نحوه قيمتگذاري فولاد در بازار داخل
یکشنبه، 01 تیر 1393 |
http://steeliran.org/اخبار/ID
شيوه قيمتگذاري محصولات فولادي بهخصوص مصنوعات ساختماني در بازار داخلي كشور براي فعالان اين حوزه، غالبا جذاب و قابل توجه است. انواع مصنوعات فولادي از سه طريق واحدهاي نورد، بورس كالا و واردات راهي بازارهاي كشور ميشوند كه بررسي چگونگي قيمتگذاري اين محصولات در هر كدام از اين موارد خالي از لطف نيست. به عبارت بهتر دانستن شرايط و شيوه تخمين قيمت تمام شده مصنوعات فولادي ميتواند قدرت چانه زني معامله گران را افزايش دهد كه در شرايط ركود فعلي ميتواند بسيار موثر باشد.
سادهترين شيوه توليد فولاد، واحدهاي نورد توليدكننده مقاطع ساختماني هستند كه با توجه به اينكه از شمش فولاد در توليد محصول نهايي استفاده ميكنند همسو با نوسانات قيمت شمش كه ميتواند وارداتي يا توليد داخل باشد، قيمت نهايي محصولات خود را تغيير ميدهند. عامل ديگري كه بر قيمت تمام شده محصولات واحدهاي نورد اثرگذار است قيمت سوخت و هزينه حمل شمش به كارخانه و بعضا حقوق پرسنل است كه در صورت نوسان هركدام از اين موارد، قيمت محصولات نوردي اين واحدها كه درب كارخانه عرضه ميشود تغيير مييابد. بنابراين ميتوان با احتساب قيمت شمش و هزينه نسبي حمل و هزينه توليد ، قيمت تمام شده محصول را حدس زد. به صورت تجربي حداقل دستمزد براي توليد شمش به ميلگرد را ميتوان 150 تومان براي واحدهاي بزرگ و بيش از آن را براي واحدهاي كوچكتر تخمين زد.
شيوه دوم عرضه محصولات فولادي به بازار، عرضههاي ناشي از واردات هستند. بهاي انواع فولاد وارداتي به كشور نيز به تبعيت از تغييرات قيمتهاي جهاني اين محصولات در كشور مبدا و نوسانات نرخ ارز در داخل، تغيير ميكند كه در اينجا توجه به يك نكته ضروري است. فولادي كه هماكنون در مبادي ورودي كشور عرضه ميشود، معامله آن بهطور نسبي سه ماه پيش صورت گرفته و قيمت آن منظور شده است. اين دوره سه ماهه از اين بابت است كه تنها فرآيند توليد به سفارش مشتري به بيش از يك ماه زمان نياز دارد. پس از آن ترخيص و بارگيري در كشور مبدا و حمل به كشور مقصد (در اينجا ايران) خود يك ماه ديگر به اين زمان ميافزايد و از سوي ديگر حدود 2 هفته زمان براي تخليه و ترخيص بار در مقصد، صرف ميشود كه در مجموع فرآيند خريد يك محموله فولادي خاص از يك كشور هدف و انتقال آن به بازار داخل نزديك به 3 ماه زمان نياز دارد.
در اين ميان مهمترين شيوه، عرضه رسمي در بورس كالا است. در ارتباط با عرضههاي بورس كالا هم كارخانههاي عرضهكننده در تالار صنعتي به عنوان مثال ذوبآهن اصفهان كه تعهد 100 درصدي عرضه در بورس را دارد غالبا به صورت سلف سه ماهه محصولات خود را به فروش ميرسانند. شركتهاي ديگري نيز مانند فولاد خراسان هستند كه بنا به تعهد عرضهاي كه دارند بخشي از محصول توليدي را در بورس كالا و مابقي را درب كارخانه معامله ميكنند. به عبارت بهتر با توجه به جايگاه خاص محصولات ذوبآهن اصفهان در بازار داخلي ، ميتوان كالاي عرضه شده را مربوط به معامله در بورس كالاي ايران براي 3 ماه قبل قلمداد كرده كه با محوريت قيمت مورد معامله در بورس و احتساب و كارمزد بورس ، 8 درصد ماليات بر ارزش افزوده و هزينه خواب سرمايه ميتوان قيمت تمام شده اين محصول را در بازار آزاد محاسبه كرد.
با توجه به اينكه معامله در بورس كالاي ايران غالبا در تالار تهران و همچنين در حضور تجار و شركتهاي برتر در پايتخت سياسي و اقتصادي ايران صورت ميگيرد، مركز قيمتگذاري فولاد در بازار داخل را ميتوان بازار تهران دانست. اين در حالي است كه بارگيري غالبا از درب كارخانه صورت ميگيرد. به اين ترتيب بخشي از تفاوت قيمتها در بازار تهران و شهرستانها از اين جهت نيز قابل پيگيري و بيان كردن است. با توجه به اينكه نبض تجارت آهن در تهران در محلههاي 15 خرداد ، پامنار و بورس كالا ميزند همچنين كالاها به جز مبادي گمركي و كارخانههاي اصلي از انبارهاي اطراف تهران يا برخي مناطق خاص از جمله بازار آهن شادآباد، آهن مكان يا بازار آهن اتحاد معامله و بارگيري ميشودمي توان بازار آهن تهران را شبكه اي متشكل از تمامي مناطق و نواحي ذكر شده دانست. از طرفي خريداراني كه محصولات ذوبآهن را از طريق بورس كالا در تناژهاي سنگين خريداري ميكنند و در بازار تهران عرضه ميكنند قدرت چانه زني بيشتري در تعيين قيمتها و به نوعي خط دادن به نرخها را دارند.
البته نكتهاي كه در اينجا بايد به آن اشاره كرد اين است كه برخي از تجار و شركتهاي بزرگ در حال خروج از منطقههاي ذكر شده هستند. از سويي جايگاه برخي فروشندگان اصلي در تعيين قيمتها بسيار حائز اهميت است كه توسط ديگر فعالان بازار تبعيت ميشود. اين مطلب كه غالبا برآيندي از شرايط عمومي عرضه و تقاضا است يكي از مهمترين شاخصها در تعيين قيمت فولاد است كه جهتگيري كلي بازار را نشان ميدهد.