Background Color:
 
Background Pattern:
Reset
جستجو
اخبار
ادغام واحدهاي معدني و فولادي؛ راهي براي بقاي صنعت فولاد
 

ادغام واحدهاي معدني و فولادي؛ راهي براي بقاي صنعت فولاد

شنبه، 20 شهریور 1395 | Article Rating
مساله ادغام واحدهاي معدني و فولادي موضوع تازه اي نيست. امروزه رکود كسب و كار و هزينه هاي رو به افزايش توليد در صنعت به گونه اي است که واحدهاي توليدي روز به روز تحت فشار بيشتري قرار مي گيرند. اين امر به خصوص در بخش فولاد که يک صنعت استراتژيک و بسيار تاثير پذير از متغيرهاي بيروني است مشهودتر است. بنابراين واحدهاي فولادي و معدني ناچارند تغييراتي در استراتژي هاي کسب و کار خود اتخاذ کنند. يکي از اين استراتژي ها ادغام يا يکپارچگي است که مي تواند منجي واحدهاي توليد فولاد شود. کاري که شرکت هاي بزرگ فولادي مانند آرسلور ميتال در چند سال گذشته به دنبال آن بوده اند. به طور کلي در صنعت فولاد استراتژي هاي ادغام در دو حالت زير مي تواند اتفاق بيفتد.

به دليل ماهيت صنعت فولاد و در برداشتن حلقه هاي مختلف توليد و تامين از سنگ معدن تا محصول نهايي، استراتژي هاي يکپارچگي عمودي رو به پايين و رو به بالا، از مرسوم ترين استراتژي ها در چرخه توليد فولاد هستند. در اين نوع ادغام هر يک از واحدهاي توليد فولاد مي تواند بخشي از زنجيره فولاد را تکميل کند و از مزيت هاي يکديگر استفاده کنند. 

در حال حاضر بيش از 50 طرح فولادي در بخش هاي کنسانتره، گندله سازي، احيا و ذوب در حال احداث است که بسياري از آنها در يک منطقه جغرافيايي مانند سنگان، کرمان، سيرجان، بندرعباس و... در مجاورت يکديگر و با مالکيت سازمان ها و هلدينگ هاي متفاوت قرار دارند. ادغام اين واحدها در طول زنجيره فولاد مي تواند تاثير معني داري در کاهش هزينه هاي ثابت اين واحدها داشته باشد. در هر صورت بسياري از اين طرح ها به خصوص طرح هاي کوچک دير يا زود مجبور به حرکت به سمت ادغام يا همکاري مشترک هستند، زيرا در غير اين صورت امکان حذف آنها در فضاي رقابتي توليد و فروش فولاد وجود دارد. شرايط زير مي تواند منجر به اتخاذ استراتژي يکپارچگي عمودي رو به پايين توسط سازمان شود، طبيعي است هرچه تعداد بيشتري از مجموعه شرايط زير مهيا باشد موفقيت سازمان در اين استراتژي بيشتر است:

*هنگامي که سازمان داراي سرمايه و منابع انساني مورد نياز براي راه اندازي حلقه هاي بعدي زنجيره تامين است.
*هنگامي که شرکت قادر به تامين تجهيزات و تکنولوژي توليد مراحل بعدي زنجيره تامين است.

*هنگامي که شرکت به مرحله ثبات در توليد و عرضه محصولات فعلي خود رسيده است بايد به اين گونه عمل کند، زيرا مي تواند از طريق گسترش دادن فعاليت ها و اجراي استراتژي يکپارچگي عمودي، بر ميزان تقاضا براي محصولات خود بيفزايد.

*هنگامي که سازمان ها مايل به ثبات و دوام بيشتر از طريق تکميل زنجيره تامين و در نتيجه کاهش قيمت تمام شده محصول نهايي هستند.

مثال هايي از استراتژي عمودي ادغام واحد گندله سازي با معدن سنگ آهن مجاور، احداث احياي مستقيم و توليد آهن اسفنجي توسط کارخانه گندله سازي يا توليد آهن اسفنجي به روش كوره هاي روتاري توسط يك كارخانه ذوب و شمش ريزي فولاد است.

اين استراتژي معمولادر سازمان هاي بزرگ يا مجموعه شركت هايي كه به صورت گروه يا هلدينگ اداره مي شوند اتخاذ مي شود. نكته مهم در هنگام تصميم گيري براي مالكيت شركت هاي ديگر، بررسي دقيق و همه جانبه، دفاتر قانوني و صورت هاي مالي، دارايي هاي مشهود و نامشهود و سوابق عملكردي آن شركت در قالب يك مطالعه امكان سنجي و ارزيابي اقتصادي است. به طور کلي در چنين تصميمي بحث هاي مربوط به مالکيت، سرمايه گذاري، توجه به ساختار سازماني جديد، نحوه اداره و... بايد مورد بازنگري و بسيار شفاف مورد بررسي و توافق قرار گيرد. چالش ديگر بحث ايجاد تعادل در ظرفيت هاي هرکدام از شرکت هايي است که قرار است با يکديگر ادغام شوند.

به اين معني که اگر يک شرکت گندله سازي توان توليدي برابر با 2 ميليون تن دارد، زنجيره هاي بعدي توليد بايد توان پذيرش اين ميزان از ماده اوليه براي ذوب يا مراحل بعدي را داشته باشد. در واقع ضروري است که ورودي ها و خروجي هاي تک تک واحدهاي فعال در اين طرح ادغام با يکديگر در هماهنگي کامل قرار گيرد. به طور كلي شرايط زير مي تواند منجر به اتخاذ استراتژي افقي توسط سازمان شود:

*هنگامي كه پديده اي به نام «صرفه جويي به مقياس» به عنوان يك مزيت رقابتي محسوب مي شود.
*هنگامي كه سازمان داراي سرمايه و منابع لازم باشد و بتواند سازماني گسترده را به شيوه اي موفقيت آميز اداره كند يا هنگامي كه خريد يك واحد توليدي، از لحاظ اقتصادي موجه تر از احداث و راه اندازي يك مجموعه جديد است. *هنگامي که شرکت هاي رقيب، به سبب نداشتن تخصص مديريت لازم، داراي مشکل يا ضعف باشند يا اينکه فاقد منابعي باشند که در اختيار اين سازمان است. توجه کنيد اگر شرکت هاي رقيب، عملکردي ضعيف دارند و اين بدان سبب است که در صنعت مزبور فروش رو به کاهش مي رود، به کارگيري استراتژي يکپارچگي افقي، نمي تواند اثربخش باشد.

مثال هايي از استراتژي افقي در صنعت فولاد: خريد فولاد هرمزگان و چهارمحال توسط شرکت فولاد مبارکه، مالکيت کارخانه هاي فولاد در کشورهاي مختلف توسط گروه آرسلور ميتال يا ادغام واحدهاي فولادي در منطقه ويژه خليج فارس است. همچنين تشکيل تعاوني يا کنسرسيوم هايي براي تامين مواد اوليه، فروش محصولات، تکميل يا راه اندازي طرح هاي بزرگ فولادي از جمله استراتژي هايي هستند که مي توانند به ايجاد رقابت پذيري بيشتر در صنعت فولاد کشور کمک کنند، شايد در اين صورت ما نيز بتوانيم در جايگاهي مانند کره جنوبي قرار بگيريم. در حال حاضر توليد سالانه فولاد خام کره جنوبي به حدود 70 ميليون تن در سال مي رسد که بيش از 80 درصد از اين ميزان در دو شرکت پوسکو و هيوندايي توليد مي شود.

سيدمحمدرضا دانشگر
کارشناس صنعت فولاد و مدير پروژه اطلس ملي فولاد ايران

تصاویر
  • ادغام واحدهاي معدني و فولادي؛ راهي براي بقاي صنعت فولاد
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

آخرین خبرها