مدیرعامل شرکت مهندسی بینالمللی فولاد تکنیک معتقد است هرچند تولید فولادهای آلیاژی و فولادهای مخصوص ارزش افزوده بالایی دارد اما هنوز در کشور ما درباره فولادهای ساختمانی و صنعتی در شرایط اشباع شده یا حد مطلوبی نرسیدهایم.
محمد ابکا اظهار کرد: اگر در این شرایط تصمیم به تولید فولادهای آلیاژی و مخصوص بگیریم به این معنا است که فکر کردهایم این رکود تا ابد ادامه خواهد یافت، در حالی که چنین موضوعی وجود ندارد.
با محمد ابکا مدیرعامل شرکت مهندسی بینالمللی فولاد تکنیک گفتوگویی انجام دادیم که متن آن به شرح زیر است:
فولاد تکنیک تا چه اندازه برای پژوهش و بررسی بازار در طرح جامع فولاد زمان صرف کرد؟
نخستین بار در سال ۹۲ در همایشی که از سوی دنیای اقتصاد برگزار شد، با ابتکار خودمان گزارشی از وضعیت فولاد را ارائه کردیم. به دنبال آن ایمیدرو تصمیم گرفت مطالعاتی جامع روی صنعت فولاد داشته باشد زیرا زنجیره فولاد در این گزارش بسیار نامتوازن بود و به سمت یک نقطه بحرانی حرکت میکرد. در سال ۹۳ این دستور داده شد تا به مدت یک سال و با استفاده از تیمی فنی–اقتصادی این طرح مطالعه شود و در پایان سال ۹۳ طرح جامع فولاد را ارائه دادیم. اما در سال ۹۴ دستور کار جدیدی به ما داده شد تا طرحی را که در سال ۹۳ مطالعه کردیم، پایش شود تا تغییرات و اتفاقات رخ داده مشخص شود. در نتیجه در طول سال ۹۴ پایش طرح را مطالعه کردیم و در ششمین همایش صنعت فولاد ارائه شد.
نظر شما درباره اظهارنظر آقای دکتر مسعود نیلی درباره صنعت فولاد و افق ۱۴۰۴ چیست؟
نظر من بر این است، اظهارنظر دکتر نیلی درباره صنعت فولاد برپایه اطلاعات اولیه ضعیف صورت گرفته بود. نکته این است، هرچند تولید فولادهای آلیاژی و فولادهای مخصوص ارزش افزوده بالایی دارد اما هنوز در کشور ما درباره فولادهای ساختمانی و صنعتی در شرایط اشباع شده یا حد مطلوبی نرسیدهایم. بسیاری از مصارف و پروژهها انجام نشده است که از میان آن میتوان به موضوع مسکن و رکود موجود در این بخش اشاره کرد. البته رکود شکل گرفته به دلیل شرایط اقتصادی به معنای نبود نیاز نیست. تقاضا در مسکن و زیرساختهای کشوری از جمله شبکه راهآهن ایران وجود دارد. شبکه راهآهن کشور، شبکه بسیار ضعیفی است و باید به مقدار بسیار زیادی توسعه یابد. راهآهن در حال حاضر ۲۰ میلیون تن بار را جابهجا میکند که در افق ۱۴۰۴ و با تولید ۵۵ میلیون تن فولاد این عدد به ۱۰۰میلیون تن خواهد رسید، آیا این زیرساختها آماده خواهد شد؟ کشوری که میخواهد پیشرفت کند باید شبکه ریلی را در تمامی زمینهها با کشورهای دیگر مقایسه کند تا فاصلهاش با آنها مشخص شود. همچنین در حملو نقل جادهای، علاوه بر اینکه ظرفیت جادهها نیز بسیار کم است اما در حد اشیاع و غیراستانداردی از آنها استفاده میشود. استهلاکی که از نظر نیروی انسانی در تصادفها، استهلاک در انرژی و استهلاک موجود در تجهیزات و قطعات استفاده شده در ماشینها بسیار زیاد است. اگر روزی هم جادههای ما استاندارد شود و مطابق استاندارد اشباع شود و در کنار آن شبکه ریلی داشته باشیم، حذف خسارات وارد شده یک ارزش افزوده ایجاد میکند. در واقع خیلی از زیرساختهای کشور کامل نشده و برای کامل شدن آنها به حجم بالایی از فولاد نیاز است. در نتیجه ما در حوزه فولادهای معمولی به حد اشباع نرسیدهایم. با توجه به اینکه در حال حاضر رشد اقتصادی نداشته و در رکود قرار داریم و اگر در این شرایط تصمیم به تولید فولادهای آلیاژی و مخصوص بگیریم به این معنا است که فکر کردهایم این رکود تا ابد ادامه خواهد یافت، در حالی که چنین موضوعی وجود ندارد.
با توجه به این اظهارات مصرف فولاد در حالت اشباع چقدر است؟
اینکه مصرف فولاد باید چقدر باشد به رشد اقتصادی و رشد ارزش افزوده صنعت و ساختمان بستگی دارد. در حال حاضر با پیشبینی رشد ۴ درصد میزان مصرف را در ۱۴۰۴، ۳۴ میلیون تن اعلام کردهایم در حالی که رشد ۴ درصد چندان رشد خوبی نیست. اگر هدفگذاری ۸ درصد رشد برنامه ششم را در نظر بگیریم میزان مصرف خیلی بیشتر خواهد بود. سال گذشته پیشبینی رشد ۶ درصد بود که به ۴۱ میلیون تن مصرف داخلی دست پیدا کنیم، اما در سال ۹۴ و با پایش صورت گرفته، به دلیل اتفاقات رخ داده در ۹۳-۹۴، رشد اقتصادی ۴ درصد را پیشبینی کرده و به عدد مصرفی ۳۴ میلیون تن رسیدیم. در واقع میزان مصرف کاملا به رشد اقتصادی وابسته است و اگر بخواهیم ۳۴ میلیون تن را مدنظر قرار دهیم به معنای ۲۱ میلیون تن صادرات ۱۴۰۴ خواهد بود که مطابق با هدف چشمانداز خواهد بود. اما با روشهای دیگری که بررسی کردیم بین ۷ تا ۱۰ میلیون تن صادرات با شرایطی که در حال حاضر داریم، پیشبینی قابل توجهی است.
رشد اقتصادی تاثیر بسیاری بر مصرف فولاد دارد، تاثیرپذیری رشد اقتصادی کشورهای دیگر مانند چین را چطور میتوانیم در این شاخص جای دهیم؟
با توجه به اینکه چین در زمینه فولاد بزرگترین تولیدکننده فولاد بوده و نزدیک به ۵۰ درصد از تولید فولاد جهان در چین انجام میشود، تصمیمات آن در زمینه فولاد بر تمامی کشورها اثرگذار خواهد بود، اما در کشور ما به غیر از تصمیمات چین، شرایط خاص خود را داریم. قیمت نفت، قیمت سنگ آهن و مصرف فولاد مولفههایی است که رشد اقتصادی را دنبال میکند. در نتیجه نمیتوانیم فولاد را به عنوان یک تابع مستقل تحلیل کنیم زیرا فولاد یک تابع وابسته به قیمت نفت و قیمت سنگآهن است. از سوی دیگر قیمت نفت سنگآهن نیز خود وابسته به رشد اقتصادی است.
آیا به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال ۱۴۰۴ خوشبین هستید؟
با فرضهایی که ۵۵ میلیون تن طراحی شده بود، آن فروض چندان پیچیده نبوده زیرا ۸ درصد رشد اقتصادی در نظر گرفته شده بود. در حال حاضر نیز ۸ درصد رشد اقتصادی هدفگذاری شده است، اگر این میزان هدفگذاری شود در سال ۱۴۰۴ به ۵۵ میلیون تن تولید فولاد دست خواهیم یافت، اما در صادرات نباید هدفگذاری زیادی انجام شود زیرا در آن زمان مصرف کشور نیز افزایش مییابد. اما بخشی از محقق شدن رشد اقتصادی متاثر از شرایط و اتفاقات سیاسی و بینالمللی است. با اتفاقاتی که در مذاکرات هستهای و برجام رخ داد، امیدواری به رشد اقتصادی شکل گرفت. البته این فقط پیشبینی ما نیست بلکه سازمانهای بینالمللی نیز پیشبینی میکنند. این احتمال وجود دارد که ایران در سال ۹۵ به رشد اقتصادی ۵ درصد برسد. اگر در سال آینده به این رقم دست پیدا کنیم بیشک در سالهای آینده هم میتوانیم این رشد را افزایش دهیم. از سوی دیگر تجربه تاریخی نشان میدهد تمامی کشورهای در حال توسعه رشد اقتصادی در حدود ۸ درصد را دارند. چین هم در آن زمانی که رشد بالایی را در نظر داشت تا به یک کشور پیشرفته برسد، رشد اقتصادی خود را عدد بالایی در نظر گرفته است.
به عنوان یک کارشناس ایجاد وضع تعرفهها را چطور ارزیابی میکنید؟
تعرفه موضوعی مقطعی و منطقی است. در کشورهای عضو WTO نیز در مقابل دامپینگ چین تعرفه وضع میشود. اما نمیتوانم آنرا یک راهکار اصلی دانست بلکه مانند یک مسکن عملکردی مقطعی دارد. خوشبختانه ایران مزیتهایی در تولید فولاد در خاورمیانه در اختیار دارد که کشورهای دیگر منطقه از داشتن آنها بینصیب هستند. داشتن سنگآهن، انرژی ارزان و نیروی انسانی از مزیتهایی هستند که صنعت فولاد ایران آنرا در اختیار دارد. ترکیه نه سنگآهن دارد نه انرژی اما برای تولید فولاد هر دو را وارد میکند و در حال حاضر بیش از ۳۵ میلیون تن تولید فولاد داشته و با کشورهای زیادی در زمینه صادرات ارتباط دارد. حال چطور ما نمیتوانیم با داشتن این همه مزیت تولید بالایی داشته باشیم نیازمند بررسی و مطالعه است.
در حال حاضر فولاد تکنیک چه پروژههایی را در دست دارد؟
در حال حاضر تعدادی پروژههای مطالعاتی در زمینه فولاد در اختیار داریم و چند پروژه در حال احداث را مورد مطالعه و بررسی قرار دادهایم. همچنین برخی مطالعات بانکی انجام میدهیم و برخی کارهای بازرسی نیز در دست داریم، اما عمده فعالیتهای فولاد تکنیک روی پروژههای EPC است. ما در حال حاضر یک واحد احیا مستقیم در بردسیر برای هلدینگ میدکو به ظرفیت یک میلیون تن را به اتمام رسانده و در حال بهرهبرداری است. همچنین یک پروژه گندلهسازی به ظرفیت 2.5 میلیون تن با یک شریک خارجی در سیرجان آن هم برای هلدینگ میدکو در حال انجام است و اوایل سال آینده به بهرهبرداری میرسد. از سوی دیگر برای گل گهر پروژه خط انتقال مواد را در دست داریم که آن هم احتمالا ابتدای سال آینده تمام خواهد شد. پروژه نورد برای بخش خصوصی در کویر کاشان با ظرفیت ۵۰۰ هزار تن و با تجهیزات دانیلی انجام شد که اخیرا مورد بهرهبرداری قرار گرفت. از دیگر پروژهها، پروژه نورد برای جهان فولاد با ظرفیت ۵۰۰ هزار تنی است. یکی از طرحهای استانی فولاد به نام فولاد نیریز نیز در دست ما است و سالهاست مشغول انجام آن هستیم.
نظر شما درباره فاینانس و قراردادهای اخیر چیست؟
فاینانسی که اروپاییها انجام میدهند بسیار مطلوبتر از فاینانسهای چینی است. البته باید به این نکته اشاره کرد که فاینانسهای اروپایی در گذشته نیز خوب بودهاند. آن بحثی که کارشناسان در این زمینه دارند، میگویند برای یک پروژه ابتدا باید شرایط مناقصه مطابق استاندارد انجام و سپس فاینانس کنیم، اما ما فاینانس را از ابتدا شناسایی میکنیم اما پروژههایی که در این فاینانسها تعریف شده در تمامی آنها ذکر شد شرایط مناقصه برای همه آنها رعایت شود. البته مطلوبترین راه برای احداث یک پروژه این است که شرایط مناقصه یک پروژه رعایت شده و فاینانسور را برای فاینانس پروژه پیدا کنیم. البته اعتراضاتی که اخیرا مطرح شده به این دلیل است که آنها فکر میکنند این فاینانسها به قرارداد تبدیل شده و مناقصه به اصطلاح دور زده شده که اصلا چنین اتفاقی رخ نداده است. فقط توافقنامه اولیه برای تامین منابع از طریق فاینانس انجام شده اما شرایط آنها باید به مناقصه رفته و پس از آن پیمانکار داخلی یا خارجی انتخاب شود.
امکان دارد فولاد تکنیک در این پروژهها نقشی داشته باشد؟
ما در پروژه نورد گرم فولاد مبارکه عنوان پیمانکار حضور داریم که در مناقصه شرکت میکنیم و در پروژه هرمزگان مشاور هستیم که میخواهیم مناقصه برگزار کنیم.
نظر شما درباره طولانی شدن پروژهها چیست؟
طولانی شدن پروژهها دلایل مختلفی دارد اما تامین منابع مالی را میتوان از اصلیترین دلایل آن دانست. وقتی یک پروژه شروع میشود اما تامین منابع مالی با مشکل مواجه میشود، بیشک پروژه نیز با مشکل مواجه میشود. طرحهای استانی فولاد روزی که تعریف شد، قرار بود منابع مالی آن از محل فروش کارخانههایدولتی به بخش خصوصی تامین شود، اگر هزینه بهدست آمده از فروش ۲ کارخانه بزرگ دولتی به بخش خصوصی را به تامین مالی پروژههای استانی اختصاص میدادند، امروز شاهد راهاندازی ۸ طرح استانی فولاد بودیم. اما متاسفانه وقتی کارخانهها به فروش رفت منابع مالی به بخشهای دیگر تزریق شد.
آیا به عنوان یک کارشناس به تکمیل زنجیره فولاد از معدن تا حتی نورد عقیده دارید؟ با توجه به اینکه با بحران کمآبی نیز مواجه هستیم.
در ایران وقتی طرحهای فولادی که تعریف میشد در زمانی بود که این طرحها بتوانند از معادن کشور استفاده کنند. حال اگر معدنداران به سمت تولید فولاد حرکت کنند، طرحهای فولادی که براساس سیاستگذاریهای حکومتی قرار بود از معادن استفاده کنند با مشکل مواجه میشوند. درست است که در بازار آزاد هر شخصی باید خودش را اداره کند اما نیازمند یک استراتژی است. درباره موضوع آب نیز در برخی از این طرحها که در مناطق بدون زیرساخت احداث شدهاند، ما در طرح جامع پیشنهاد کردهایم یا تغییر خط تولید دهند و یا با شرکتهای بزرگ ادغام شده و به نقاط مناسبتر انتقال یابند. ما در طرح جامع فولاد در نهایت پیشنهاد کردهایم حاشیه خلیج فارس و دریای عمان مناسب برای احداث واحدهای فولادی است و به همین دلیل ۲ قطب ۱۰ میلیون تنی یکی در هرمزگان و دیگری در چابهار تعریف شده که ما در طرح آهن اسفنجی که از سوی فولاد مکران انجام میشود به عنوان مشاور فعالیت خواهیم داشت.
منبع:ماین نیوز