مدیران شرکتهای فولادی در عصر کنونی، با توجه به محدودیتهای منابع مالی بهویژه در عرصه تجارت جهانی و تنگ شدن رقابت، تحت فشار فزایندهای قرار دارند تا هزینههای عملیاتی و بهای تمام شده خود را کاهش دهند و کمهزینهترین نوع ساختار سرمایه را برای انجام فعالیتهای بنگاه اقتصادی خود در راستای افزایش ارزش شرکت، پرداخت به موقع بدهیها، تداوم فعالیت و حضور بیشتر در بازارهای داخلی و خارجی برگزینند. این فشارها معمولا از سوی گروههای مختلفی مانند سهامداران، مصرفکنندگان و سایر ذینفعان به مدیران شرکتها وارد میشود. برای دستیابی به اهداف پیشگفته، راهبردهای مدیران، تامین منابع مالی مطلوب با کمترین هزینه برای رشد و توسعه اقتصادی فعالیتهای بنگاه، افزایش سود و حداکثر سازی ثروت سهامداران است. تامین مالی، هنر و علم مدیریت وجه نقد است. هدف از تامین مالی، سرمایهگذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی بنگاه است. هر نوع فعالیت نیاز به منابع مالی دارد. از این رو منابع مالی را به شریان حیاتی بنگاههای اقتصادی و سازمانهای کوچک و بزرگ تشبیه کردهاند. از طرفی افرادی که تامین مالی آنها از طریق بدهی است، بخشی از درآمدهای خود را در سالهای آینده صرف پرداخت هزینههای تامین مالی میکنند؛ در نتیجه، سودآوری آینده آنها کاهش خواهد یافت.
در حال حاضر بسیاری از صنایع بهویژه صنعت فولاد بهدلیل رکود بازار مسکن و حجم کم اعتبارات تخصیصی جهت پروژههای عمرانی خیلی پایینتر از ظرفیت عملی خود مشغول بهکار هستند و هزینه عملیاتی آنها به شدت افزایش یافته است. در نتیجه هزینه تامین مالی نقش بسزایی در پایداری این صنعت دارد. همانطور که اشاره شد بحث تامین مالی بهخصوص در کشورهای در حال توسعه از اهمیت دو چندانی برخوردار است؛ کشورهای در حال توسعه بهمنظور پیشرفت در عرصههای مختلف اقتصادی نیاز به منابع مالی فراوانی دارند. در این کشورها برخی از پروژهها را با تامین مالی داخلی میتوان انجام داد، اما در پروژههای مهم و زیرساختي مورد نياز كشور كه امكان تامین منابع كامل آن توسط دولت فراهم نيست مانند پروژههای نفتی، گازی، پتروشيمی، فولاد و بسياری از صنايع ديگر برای توسعه زير ساختها برخورداری از منابع خارجی بسیار جدی است.
1- انواع روشهای تامین مالی داخلی
1-1 روشهای تامین منابع مالی کوتاهمدت
الف - اعتبار تجاری: دریافت کالا و پرداخت وجه آن با فاصله زمانی
ب - وامهای بانکی: دریافت وجوه مورد نیاز از بانکها
ج - وامهای موسسات مالی تجاری: دریافت وجوه مورد نیاز از موسسات مالی
د- صدور اسناد تجاری: اوراق بهادار قابل مبادله که توسط واحدهای اقتصادی به سایر واحدها، بانکها یا موسسات مالی فروخته میشود.
2-1 ابزارهای ويژه تامین مالی بلندمدت
الف- سهام عادی: دارايی مالی است که بيانگر مالکيت در يک شرکت است.
ب- سهام ممتاز: اوراق بهادار دارای سود ثابت و معين
ج- اوراق بدهی: اخذ وام در قبال صدور اوراق بهادار
د- اوراق مشاركت
2- انواع روشهای تامین مالی خارجی
بحث تامین منابع مالي مورد نياز پروژهها از مباحث اصلی انجام پروژهها است. در اين میان موضوع جذب منابع مالي خارجي راهكاری مورد توجه برای تامین مالي پروژههای با حجم مالي بالا است. در كشوري مانند ايران که نياز به ساختارهاي زير بنايي دارد، جذب منابع مالي خارجي امری بسیار ضروری است. آنچه به کشورها در جذب منابع خارجی کمک میکند وجود ثبات و امنيت در زمينههاي اقتصادي، سياسي، قوانين و مقررات و عوامل و زمينههاي مورد توجه هر صنعت و كشور براي جذب منابع خارجي است. تامین مالی ميتواند در حالت كلي به دو شكل استقراض از بانکهای خارجی يا موسسات مالی بينالمللی يا به شكل سرمايهگذاری خارجي باشد. در ادامه روشهاي مختلف تامین مالي خارجي بررسی ميشود.
1-2 روشهای قرضی(استقراضی)
در روشهای استقراضی، كشور سرمايهپذير وامي را از كشور يا موسسه وامدهنده دريافت ميكند و مکلف است که در سررسيدهای مقرر اقساط را بپردازد. در اين نوع روشها، كشور يا موسسه وامدهنده هيچگونه ريسكي را نميپذيرد و تمام ريسکها متوجه وامگيرنده است و منابع مالي از سوي دولت يا بانکهای تجاری تضمين ميشود که شامل فاینانس، یوزانس، خطوط اعتباری و وامهای بینالمللی است.
2-2 روشهای غيرقرضی (سرمايهگذاری)
در روشهای غیرقرضی برگشت اصل سود از سوی سیستم بانکی یا دولت تضمین نمیشود و ریسک برگشت سرمایه و منابع بهعهده سرمایهگذار است. روشهای غیرقرضی همان روشهای سرمایهگذاری هستند. در حال حاضر که تولیدکنندگان فولاد جهان امیدوارند با رفع تحریمها وارد بازار چند میلیارد دلاری ایران شوند و تولیدات خود را روانه بازار این کشور کنند سرمایهگذاران ایرانی در حال افزایش تولید محلی هستند و حتی انتظار میرود با رفع تحریمها منابع مالی بیشتری در دسترس صنعت فولاد ایران قرار گیرد و در نتیجه تولید فولاد بیش از پیش افزایش یابد و تولید مازاد برای صادرات در نظر گرفته شود. به همین منظور باید شرکتهای خارجی به جای برنامهریزی برای فروش فولاد، در زمینه انتقال تکنولوژی با شرکتهای ایرانی همکاری کنند. از طرفی افزایش حضور صنایع فولاد در بازارهای خاورمیانه، بیانگر وجود فرصتهای رشد و سودآوری در این بازارها است. این حضور نه تنها نیازمند دانش، نیروی انسانی متخصص، فناوریهای جدید، کاهش بهای تمام شده، کاهش قیمت فروش، افزایش کیفیت محصول، مشتری مداری و مدیریت راهبردی بوده، بلکه نیازمند تعیین ساختار بهینه سرمایه برای کاهش هزینههای تامین مالی در راستای افزایش فعالیتهای عملیاتی و خلق ارزش برای آن است. با توجه به اینکه برای دستیابی به ترکیب ساختار سرمایه هیچگونه فرمول قطعی و پارادایمی در حرفه حسابداری وجود ندارد، ولی میتوان با در نظر گرفتن پارامترهای فضای اقتصادی، مسائل سیاسی، فرهنگی، ترکیب بهینه ساختار سرمایه را برگزید تا با ایجاد تعادل منطقی بین ریسک، بازده و هزینههای تامین مالی همزمان با افزایش ارزش بنگاه صنعتی در این دنیای پرتلاطم اقتصادی به حیات خود ادامه دهند.
منبع:دنیای اقتصاد