پروژه ۷ طرح فولادی از ۹ سال پیش و در زمان دولت نهم آغاز شد اما از همان آغاز با حرف و حدیثهای فراوانی مبنیبر اینکه جاگذاری این طرح در مناطق انتخاب شده مناسب نیست و نمیتواند از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد، همراه بود تا امروز که کارشناسان اذعان دارند که باید کاربری این طرحها از فولادسازی تغییر کند و تنها واحدهای احیا باقی بمانند چراکه فولادسازی در این مناطق نمیتواند نیازها را برطرف کند.
این طرحهای ۷ گانه شامل؛ طرح فولاد «شادگان» محل پروژه خوزستان، طرح «نیریز» محل پروژه استان فارس، طرح «بافت» محل پروژه کرمان، طرح «سفید دشت چهارمحال و بختیاری» محل پروژه چهارمحال و بختیاری، طرح «میانه» محل پروژه میانه، طرح «قائنات» محل پروژه خراسانجنوبی و طرح فولاد سبزوار محل پروژه استان خراسان است که ظرفیت تولید هرکدام از این طرحها ۸۰۰ هزار یا یک میلیون تن است.
اساس ۷ طرح فولادی اشتباه است
رسول خلیفه سلطانی، دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران درباره ۷طرح فولادی از نظر جایگذاری به میگوید: ۷ طرح فولادی از اساس اشتباه بزرگی بوده است زیرا اصلا قرار نبود دولت در طرحهای فولادی ورود پیدا کند به طوریکه هیات دولت در سال ۸۳ تصمیم گرفت هیچگونه سرمایهگذاری روی طرحهای فولادی نداشته باشد و در عمل دولت از سرمایهگذاری در فولاد منع شد اما در دولت نهم مصوبهای برای طرحهای ۷ گانه فولاد ارائه شد که این طرح از پایه اشتباه بود.
وی میافزاید: این طرحها با ظرفیت پایین برای رونق مناطق محروم راهاندازی شدهاند در حالی که انتخاب این مناطق به اندازه خود طرح هزینهبر است زیرا در آن منطقهها باید زیرساختهای مورد نیاز هم تامین میشد اما در این مناطق زیرساختها و امکانات لازم وجود ندارد بنابراین قبل از اینکه طرح به مرحله اجرایی برسد باید زیرساختها تامین شود.
خلیفه سلطانی تصریح میکند: علت اصلی توقف این طرح در مرحله نخست انتخاب مناطقی است که برای اجرای چنین طرحهایی مناسب نبوده و این مسئله باعث شد هزینه گزاف مضاعفی برای اجرایی شدن پروژهها در نظر گرفته شود که یکی از آنها تامین زیرساختها و دیگری تامین هزینه طرحها بوده است.وی تاکید میکند: زمان اجرا و در مرحله تامین زیرساخت مسئولان متوجه شدند ظرفیت ۸۰۰ هزار تن کم است به همین دلیل ظرفیت را افزایش داده و سپس اقدام به تامین زیرساخت کردند در نتیجه هزینههای تامین زیرساختهایی مانند آب و برق و گاز بالا رفته و وقتی به اصل طرح رسیدند که دیگر بودجهها تمام شده و باید برای تامین سرمایه از داخل و یا خارج دوباره اقدام به تامین سرمایه میکردند به همین دلیل بهرهبرداری از این طرحها ۹ سال به طول انجامید.
خلیفه سلطانی درباره اینکه طرحها تاکنون چه میزان پیشرفت فیزیکی داشتهاند، میگوید: بیشتر طرحها در بخش آهن اسفنجی پیشرفت خوبی داشتهاند اما در فولادسازی هنوز عقب هستند زیرا استانها را براساس توسعه اجتماعی انتخاب کردهاند یعنی یک توزیع ظاهری غیرمنطقی که نتوانسته روی پیشرفت طرح اثرگذار باشد. با این حال بیشترین پیشرفت فیزیکی طرحهای هفت گانه مربوط به طرحهای «چهارمحال» و «نیریز» است.
وی درباره استفاده از فاینانس چین در این پروژهها بیان میکند: در زمان تحریم چارهای جز انتخاب این کشور وجود نداشت و تحریم چارهای برای ما باقی نگذاشت اما استفاده از فاینانس چین مشکلی برای ما ایجاد نکرد چرا که در فولاد مسئله فناوری وجود ندارد و چینی یا اروپایی بودن فناوریها تغییری در روند کار ایجاد نمیکند.
سید تقی نعیمی، استاد دانشگاه درباره ۷طرح فولادی میگوید: برنامهریزی برای ۷طرح فولادی از ابتدا کار درستی نبود زیرا این طرح در مکانهایی احداث شد که دچار کمآبی بود در حالی که اساس فولادسازی بر پایه آب استوار است در نتیجه جاگذاریها و مناطقی که برای این طرح توسعهای در نظر گرفته شد کاملا اشتباه و غیراصولی بود.
وی خاطرنشان میکند: زمانی که طرحهای استانی فولادی آغاز شد تنها دور زمینها را حصار کشیدند که همین مسئله باعث گران شدن زمینهای اطراف آن منطقه شد و پس از آن مسئولان تازه به فکر تامین هزینههای مورد نیاز اجرای طرحها افتادند.
نعیمی تصریح میکند: به نظر میرسد در شرایط فعلی بهترین راهکار این باشد که دولت فعلی این طرحها را به انجمنهای تحقیقاتی مواد واگذار کند تا آنها بررسیهای دقیق و درستی از وضعیت پروژهها داشته باشند.
فقط واحدهای احیا باقی بمانند
به گزارش استیل ایران به نقل از گسترش صمت، احمد دنیانور، مدیرعامل فولاد جنوب در اینباره میگوید: مهمترین مشکلی که در طرحهای ۷گانه فولاد به چشم میخورد جایگذاری آنها در مناطقی است که اصلا توجیه اقتصادی ندارد برای یک طرح مهمترین مسئلهای که باید وجود داشته باشد جنبههای مالی و اقتصادی آن است و زمانی که طرحی فاقد چنین مواردی باشد بحث برانگیز میشود.
این عضو انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران میافزاید: متاسفانه انتخاب این مناطق بیشتر جنبه سیاسی داشته و از نظر اقتصادی و شرایط منطقهای مورد بررسی قرار نگرفته است به همین دلیل نمیتوانیم انتظار داشته باشیم این طرحها ماموریت خود را در بخش فولاد به خوبی انجام دهند.
وی خاطرنشان میکند: تنها راهکاری که در این پروژه میتوان داد این است که ماموریت این واحدها را تغییر داده و بخشهای ذوب را لغو کرد و تنها واحد احیا پا برجا بماند و به تولید آهن اسفنجی بپردازند زیرا واحدهای فولادسازی در این مناطق جوابگو نخواهند بود.