«سند راهبردی توسعه سنگآهن کشور» در آخرین روزهای شهریور از سوی انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن منتشر شد. در تدوین این سند بیش از هر چیز جامعیت مطالعات موردنظر بوده است، چرا که به اعتقاد وی ناهماهنگی جامعه آماری معادن سنگآهن در نواحی مختلف کشور سبب شده تا این معادن از ویژگیهای متفاوتی بهرهمند شوند. ویژگیهای فنی از قبیل نوع کانسنگ، کیفیت ماده معدنی و میزان ذخایر هر معدن همراه با ویژگیهای جغرافیایی نظیر فاصله از بازارهای فروش که عملا هرگونه سیاستگذاری یکپارچه در این حوزه را به امری حساس تبدیل کرده است.
علاوه بر موارد فوق وجود ابهامهای اساسی در اسناد بالادستی و استراتژیهای توسعه، تدوین سند راهبردی در هر بخش از حوزه معدن را به کاری دشوار بدل ساخته است، چرا که برای مثال بدون آنکه استراتژی بخش معدن یا استراتژی توسعه صنعتی کشور مصوب و اجرایی شده باشد، در بخش فولاد پیدرپی بر اعداد و ارقامی غیرواقعی بهعنوان چشمانداز تولید فولاد در کشور تاکید شده و تمامی زنجیره نیز براساس این پیشبینیهای نادرست ارزیابی میشود. ارزیابیهایی که به گفته سجاد غرقی، عضو انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران نه گرهی از کار فروبسته صنایع میگشایند و نه رونقی برای بخش معدن به دنبال خواهند داشت.
با اشاره به مندرجات جدول شماره 2 متن پیشنویس، در شرایطی که تولید فعلی فولاد در کشور کمتر از 15 میلیون تن در سال است، وعده تولید 42 میلیون تن فولاد خام در سال پایانی برنامه پنجم یعنی 1394 و 55 میلیون تن در پایان چشمانداز 20 ساله غیردقیق و غیرعملی مینماید.
البته تکیه سند راهبردی بر مطالعات بازار و لحاظ سهم ناچیز (کمتر از 2 درصدی) ایران در بازار جهانی صادرات سنگآهن، در کنار توجه به ملاحظات زیست محیطی بهویژه دسترسی به آب و هزینههای جانبی در ارزیابیهای اقتصادی و بهرهگیری از تجارب کشورهای معدنی پیشرو مانند استرالیا، کانادا و برزیل نیز از نقاط قوت این طرح است. چرا که بررسی تجربه کشوری مانند برزیل که با داشتن منابع فراوان آب و انرژی، نیروی کار و برخورداری از بازار گسترده مصرف داخل هیچگاه نکوشیده است با تعیین ضربالاجل از تامینکننده سنگآهن به کشوری فولادساز بدل شود، قطعا خالی از لطف نخواهد بود.
رونمایی از این سند در آذر ماه صورت میپذیرد. این سند میتواند مبنای تصمیمگیریهای آتی در حوزه سنگآهن باشد. متن کامل پیشنویس در ادامه میآید:
تدوین سند راهبردی برای هر بخش از حوزه معدن کشور نیازمند انطباق با سند راهبردی و استراتژی توسعه معدنی کشور و در مرتبهای کلانتر محتاج دسترسی و انطباق با استراتژی توسعه صنعتی کشور است.
کار تدوین سند راهبردی سنگآهن کشور نیز در شرایطی آغاز شد که تاکنون هیچ یک از اسناد بالادستی فوق عملا تصویب و به اجرا گذارده نشده است. از یکسو سند استراتژی معدن کشور که توسط تیمی از دانشگاه تربیت مدرس و با صرف وقت بسیار تهیه شده است هنوز در پیچ و خم اصلاح، ویرایش و تصویب مانده است و از سوی دیگر استراتژی توسعه صنعتی کشور تهیه شده توسط دکتر مسعود نیلی و همکاران، بهرغم گذشت بیش از 10 سال از نهایی شدن آن، به واقع به کناری نهاده شده و بیاستفاده مانده است.
در چنین شرایطی تدوین سند راهبردی سنگآهن ایران در فاز نخست با تکیه بر روششناسی «تحلیل محیط درون بخشی در قالب سند استراتژیک» با همراهی مجموعه مشاور «کوشا معدن» به بررسی موارد زیر پرداخت:
1- وضعیت موجود
2- گزینههای پیشرو
3- تعیین چشمانداز و بیانیه ماموریت، استراتژیها، اهداف و راهکارها (با تکیه بر اسناد بالادستی و ویرایشهای موجود از استراتژیهای توسعهای کشور)
1-1- وضعیت ذخایر سنگآهن
در بخش نخست که به بررسی وضعیت موجود سنگآهن ایران اختصاص داشت، مطالعات جامعی در مورد میزان ذخایر قطعی، احتمالی و زمین شناختی سنگآهن ایران به عمل آمده و دادههای موجود ارزیابی، صحت سنجی و مورد استفاده قرار گرفت. در این بخش همچنین با تفکیک ذخایر سنگآهن در ایران بر اساس نحوه مالکیت آنها شامل دولتی، خصوصی و نیمهدولتی یا نامعلوم امکان دستهبندی این ذخایر براساس سایر معیارها نیز مهیا شد. دستهبندی دادههای موجود در زمینه ذخایر سنگآهن با بررسی چند پارامتر شامل نوع ذخایر (هماتیت و مگنتیت)، کیفیت کانسنگ استخراجی (عیار ماده معدنی) و میزان ذخایر هر معدن تحت مالکیت دولت و بخش خصوصی صورت پذیرفت. دستهبندی فوقالذکر در راهگشایی مراحل بعدی تدوین سند اهمیتی حیاتی دارد؛ چراکه عملا ظرفیتهای مناطق مختلف کشور و معادن هر منطقه را برای توسعه فعالیت در زنجیره ارزش آهن و فولاد مشخص خواهد ساخت.
در جدول زیر یک نمونه از دستهبندیهای انجام شده در مورد معادن سنگآهن کشور ارائه شده است.
در حوزه ذخایر همچنین اقدامات صورت گرفته در حوزه اکتشافات معدنی بررسی و مختصات این اقدامات تا به امروز تعیین شده است. انجام اکتشافات سیستماتیک و گسترده در پهنه خاکی کشور اگرچه عمدتا در حوزه فعالیتهای زیرساختی دولتها تعریف میشود اما آخرین یافتههای علمی پژوهشی بررسی شده در مطالعات تدوین این سند نشان از ارتباط فنی/ اقتصادی گسترده این حلقه از زنجیره ارزش با حلقههای متعاقب آن یعنی استخراج و فرآوری دارد. در همین راستا در بخش راهکارهای این سند، پروژههای اکتشافی ِ همبسته با ظرفیت ارزش افزوده مناطق مختلف تعیین و ساختار ارتباطی آنها مشخص شده است.
1-2 وضعیت موجود در حوزه تولید سنگآهن
پس از بررسی ذخایر و تفکیک دقیق معادن سنگآهن کشور براساس آن، مطالعات بخش نخست این سند با تمرکز بر تولید به واکاوی و گردآوری واقعیات حوزه تولید در معادن سنگآهن پرداخت. در این مرحله اطلاعات آماری موجود با اطلاعات گردآوری شده از معادن توسط کارشناسان امر مطابقت داده شده و دادههای فنی/ اقتصادی مربوط به مراحل مختلف عملیات تولید سنگآهن در معادن مناطق مختلف کشور بررسی گردید.
اگرچه یافتههای این مطالعات نهایتا خود را در چارچوب راهکارهای بهبود وضعیت بخش سنگآهن نشان خواهد داد اما ذکر این نکته ضروری است که تلفیق اطلاعات فنی/ اقتصادی گردآوری شده در این مرحله با اطلاعات فنی مربوط به میزان و نوع ذخایر، به خوبی گویای تفاوتهای بعضا بزرگ معادن سنگآهن کشور است.
1-2 وضعیت موجود در حوزه بازرگانی سنگآهن
در مرحله سوم از بخش نخست مطالعات تدوین سند راهبردی سنگآهن ایران، نحوه فروش محصولات تولیدی معادن و طرق گوناگون دسترسی به بازارهای داخلی و خارجی بررسی شد. ارزیابی پارامترهایی همچون شیوه انعقاد قرارداد و فروش محصولات (Ex Work, FOT, FOB, CFR)، شیوه حمل محصولات تا محل مشتری (زمینی، ریلی، ترکیبی) و هزینههای مترتب بر آن، نحوه استفاده از خدمات بندری و محدودیتها، مشکلات و مزایای موجود در این بخش مواردی بود که همراه با مطالعه بازارهای مقصد و روندهای پیشبینی شده از قیمتهای داخلی و جهانی، امکان دسترسی به نقشه جامعی از موقعیت بازرگانی معادن سنگآهن کشور را فراهم آورد. در بخش دوم این مطالعات به گزینههای پیش روی معادن و بخش سنگآهن کشور پرداخته شد. بدیهی است که تعیین نقشه راه برای معادن جهت حرکت به سمت ارزش افزوده بیشتر ملزوماتی دارد. از جمله این نیازمندیها میتوان به شفاف و کارآمد بودن قوانین و سیاستهای توسعهای و همچنین وفاداری نهادهای تصمیم گیر به اسناد توسعهای بالادستی اشاره کرد. به همین خاطر مجموعه گزینههای مورد بررسی در این سند به تعیین ظرفیتهای فرآوری سنگآهن در مناطق مختلف کشور و تعیین شکلی ِ روشهای مختلف فرآوری سنگآهن که پیش روی معادن کوچک و متوسط مقیاس بخش خصوصی قرار دارد محدود شده است.
در جدول زیر برآورد انجام شده از مواد اولیه موردنیاز برای تحقق برنامههای صنایع معدنی و فولادی کشور براساس اعداد و ارقام پیشبینی شده در برنامه پنجم توسعه و نیز چشم انداز 20 ساله، مشخص شده است. (ارقام به میلیون تن)
لازم به یادآوری است که اعداد یاد شده در سال تدوین برنامه پنجم و چشم انداز 20 ساله با توجه به فاکتورهای اقتصادی آن زمان، پیشبینی رشد اقتصادی بالاتر از 6درصد و پیشبینی تقاضا بر اساس عدد رشد اقتصادی برآورد شده است که طبیعتا با وضعیت رکودی فعلی در اقصاد کشور همخوانی ندارد. به همین دلیل اگرچه در تعیین گزینههای پیشرو در این سند این اعداد و ارقام مورد استفاده قرار گرفته است، اما در ارائه راهکارها تجدیدنظر در این اعداد و روزآمد کردن آنها ضروری خواهد بود.
2-1- تعیین ظرفیتهای فرآوری سنگآهن در مناطق مختلف کشور
در مرحله اول از بخش دوم مطالعات تدوین سند راهبردی سنگآهن کشور، بر اساس تجارب پیشین و مطالعات انجام شده در بخش اول که به تعیین مناطق مستعد و دارای ذخایر سنگآهن کشور اختصاص داشت، ظرفیت این مناطق جهت تاسیس واحدهای فرآوری و فولادی در فرآیندی چند لایه تعیین شد که خود نوعی مطالعات امکانسنجی فنی و اقتصادی تاسیس واحدهای فرآوری در مقیاس کشوری به شمار میرود. فرآیندی که اجزا و لایههای آن را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
1- ترسیم نقشه پراکندگی ذخایر قطعی و معادن فعال سنگآهن در کشور
2- ترسیم نقشه دسترسی مناطق مختلف کشور به منابع آب مورد نیاز طرحهای صنایع معدنی
3- ترسیم نقشه دسترسی مناطق مختلف کشور به منابع انرژی(برق و گاز صنعتی) مورد نیاز
طرحهای صنایع معدنی
4- ترسیم نقشه تحدیدات زیست محیطی و مناطق حریم منابع طبیعی
5- ترسیم نقشه دسترسی معادن سنگآهن کشور به مسیرهای ترانزیتی
6- تعیین ظرفیتهای مربوط به طرحهای توسعهای بر اساس 5 بند فوق
در مدل نهایی، نقشههای تهیه شده فوق بهطور همزمان اولویت دهی و روی نقشهای واحد پیادهسازی شدهاند. این مدل با فراهم آوردن یک بستر اطلاعاتی جامع سبب میشود تا ضمن تعیین استعداد مناطق مختلف کشور برای ایجاد صنایع معدنی و واحدهای فرآوری از هدررفت منابع سرمایهای و غیرسرمایهای نیز در طرحهای غیراقتصادی جلوگیری به عمل آید.
2-2- مرحله دوم از بخش دوم این مطالعات به بررسی فرآیند راهبری تحصیل ارزش افزوده در حوزه معادن سنگآهن اختصاص داشت. در همین راستا ارزیابیهای جامعی از روشهای مختلف تبدیل سنگآهن به محصولات با ارزش افزوده بیشتر (کنسانتره آهن، گندله، آهن اسفنجی) و نیز صنایع مکمل آن در زنجیره ارزش به عمل آمده و با تکیه بر اطلاعات بخش نخست مطالعات تدوین سند و ویژگیهای انحصاری هر معدن، این روشها به معادن مختلف پیشنهاد داده میشود.
بدیهی است که این پیشنهادها به شکلی بوده که قابلیت تحقق آنها به بسیاری عوامل دیگر بستگی دارد که در سطور فوق بعضا به آنها اشاره شده است.
بخش سوم و پایانی مطالعات تدوین سند راهبردی سنگآهن ایران عملا مهمترین بخش این سند است که یافتههای دو بخش پیشین را ساختاردهی و آن را در قالب یک سند استراتژیک ارائه میدهد. این بخش از مطالعات بنا به طبیعت خویش نمیتواند به محیط، درونی بخش سنگآهن محدود شود، چراکه هدف از تدوین سند راهبردی سنگآهن کشور اضافه کردن نسخهای به نسخ فراوان استراتژیهای توسعهای قطور ولی بلااستفاده در کشور نیست. هدف این سند آن است که با گردآوری اطلاعاتی دقیق، منسجم و کارشناسی شده از وضعیت موجود و ظرفیتهای آتی، فضایی برای تصمیمسازیهای صحیح در مورد حال و آینده صنعت سنگآهن کشور فراهم آورد. نهایی ساختن بخش سوم این سند نیازمند اخذ نظرات مشورتی دولت، مجلس و تشکلهای بخش خصوصی است و به همین خاطر ارائه نتایج این بخش از مطالعات به بعد از برگزاری نشستهای مشترک موکول میشود.