فولاد در دنیا سالانه به میزان 1.6 میلیارد تن تولید میشود که عمده آن در چهار نقطه متمرکز است. کشور چین با تولید ۷۸۰ میلیون تن نیمی از بازار فولاد جهان را در دست دارد.
با فاصله زیاد از چین، امریکا، اتحادیه اروپا، کشورهای روسیه اوکراین و ژاپن هستند که تولید آنها بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ میلیون تن است، بعد از این کشورها کره جنوبی هندوستان ترکیه و ایران قرار دارند. ظرفیت تولید فعلی ایران حدود ۱۶ میلیون تن است که حدود یک درصد فولاد دنیا را تولید میکنیم. جایگاه ما بین تولیدکنندگان فولاد در سال ۲۰۱۳ جایگاه ۱۵ بود که امسال به ۱۴ رسید و با طرح-های توسعه در برنامه تا دو سه سال دیگر این رتبه به ۱۱ تا ۱۲ خواهید رسید.در سند چشمانداز افق ۱۴۰۴ میزان تولید فولاد ۵۵ میلیون تن پیشبینی شده است. این عدد ۳ برابر ظرفیت فعلی است ظرفیت اسمی فولاد آن سال است که حداکثر تا سه چهار سال بعد از آن باید به این ظرفیت برسیم.
تولید جهانی تقریبا از روند خاصی به ویژه در ده سال گذشته تبعیت مینماید. میزان رشد سالانه چیزی کمتر از ۱۰ درصد بوده است. در دو سه سال گذشته این مقدار تولید ۴.۱ میلیارد تن است که امسال در حال عبور از ۶.۱ میلیارد تن است. البته تولید فولاد و تجارت و جابهجایی آن دو بحث متفاوت است که تجارت تابع یک سری از عوامل محیطی است. رکود اقتصادی چند سال گذشته در امریکا و اروپا باعث شده که کشورها اگر چه ظرفیت تولید را ایجاد کردهاند اما تمام ظرفیت خود را بهرهبرداری نمیکنند. کشور چین نیز با توجه به کاهش رشدی که در برنامههای توسعهٔ خود دیده است مصرف داخلی خود را کم نموده که ممکن است بخش بیشتری از تولید این کشور همین ظرفیت اضافی از کل ظرفیت ایران و بسیاری از کشورها بیشتر است و میتواند بازار و قیمتها را تحت تأثیر قرار دهد و عامل شکست بسیاری از شرکتهای جهان شود. جدا از این مسئله کشورها و شرکتهایی که میتوانند مزیتهای رقابتی مانند سنگ آهن، انرژی و نیروی کار مناسب داشته باشند میتوانند در این میان رشد کنند. بنابراین همیشه تغییر قطبهای تولیدکننده در فولاد و افزایش یا کاهش تولید برای هر کشوری محتمل است.
ما در میان کشورهای همسایهٔ خود به جز ترکیه در جایگاه فولادی برتری قرار داریم. ترکیه تولید خود را با ما آغاز نمود اما ظرفیت تولید این کشور به ۳۶ میلیون تن رسیده و در چشمانداز ۵ سال آیندهٔ خود تولید ۵۰ میلیون تن را هدف گرفته است. ترکیه در مقایسه با کشور ما از مزیتهای کمتری در مواد اولیهای چون معادن غنی سنگآهن و انرژی برخوردار است و تولید خود را براساس آهن قراضه و واردات تنظیم نموده است به غیر از ترکیه کشورهای روسیه و اوکراین در شمال کشور نیز هستند که در مجموع تولید این دو کشور بالای ۱۰۰ میلیون تن است که البته کشمکشهای داخلی ثبات رقابتی آنها را با چالش مواجه نموده است. کشور دیگر مهم منطقه در این زمینه کشور هند است که تولیدی به میزان ۷۰ میلیون تن دارد که البته اخیرا با افزایش زیاد قیمت گاز در این کشور، با مشکلاتی روبهرو شده است.
همانطور که میدانید میزان مصرف فولاد یکی از شاخصهای ارزیابی توسعهیافتگی کشورها میباشد به گونهای که کشورهایی که توسعه یافته نیستند مصرف سرانهای زیر ۱۰۰ کیلوگرم در سال، کشورهای در حال توسعه بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ و کشورهای توسعه یافته مصرف سرانهٔ بالای ۳۰۰ کیلوگرم در سال دارند. کشور هند مصرف زیر ۵۰ کیلوگرم دارد که از لحاظ این شاخص جزو کشورهای توسعه نیافته است و با توجه به روند توسعهای که در پیش دارد بیشتر حجم تولیدش صرف توسعهٔ داخلی این کشور میشود. میزان جمعیت این کشور به گونهای است که حتی می-تواند بازار بالقوه مناسبی برای سایر کشورها باشد. در ایران نیز در سالهای گذشته با توجه به رونق و یا رکود اقتصادی مصرف فولاد از ۲۳۰ تا ۲۶۵ کیلوگرم متغیر بوده است. ایران در افق ۱۴۰۴ جمعیتی معادل ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر با مصرف سرانهای ۳۰۰ کیلوگرم فولاد در سال خواهد داشت که بنابراین نیاز مصرف داخلی ما حدود ۳۰ میلیون تن است و با توجه به تولید ۵۵ میلیون تن در این افق باید ایران صادراتی به میزان ۲۵ میلیون تن در این زمینه داشته باشد که باید از هم اکنون برای صادرات و بازارهای آن برنامهریزی کرد.
در صنعت فولاد توسعه وابسته به صنایع دیگر است. صنعت فولاد باید پا به پای سازمانهای دیگر رشد کند و نمیتوان این صنعت را بدون رشد سایر صنایع رشد داد. برای مثال برای تولید ۱ میلیون تن فولاد باید حداقل ۴ برابر این مقدار یعنی ۴ میلیون تن جابهجایی در طول زنجیره تولید اعم از سنگ آهن، مواد و قطعات دیگر، توزیع محصول و... انجام دهید. بنابراین وقتی صحبت از تولید ۵۵ میلیون تن تولید در چشمانداز میکنیم باید ظرفیت جابهجایی ۲۰۰ میلیون تن مواد را در کشور داشته باشیم که این نیازمند تجهیز ناوگان حملونقلی راهی، ریلی و دریایی است که این ظرفیت تنها مختص به تولید است و برای صادرات ۲۵ میلیون تن نیز نیازمند ظرفیت بیشتری هستیم. علاوه بر این باید تسهیلات مناسب برای انجام آسان تجارت به وجود بیاید. به طور مشابه در بخش برق به هزاران مگاوات برق و در بخش گاز و سایر واحدها به توسعهٔ عظیمی نیازمندیم.
حتی در ظرفیت کنونی فولاد ۱۶ میلیون تنی نیز در بسیاری از موارد در تابستان و زمستان شرکتهای فولادی بامحدودیت مصرف برق و گاز مواجه میشوند و همین ظرفیت هم در بسیاری موارد بهرهبرداری نمیشود. در بخش معدن برای ظرفیت چشمانداز باید به ظرفیت ۲۰۰ میلیون تن استخراج سنگآهن در سال برسیم. بنابراین شما در کل این حلقه معادن، گاز، آب، برق و سایر صنایع وابسته را بررسی کنید و ببینید.
فولاد مبارکه یکی از شرکتهایی است که مسیر تعالی را بر اساس الگوی تعالیEFQM به خوبی طی کرده است و کارکرد آن مبتنی بر سیستمهای تعریف شده میباشد تنها دارنده جایزهٔ زرین تعالی در ایران نیز محسوب میشود.
یکی از پارامترهایی ارزیابی این استاندارد نیز همین عملکرد سیستمی است. در واقع توجیه کارکنان هر سازمان، ضامن اجرایی تصمیمات مدیریت آن سازمان است و اگر این ضمانت در اختیار مدیر نباشد تمامی برنامههای وی روی کاغذ باقی خواهد ماند.
در همین راستا فولاد مبارکه ارتباطات دو طرفهای با کارکنان خود براساس کمیتههای تحول خود دارد. برای مثال مدیریت در کمیته عالی تحول مطرح میکند که شرکت قصد در چشمانداز به تولید ۲۲ میلیون تن برسد. این هدف در کمیتههای تخصصی حاصل از واحدهای مختلف بررسی و مشکلات و تنگناها و ملزومات مختلف بررسی میشود و چگونگی رسیدن به هدف توسط کل مجموعه تعیین میشود.
درباره مسئله آب، این موضوع باید و اقعیت را از حاشیههای برخی از رسانهها جدا نمود. واقعیت آن است که از آب قابل استحصال کشور ۹۲ درصد در بخش کشاورزی، ۵ درصد در مصارف خانگی و ۳ تا ۴ درصد در صنایع کشور مصرف میشود. ما در زایندهرود نیز حجمی کمتر از یک درصد زایندهرود را مصرف میکنیم. شاهد این مصرف کم نیز همین است که جریان آب زایندهرود در دو سال گذشته بسیار کم و در مواردی خشک شد. اما در این دوسال تولید فولاد مبارکه متوقف نشد که همین مسئله نشان میدهد که حجم آب مورد استفاده فولاد مبارکه پایین است.
علاوه بر آن با آنکه شرکت در یک منطقه خشک قرار دارد با افزایش تولید هر سال میزان آب مصرفی شرکت سال به سال پایین آمده است که گزارش هایی مانند گزارشهایی تعالی شرکت نیز این مسئله را تایید میکند.
این کاهش حجم آب مصرفی از طریق احداث تصفیهخانههای درون کارگاهی به وجود میآید. در واقع ما با پنج تصفیهخانه بزرگ آب مورد استفادهٔ خود را به طور مداوم تصفیه نموده و به چرخش در میآوریم و به این طریق از ابتدای تاسیس تا کنون ۶۷ درصد در مصرف آب صرفهجویی داشتهایم. کارخانهای با حجم ۴.۲ میلیون تن در سال ۱۳۷۰ قرار بوده است سالانه ۴۰ میلیون متر مکعب آب از زایندهرود برداشت کند اما امروز با ظرفیت ۲.۵ میلیون تن ۲۳ میلیون متر مکعب آب برداشت میکند که این مسئله به وسیله نصب تجهیزات مختلف و استفاده از فناوریهای خشک به جای آببر و صرفهجویی در مصرف بازچرخانی آب انجام شده است. علاوه بر این در راستای مسئولیت اجتماعی، شرکت قراردادهایی برای احداث فاضلاب شهرستان مبارکه و شهرهای اطراف آن با شرکت آب و فاضلاب این مناطق انعقاد نموده است که طبق آن هزینههای این احداث را به میزان ۱۲۰ میلیارد تومان پذیرفتیم که علاوه بر حل مشکلات و آلودگی منطقه از پساب این فاضلابها برای کارخانه استفاده کنیم.
در بخش محیط زیست نیز که بسیار مورد توجه فولاد مبارکه است توجه کنید که پنج قطب اول فولادسازی جهان که حجم چند درصد برابر ایران تولید دارند با مشکل حاد محیط زیستی درگیر نیستند. برای مثال کشور ژاپن با مساحت یک پنجم کشور ما ۱۲۰ میلیون تن تولید فولاد دارد مشکل زیست محیطی خاصی نیز گریبان گیر آن نیست که علت آن رعایت استانداردها است.
ما نیز با تمام توان سعی در رعایت استانداردها داریم و در تمام پروژههای خود پیمانکاران را ملزم به رعایت استانداردهای زیست محیطی در طراحی تجهیزات میکنیم. بنابراین آلایندگی شرکت فولاد مبارکه در مقایسه با دیگر رقبا در سطح مطلوبی است و خروجیهای آن در حد استاندارد است و در طرح-های توسعه نیز این استانداردها را رعایت میکنیم.
بهرام سبحاني
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران و مديرعامل گروه فولاد مباركه اصفهان
منبع:گسترش صمت