در سال 1927 ميلادي مطابق با 1306 شمسي با تصويب مجلس وقت مبلغ 5/ 4 ميليون تومان برای احداث يك كارخانه فولاد با ظرفيت 150 تن در روز و تجهيز معدن سنگ آهن سمنان و معدن زغالسنگ شمشك به تصويب مجلس رسيد. محل اين كارخانه در اراضي جنوب تهران در منطقه بي بي زبيده در نظر گرفته شده بود كه به علت دسترسي به آب به اراضي جنوب كرج منتقل شد.
حال با گذشت 90 سال از اين اقدام امروزه در ايران دهها شركت توليد كننده فولاد با ظرفيت حدود 20 ميليون تن در سال و دهها شركت مهندسين مشاور و پيمانكار و صدها سازنده تجهيزات در اين صنعت فعال است. قاعدتا در اين دوران در زمينه انتقال تكنولوژي و دانش فني اتفاقات بسياري رخ داده كه بررسي و نتيجهگيري از آن موجب آموختن درسهايي ميشود كه شايد موجب ايجاد اتكا به خود شود و بتوان براساس آن راهي را كه در آن هستيم شناخته و دانش خود را تقويت كنيم. در اين راه، گامبندي اين تاريخ 90 ساله، برای درك شرایط يك ضرورت است.
گام اول
1927 تا 1941 ميلادي مطابق با 1325 تا 1340 شمسي: انگيزه حكومت وقت درايران براي احداث كارخانه فولاد، تامين ريل راهآهن و متعلقات مربوطه و همچنين تيرآهن برای ساخت و ساز بوده است. طي اين دوران كارشناسان آلماني مطالعات احداث كارخانه و توسعه معادن را انجام داده و پس از 11 سال يعني در سال 1938 قرارداد احداث كارخانه با شركت كروپ- دماگ منعقد شد. ظرفيت كارخانه 150 تن در روز پيشبيني شد و برای احداث این واحد بخشي از ساختمانها در كرج احداث شد، اما با شروع جنگ جهاني دوم بخشي از اين تجهيزات در كشتي منهدم و بخشي ديگر در سايتهاي سازندگان و كرج فرسوده شد و از بين رفت.
گام دوم
از 1946 تا 1961 ميلادي مطابق با 1325 تا 1340 شمسي: با خاتمه جنگ جهاني دوم عطش ايجاد صنايع فولاد در ايران مجددا بالا گرفت. در این زمان 25 شركت مهندسي مطالعاتي صورت دادند كه نتيجه مطالعات همگي حاكي از توجيه اقتصادی نداشتن اين صنعت براي ايران بود.
با این حال در سال 1334 مطابق با 1955 شركت كروپ مجددا تصميم گرفت كه قرارداد قديم خود را ادامه دهد. اين شركت با تهيه گزارشي از بانك جهاني (International Bank For Reconstruction & Development IBRD) درخواست وام كرد كه با تقاضاي تامين مالي اين شركت در سال 1959 ميلادي مطابق با 1338 شمسي موافقت نشد. در سال 1961 ميلادي مطابق با 1340 شمسي شركت انگليسي مهندسي كايزر Kaiser- Engineering نيز طرحي برای ايجاد صنايع فولاد ايران به همراه گزارش فني- اقتصادي به IBRD ارسال کرد كه باز هم اين بانك با تامين منابع مالي آن موافقت نکرد و به این ترتيب پرونده گام دوم نيز برای احداث صنايع فولاد در ايران ناكام ماند و اين پرونده بسته شد.
گام سوم
1961 تا 1963 ميلادي مطابق با 1340 تا 1342 شمسي:
در این دوره و با شكست دولت برای احداث صنايع فولادسازي در ايران فعاليتهاي كوچك در سطح بخشخصوصي و شركتهاي دولتي آغاز شد. احداث يك واحد توليد فولاد از قراضه به ظرفيت 35 هزار تن در سال از سوی بخشخصوصي و يك شركت سوئدي در سال 1963 به تصويب رسيده و مراحل اجرایي آن آغاز شد. همچنین بخش اسلحهسازي ارتش نيز يك واحد آهنگري به ظرفيت 5 تن در روز و راهآهن با احداث يك واحد ذوب به روش EAF با ظرفيت 10 تن در روز را به ثمر رساندند. بخشخصوصي بهنام ماشين سازي ايران نيز موفق شد يك واحد چدن ريزي براي توليد لولههاي چدني با ظرفيت 6 هزار تن در سال در اهواز راهاندازي و به ثمر برساند. اين قبيل اقدامات با شروع گام چهارم مدتي متوقف بود و در حال حاضر نيز همچنان ادامه دارد.
گام چهارم
1965 تا 1978 ميلادي مطابق با 1344 تا 1357 شمسي:
اساس توسعه صنايع فولاد ايران بالاخره در سال 1965 (1344) با همكاري اتحاد جماهير شوروي برای تامين منابع مالي و مطالعات و مهندسي تجهيزات يك واحد 550 هزار تني و بازپرداخت وام از محل ارسال گاز به مناطق جنوبي اين كشور و تاسيس و شركت ملي فولاد ايران (NISC) پايه ريزي شد. اين مجتمع كه امروزه بهنام ذوب آهن اصفهان ناميده مي شود در سال 1350 به بهرهبرداري رسيد و بلافاصله قرارداد فاز دوم آن به ظرفيت 2/ 1 ميليون تن منعقد و در سال 1973 ميلادي مطابق با 1352 شمسي عمليات آن آغاز شد. قرار بر اين بود كه اين پروژه در سال 1977 به بهرهبرداري برسد كه به علت انقلاب در سال 1983 به بهرهبرداري رسيد. در همين دوران نيز گروه خصوصي صنايع فولاد ايران (INSIG) با احداث يك خط نورد 85 هزار تني بهنام شاهين در اهواز و در سال 1969 سومين خط با ظرفيت 120 هزار تن بهنام شهريار به توليد رسانيد كه بعدها اين مجموعه بهنام شركت نورد ايران ناميده شد. البته در اهواز واحدهاي كوچكتري نيز در اين دوران ساخته شد.
گام پنجم
از سال 1973 تا 1991 ميلادي مطابق با 1352 تا 1371 شمسي:
در این دوره و با به نتيجه رسيدن واحدهاي برنامه ريزي شده در اهواز و اصفهان صنايع فولاد ايران با سه مشكل شامل تامين قراضه و محصولات نيمه ساخته و كك با كيفيت مناسب روبهرو شد. در این راستا نیز برای بررسي و ارائه راهحل براي كمبود كك، شركت ديگري در ايران بهنام شركت ملي صنايع فولاد ايران (NISICO) تاسيس و استفاده از روش گازي (احيای مستقيم) به اضافه كورههاي قوس الكتريكي برای ادامه اين صنايع پيشنهاد شد. اين شركت براي 8 نقطه ايران جهت احداث واحدهاي توليد فولاد به روش گازي به همراه كوره قوس الكتريكي (DRI+EAF) را پيشنهاد کرد و به این طریق احداث كارخانه در سه نقطه شامل بندرعباس، اهواز و اصفهان آغاز شد. قراردادهاي مجتمع فولاد بندرعباس قديم شامل دو شركت برای فولادسازي كه سهام آن 100 درصد متعلق به NISICO بوده و نورد سرد و گرم كه 60 درصد سهام آن متعلق به NISICO و 40 درصد متعلق به شركت ايتاليم پيانتي (اس ام اس امروز) بهنام BARCO با شركت ايتاليم پيانتي (اساماس) منعقد شد. در اهواز نيز مجتمع فولاد اهواز با سه روش گازي و كورههاي قوس الكتريكي و ريختهگري مداوم برای تامين نيازهاي واحدهاي اهواز راهاندازي شد. در غرب رودخانه زايندهرود نيز يك واحد توليد مقاطع ساختماني با شركت انگليسيBritish Steel Cop به امضا رسيد و فعاليت در آنها آغاز شد. هنگام انقلاب پروژه مجتمع فولاد اهواز حدود 26 درصد پيشرفت داشت و اراضي دو پروژه در بندرعباس و اصفهان نيز تسطيح و مهندسي آن در حال انجام بود. اما در سال 1358 در يك اقدام تعجب برانگيز از سوی سازمان برنامه قرارداد BSC لغو و دو شركت NISICO و BARCO در هم ادغام و پروژه از محل بندرعباس به اصفهان (محل قبلي پروژه BSC) منتقل شد كه امروز پروژه فولاد مباركه ناميده ميشود. پس از انقلاب و در طول دفاع مقدس و بهرغم مشكلات آن دوران با تشكيل وزارت معادن و فلزات سه پروژه فولاد اهواز، فولاد مباركه،فاز دوم ذوب آهن اصفهان تكميل و به بهرهبرداري رسيد. به این ترتيب توليدات فولاد ايران به تدريج از 600 هزار تن قبل از انقلاب به 4/ 5 ميليون تن افزايش پيدا كرد. در زمان انعقاد قرارداد بندرعباس قديم شركت ايتاليم پيانتي (اس ام اس) ملزم به ايجاد يك شركت مهندسي شد. در سال 1354 شركت بين المللي مهندسي ايران با مشاركت شركت ايتاليم پيانتي (اس ام اس) و شركت ملي صنايع فولاد ايران و بانك صنعت و معدن تاسيس شد و اين امر اولين قدم برای انتقال تكنولوژي و دانش فني در ايران است. در طول اجراي پروژه مباركه نيز دومين اقدام مهم برای اين هدف نيز با انعقاد قرارداد طراحي سيستمهاي بهرهبرداري آموزش نيروي انساني و آموزش مديران به ثمر رسيد. در اين گام صنايع فولاد ايران با بهرهبرداري از سه مجتمع مذكور به درجهاي از بلوغ رسيده و بخشخصوصي نيز مجددا جرات كرد كه در اين توسعه با تبعيت از دستاوردهاي دولت و نيروي انساني تربيتشده و امكانات ايجاد شده گام بردارد، اما هنوز افق روشني براي گام ششم در چشمانداز ديده نميشد.
گام ششم (انتقال تكنولوژي و دانش فني)
1975 تا 2016 ميلادي مطابق با 1354 تا 1395 شمسي:
همان طور كه اشاره شد در طول 90 سال فعاليت ايران در صنايع فولاد دو گام مهم برای انتقال تكنولوژي و دانش فني برداشته شده است كه عبارتند از:
1- تاسيس شركت بينالمللي مهندسي ايران (ايريتك) با مشاركت سازنده خارجي تجهيزات فولاد مباركه (فولاد بندرعباس قديم) يعني ايتاليم پيانتي (اس ام اس).
2- انعقاد قرارداد جهت كليه دانش بهرهبرداري با شركت ايلوا.
برنامه اين دو فعاليت بهطور خلاصه عبارتند از:
1- تاسيس شركت ايريتك، آموزش مهندسان ايراني در محل شركت در ايتاليا، حضور كارشناسان شركت سازنده در شركت ايريتك، واگذاري انجام مهندسي و ساخت بخشي از واحدهاي مجتمع به ايريتك و سازندگان ايراني را در بر داشت. از نتايج اين اقدام ميتوان ادعا كرد كه در حال حاضر بيش از 40 سال است كه شركت ايريتك با شركاي خود دهها پروژه نه تنها در صنعت فولاد بلكه در معدن و چوب و كاغذ و نفت و گاز را به ثمر رسانده و امروز در ايران كمتر شركتي است كه به دست پرسنل ايريتك تاسيس نشده يا مديران ارشد آن در ايريتك تعليم نديده باشند. شركتهاي پيمانكاري و سازندگان تجهيزات نيز اكثرا از طریق ايريتك شناسایي و راه براي حضور آنها در اين صنعت باز شده است.
2- قرارداد فولاد مباركه با شركت ايلوا برای انتقال دانش فني بهرهبرداري، لازم به توصيف نيست. فولاد مباركه حدود 30 سال است كه با اين دانش این مجتمع را مديريت و بهرهبرداري کرده و امروزه كمتر شركتي در ايران است كه از نيروهاي فولاد مباركه برای مديريت امور خود بهره نبرده باشد.
3- اگرچه در ذوب آهن اصفهان و مجتمع فولاد اهواز برنامهاي از پيش تعيينشده تعريف نشده بود ولي امروزه نيروهاي كارآمد اين دو شركت در امر بهرهبرداري در ايران و شركتهاي منطقه و حتي در كشورهاي دورتر از دانش و تجربه خود در اين صنعت بهره ميبرند.
در اينجا بهطور خلاصه به دستاوردهاي شركت ايريتك طي بيش از 40 سال انتقال تكنولوژي دانش فني به ايران اشاره ميشود:
مهندسي كامل واحد آمادهسازي اسلب و ساخت حداكثري تجهيزات در ايران در وزارت صنايع سنگين در طول دفاع مقدس، مهندسي كامل كارگاه مركزي فولاد مباركه، تاسيس دفتر جنوآ برای تاييد نقشهها و مدارك فني، كسب حق امتياز براي مهندسي و ساخت ميدركس در ايران، ايجاد شركت برای توسعه نرمافزارهاي صنعتي (شركت ايريسا)، ايجاد شركت برای مديريت بر تجهيزات و ماشينآلات سنگين (شركت تامكو)، انتقال دانش سرويس سنتر به ايران (فولاد متيل)، كسب دانش فني تكنولوژي ميدركس، تربيت صدها مهندس طراحي و اجراي كارخانههاي صنعتي، تاسيس تعداد قابل توجهي شركتهاي مهندسي از ميان پرسنل شركت ايريتك، بهدست آوردن چند ميليارد دلار اعتبار براي اجراي پروژهها و تاسيس شركت در ايتاليا و آلمان برای تكميل عمليات ايريتك در ايران (شركتهاي ايراسكو و ايريكا) و ادامه همكاري با شركتهاي خريدار شركت قبلي ايتاليم پيانتي (شركت SMS در ايتاليا و آلمان).
به اين ترتيب هم اكنون ميتوان ادعا كرد كه در ايران نيز انتقال تكنولوژي و دانش فني بهطور وسيعي رخ داده است و اگر به آن توجه و پرداخته شود ميتوان الگوي راهبردي مناسبي از آن بهدست آورد.
استمرار همكاري شركت ايريتك با دو موسس خود يعني شركت ملي فولاد ايران و شركت ايتاليم پيانتي (اس ام اس) در چارچوب پروژه عظيم فولاد مباركه با هدف انتقال تكنولوژي و دانش فني بوده و ثمرات پرباري نيز از خود بهجا گذاشته است. امروز و در ادامه راه شركت اساماس همچنان درصدد تقويت اين ارتباط بوده ولي دو موسس داخلي شركت ايريتك با محصور بودن در قوانين دست و پا گير و دور افتادن از اهداف اوليهشان، از اين دستاورد خود فاصله گرفتهاند اما مديران و كاركنان ايريتك با عشق و ايمان هنوز به راه خود ادامه ميدهند و به بذل توجه نهاد مادر تخصصي خود (ايميدرو) اميدوارند.