویی تخلیه کرده و محصولات آهنی تولید شده را با همین تجهیزات صادر میکنند. متاسفانه مشکل در این حوزه از بنادر گرفته تا سایتهای دپو وجود دارد. استفاده از تجهیزاتی که ارتفاع دپوی مناسب داشته و دسترسی مناسب داشته و بتواند در هر سیکل کاری حجمهای متفاوت را جابهجا کنند، ضروری است، در نتیجه برای آنکه نشان دهیم بیلهای مکانیکی کارایی لازم را ندارند، برند لیندمان از زیرمجموعه شرکت متسو را معرفی کردیم.
یعنی نمایندگی اصلی این برند را در اختیار دارید؟
شرکتهای بزرگ چندملیتی زیرمجموعههای مختلفی دارند. در حال حاضر ما نمایندگی اصلی و انحصاری Sennebogen در ایران هستیم و نزدیک به 10 سال است که این برند را معرفی میکنیم. این برند علاوه بر انواع چنگهای ویژهای که دارد کار جابهجایی و فرآوری قراضه در حد فرآیند جابهجایی را انجام میدهد. این ابزارها برای شریدر کردن کاربرد داشته و باید واحدهای قراضه این ابزار را در اختیار داشته باشند. به عنوان مثال شما نمیتوانید یک ماشین خوب مثل شریدر داشته باشید اما فضای مناسب یا راننده مناسب برای آن در اختیار نباشد. در نتیجه همه موارد باید با هم وجود داشته باشد. گزارشهای ارائه شده از راندمانها حاکی از آن بود که چین بزرگترین بازار این شرکت است در حالی که نیروی انسانی در کشور ما ارزانتر از چین است ولی در عمل شاهد تولید فولادی ارزانتر از سوی چین هستیم. البته موضوع یارانههایی که دولت این کشور به تولیدکنندگان فولاد میدهد، در این ارزانی بیتاثیر نیست. چین گلوگاهها و مشکلات را شناسایی کرد و به این نتیجه دست یافت اگر قراضه شرید یا پرس شود و تغییر سایز داده و آلودگی آن کاهش یافته و دانسیته متوسط تغذیه قراضه در کورهها بالا رفته و تعداد باز و بسته کردن در کورهها و میزان اتلاف انرژی و میزان سرباره و استهلاک کورهها نیز به شدت کاهش مییابد. جالب است که در طرحهایی مثل فولاد هرمزگان حتی بحث پر کردن سبدها نیز به صورت سنتی دنبال نمیشود. در واقع امروز وظیفه ما این است تغییرات رخ داده در دنیا را دیده و بررسی کرده تا تکنولوژیهای جدید وارد کشور شود. ما در بحث سخت افزاری مشکلی نداریم. از سوی دیگر در موضوع فرآوری قراضه نیز محدودیتی وجود ندارد. شرکتهای دیگر وجود دارند که بحث شریدر یا پرس قیچی را دنبال میکنند و این موضوع دامنه انتخابها را گسترده میکند اما بیشتر در بحث نرمافزار با مشکل مواجه هستیم. جالب است که در مذاکراتی که انجام میشود، علاوه بر اینکه تاکید میکنند تجهیزات موبایل آمده و تجهیزات قبلی کارایی ندارد، شاهد کپی طرحها هستیم بطوریکه طرحهای 20 یا 30 سال پیش تنها تغییر سایز داده و در کارخانههای جدید استفاده میشود. امروز فولاد هرمزگان نیاز 10 تا 15 درصدی خود به قراضه را از یک محیط بسیار کوچک تامین میکند. با افزایش ارزش زمین و موضوع هزینههای حمل و جابهجایی، بهتر است ما نیز از این ایدههای جدید استفاده کنیم. سایتهای قراضه در اروپا مساحت زیادی ندارند اما شرکتهای بزرگ یادشده در اصفهان بیش از میزانی که آنها قراضه تولید میکنند، با حجم و کیفیت بیشتر در حال فرآوری قراضه در اروپا هستند.
البته امروز بحث آهن اسفنجی بیشتر مطرح است، نظر شما در این رابطه چیست؟
تا زمانی که ما هزینهها را مستقیم بدانیم و کوتاهمدت فکر کنیم، تفکر ما همیشه روی آهن اسفنجی باقی خواهد ماند. ابتدا باید فرهنگ استفاده از محصولات آهنی تغییر کند. از سوی دیگر چه قیمتی برای طبیعت قائل هستیم؟ امروز شاهد هستیم کوهی را کنده و تبدیل به معدن میکنند و در مقابل هزینه کمی که در ازای تولید آهن اسفنجی مصرف میشود شاهد ایجاد آلودگی زیست محیطی هستیم. در حالی که کارخانهها برای آلودگی پرداخت واقعی نداشته و بررسی برای آنها انجام نمیشود. اتفاقی که رخ خواهد داد آن است که کارخانهای با صرف هزینه باید از کوره احداث شده در یک مدت مشخص استفاده کند، آهن اسفنجی را بیش از میزان طراحی شده وارد میکند که در نتیجه سرباره بیشتری خواهیم داشت بحث حرارتی تغییر میکند. آیا ارزش واقعی انرژی که از دست میرود، دیده میشود؟ البته این بحث باید کارشناسی بررسی شود. از سوی دیگر چه میزان از تولیدات ما آهنهای ساده ساختمانی و چه تعداد آهنهای ارزشمند آلیاژی است؟ چرا اروپا از چین آهن ساختمانی خریداری کرده اما فولاد آلیاژی صادر میکند؟ اگر نگاهی به خوراک کورههای اروپایی داشته باشیم خواهیم دید قراضه در این کورهها بیشتر استفاده میشود. قراضه اگر ذوب خوب و پاکسازی خوبی داشته باشد، ذوب یکدستتری خواهد داشت. کارخانههایی را در کشور داریم که طراحی آن استفاده 100 درصدی از قراضه در کورهها است و خروجی آنها باید آلیاژی باشد در صورتی که الان میبینیم خوراک آهن اسفنجی و خروجی آهن ساختمانی است. اگر هزینههای غیرمستقیم را محاسبه کنیم خواهیم دید آهن اسفنجی چندان به نفع ما نخواهد بود. اگر بازههای زمانی تصمیمگیری مشخص باشد و هزینههای واقعی مشخص شود، بیشک تغییر رویه در کارمان ایجاد میشود.
چه برندهایی را در حال حاضر در اختیار دارید؟
ما با متسو لیندمان همکاری میکنیم. البته با شرکتهای دیگر نیز همکاری خواهیم داشت. ما تنها روی بحث قراضه متمرکز هستیم. گروههای دیگر نیز میتوانند با ما تماس بگیرند. در واقع ما یکی از شرکتهایی هستیم که با گروه زیرمجموعه لیندمان در گروه متسو همکاری میکنیم. متسو شرکت فلاندی بسیار بزرگ است که سهام شرکت بزرگ لیندمان در بحث بازیافت را خریداری کرده است. بیش از 30 تا 40 سال است که دستگاههای لیندمان را در ایران میشناسند. فولاد شهریار که بعدها به گروه ملی تبدیل شد، دستگاهها لیندمان را در اختیار داشت که به دلیل مشکلات موجود در دوران جنگ و ... هنوز راهاندازی نشده است. همچنین شرکت ملی فولاد نیز در دوران جنگ تجهیزات لیندمان را وارد کشور کرد. در نتیجه این ایده جدید نیست اما متاسفانه فراگیر نشده است. برای فراگیر شدن آن فقط برندهای برتر با سایزهای بزرگ به کار نمیآیند. خیلی از شرکتهای تولیدی باید از تجهیزات داخلی و یا حتی دستگاههای پورتابل کوچک استفاده کنند.
منبع:ماین نیوز