فولادسازان کشور برای توسعه صنعت فولاد باید به ظرفیت تولید، نوع محصول، فناوری و بازاریابی محصولات خود توجه داشته باشند. تمرکز روی زنجیره تولید فولاد نیز یکی دیگر از مواردی است که برای رشد این صنعت ضروری به نظر میرسد.
این موضوعی است که مدیرعامل شرکت توسعه صنایع و معادن غدیر و مدیرعامل سابق شرکت ملی فولاد که تا شهریور ۹۴ سکان این شرکت را در دست داشت بر آن تاکید میکند.
داداشپور فعالیت خود را در شرکت فولاد مبارکه اصفهان آغاز کرد و اوایل سال ۹۲ به عنوان معاون صنایع معدنی وارد سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) شد و تا اواخر سال ۹۲ این سمت را برعهده داشت، پس از ورود دکتر مهدی کرباسیان به ایمیدرو چندماهی نیز معاون ایشان بود؛ سپس به عنوان مدیرعامل شرکت ملی فولاد از اواخر سال ۹۲ تا ۳۱ شهریور امسال در این شرکت مشغول بهکار بود، درحالحاضر نیز به عنوان مدیرعامل شرکت بینالمللی توسعه صنایع و معادن غدیر فعالیت میکند، که تمام فعالیتهای این شرکت در حوزههای معدن و صنایع معدنی است. طرح جامع فولاد با هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴ زمان مدیریت شما در شرکت ملی فولاد آماده و تهیه شد با این حال هنوز بسیاری از دستاندرکاران فولاد معتقدند این هدف دستیافتنی نیست. نظر شما در اینباره چیست؟
تدوین طرح جامع فولاد که هدف تحقق تولید ۵۵میلیون تنی فولاد نیز در آن پیشبینی شده به زمانی که من مدیرعامل شرکت ملی فولاد بودم، برمیگردد؛ یعنی سال ۸۱ و اوایل ۸۲ که قراردادی با یک مشاور به منظور تدوین طرح جامع فولاد منعقد شد و من به عنوان مجری پروژه حضور داشتم، حدود یکسال و نیم روی این پروژه کار شد و طرح جامع فولاد تدوین و به ایمیدرو ارسال شده و در آنجا مصوب شد من ناظر پروژه باشم. البته هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴ مبتنی بر تحقق برخی از فرضیهها بود؛ نخست اینکه رشد اقتصادی کشور ۸درصد باشد، دوم اینکه بخشی از منابع مالی آن از طریق فاینانس تامین و علاوه بر آن زیرساختهای لازم مانند آب، برق، گاز و شبکه حملونقل در کشور ایجاد شود. بنابراین طرح جامع فولاد حدود ۱۱ سال پیش با این پیشفرضها تصویب شد و انتظار میرفت با تحقق این پیشفرضها تولید ۵۵ میلیون تنی فولاد محقق شود اما با تغییر دولتها و روی کار آمدن دولت نهم رشد اقتصادی منفی شد. نکته بعدی اینکه در تامین مالی دچار مشکل شدیم یعنی بانکها برای پروژهها نمیتوانستند تسهیلات ارائه دهند و علاوه بر آن نیز تامین منابع مالی از طریق فاینانس به دلیل تحریمها انجام نمیشد. از اینرو تمام مفروضاتی که برای تحقق هدف تولید ۵۵ میلیون تنی درنظر گرفته شده بود، تغییر کرد اما بعد از استقرار دولت جدید یعنی دولت یازدهم فضا به لحاظ اقتصادی بهتر و تورم کنترل شد، رشد اقتصادی از منفی به مثبت ۳درصد رسید اما قیمت نفتکاهش یافت، از رشد اقتصادی چین کاسته شد و سپس وضعیت رکود در صنعت فولاد جهان و درنهایت فولاد کشور حاکم شد از این رو مصرف فولاد که در سال ۸۱، حدود ۲۴ میلیون تن بود به دلیل رشد اقتصادی منفی کاهش یافت و مجموعه این عوامل یعنی رکود حاکم بر اقتصاد دولت نهم و دهم شرایط اقتصادی حاکم در دولت جدید و بحران جهانی فولاد دست بهدست هم داده و فضای جدیدی را ایجاد کرد. سال ۹۳ که وارد شرکت ملی فولاد شدم با مشاوری که در تدوین این طرح همکاری داشت قراردادی منعقد کردم تا این طرح را پایش کند و در کنفرانس فولاد سال جاری نتایج این پایش مطرح شد. نتیجه این بود؛ درحالی که مصرف ۴۱ میلیون تن فولاد پیشبینی میشد اما تنها حدود ۳۴ میلیون تن فولاد مصرف شد و اینکه دستیابی به تولید ۵۵ میلیون تن تا افق۱۴۰۴ سخت است با این حال اگر فرضهایی که در گذشته مطرح شد یعنی رشد ۸درصدی اقتصاد، تامین منابع مالی و فراهم شدن زیرساختها عملی میشد، میتوانستیم به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد تا افق ۱۴۰۴ دست یابیم.
به نظر شما در شرایط کنونی که تمامی فولادسازان جهان با مازاد تولید مواجه هستند، راهکار اساسی برای پیروزی در عرصه رقابت برای فولادسازان کشورمان چیست؟
شرایط کنونی برای فولادسازان سخت است زیرا رشد اقتصادی چین کاهش یافته و این کشور از میزان تولید خود کاسته است. چین حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تن کاهش رشد تولید داده و ۱۵۰ میلیون تن نیز فولاد صادر میکند. این امر نشان میدهد شرایط بسیار سخت شده است. البته در همایش فولاد پیشبینی شده این رکود در سال ۲۰۱۶میلادی ادامه داشته و در ۲۰۱۷میلادی بهتدریج این رکود برداشته میشود و فولاد به شرایط عادی بازمیگردد. در این مقطع ویژه و قبل از اینکه به رشد اقتصادی در صنعت فولاد دست پیدا کنیم، درصورتی که بخواهیم رقابت کنیم باید به چند نکته توجه داشته باشیم؛ نخست اینکه باید در شرایط کنونی سیستمها به گونهای طراحی شود که زمینه برای رقابتی شدن فولادسازان ما فراهم شود. علاوه بر آن باید هزینه تولید را کاهش دهیم و مدیریت بر هزینه داشته باشیم. همچنین میزان بهرهوری را باید افزایش داده و در حقیقت سیستمهای فروش و بازاریابی را تقویت کرد. البته کارخانههای فولادی نیاز به حمایت دولتی نیز دارند که در شرایط حاضر تعرفهها افزایش پیدا کرده و این امر کمک زیادی به تولیدکنندگان داخلی میکند. همچنین سیستمهای بانکی باید تسهیلات با بهره پایین به تولیدکنندگان ارائه کند یا اگر بدهکاری قبلی دارند با آنها تعامل داشته باشد و برای احداث کارخانه فولادی باید دقت لازم را داشته باشیم و در این زمینه ظرفیت، نوع محصول، فناوری و بازاریابی را مدنظر قرار دهیم.
چگونه میتوان هزینه تولید را در کارخانههای فولاد کاهش داد؟
کاهش هزینهها باید درباره هر دو موضوع یعنی سختافزاری و نرمافزاری اتفاق بیفتد، سختافزاری یعنی تجهیزات و ماشینآلات به لحاظ کارآیی و فناوری مناسب باشند و سیستمهای بهرهبرداری به گونهای طراحی شود که حداکثر استفاده را از این ماشینآلات ببریم، درکنار بحث سختافزاری که برمیگردد به انتخاب درست ماشینآلات و تجهیزات و بهرهبرداری صحیح از خط تولید باید به جنبههای نرمافزاری نیز توجه کنیم؛ یعنی باید سیستمهای مدیریت کیفی را در زمینههای مختلف در کارخانه مستقر کرده و علاوه بر آن ساختار مناسب برای مدیریت وجود داشته باشد. همچنین باید کارکنان را به درستی انتخاب کنیم و به طور مداوم به فکر آموزش کارکنان باشیم. البته در دنیا زمانی که کشورها با بحران مواجه میشوند به دلیل اینکه سیستم آنها غیردولتی است هزینههای تولید خود را کاهش میدهند یا نیروی انسانی را تعدیل میکنند اما در کشور ما انجام این دو راهحل، سخت است زیرا به دلیل حاکم بودن تفکر کمیتگرایی، تولید را کاهش نمیدهند و نیرویانسانی نیز به دلیل بحث اشتغال تعدیل نمیشود. درکشورهایی که نیرویانسانی را تعدیل میکنند سیستم تامین اجتماعی قوی نیز وجود دارد.
پیشبینی شما درباره وضعیت صنعت فولاد در سال جاری چیست؟
پیشبینی میشود درنیمه دوم سال ۹۵ اوضاع بهتر شود، در پساتحریم سیستمهای سوئیفت برقرار میشود، بسیاری از سرمایهگذاران خارجی که در مرحله گفتوگو و مذاکره هستند، وارد کشور میشوند و علاوه بر آن، براساس نتایج مجلس دهم همراهی مجلس شورای اسلامی و دولت بهتر میشود و مجموعه این عوامل نشاندهنده این است که صنعت فولاد در سال آینده بهبود پیدا میکند. نظر شما درباره نوآوری در تولید فولاد و محصولات فولادی چیست؟
استنباط من این است که به نسبت کشورهای دیگر منطقه، وضعیت کشور ما خوب است به عنوان مثال در فولاد مبارکه اصفهان هم به لحاظ سختافزاری و هم به لحاظ نرمافزاری و مغزافزاری شرایط مناسب است و این شرکت در رکود فعلی نیز مقاومت بالایی دارد زیرا از تجهیزات خوبی برخوردار است، به آموزش کارکنان توجه میکند و درمجموع سیستم توانمندی دارد و در تولید محصولات جدید پیشتاز است.همچنین علاوه بر آن فولاد هرمزگان نیز نوآور است اما در مقایسه با کشورهایی مانند کرهجنوبی هنوز جای کار بیشتری درباره تولید محصولات جدید داریم.
وضعیت ارتباط واحدهای پژوهش و توسعه و دانشگاهها با فولادسازان چگونه است؟
ارتباط بین واحدهای دانشگاهی و صنعتی به حالت رضایتبخشی نرسیده البته قدمهایی برداشته شده به عنوان مثال در فولاد مبارکه اصفهان این ارتباط خوب است اما هنوز ارتباط سیال و اثربخشی نیست.
روند پیشروی ۷ طرح فولادی چگونه است؟
واحدشادگان و میانه در وضعیت خوبی هستند؛ معتقدم باهمه کم و کاستیهایی که این پروژهها داشتهاند با توجه به هزینههای که برای این پروژهها انجام شده و انتظارات اجتماعی که در مناطق ایجاد شده، عقل حکم میکند که این طرحها حداقل در بخش احیا هرچه سریعتر به فرجام برسند و سپس در فاز بعدی با انجام مطالعات و تمهیدات طرحهای توسعهای روی آنها توجیه اقتصادی این پروژهها را افزایش دهیم. به عنوان مثال طرح فولاد سپید دشت را فولاد مبارکه اصفهان و شادگان را نیز فولاد خوزستان خریداری کردهاند از اینرو انتظار میرود با توجه به تخصصی که این کارخانهها دارند، تمهیداتی اندیشیده شود که توجیه اقتصادی این طرحها افزایش پیدا کند.
وضعیت تولید فولادهای آلیاژی و ویژه در کشور ما چگونه است؟
سهم تولید فولادهای آلیاژی در کشور اندک است و باید در شرایط فعلی که بازار دچار رکود شده محصولی را تولید کنیم که ارزشافزوده بالایی ایجاد کند. البته براساس نگاه کارشناسی باید نوع محصول درست انتخاب و به بازار مصرف آن نیز توجه شود زیرا بازار مصرف فولادهای آلیاژی محدود بوده و درحالحاضر فرصت مناسبی است که به این سمت جهتگیری کنیم.
ارائه جوایز صادراتی به فولادسازان تا چه اندازه بر افزایش میزان صادرات فولاد تاثیرگذار است؟
در شرایط فعلی که فولادسازان با رکود مواجه هستند و با توجه به کاهش مصرف فولاد در داخل و از سویی تمایل نداشتن فولادسازان به کاهش میزان تولید، بهترین راهحل صادرات محصولات فولادی است؛ درشرایط کنونی رقابت با چین سخت است و برای حمایت از فولادسازان داخلی جوایز صادراتی باید به آنها اعطا شود.
نظر شما درباره کنسرسیوم فولادسازی و ادغام واحدهای کوچک و بزرگ در منطقه ویژه خلیجفارس چیست؟
واحدهای فولادسازی دنیا درهم ادغام شدهاند و ادغام این واحدها از انجام هزینههای موازی جلوگیری میکند، به نظر میرسد میتوان سیاستهایی را در بخش فروش محصولات و طرحهای توسعهای اتخاذ کرد تا همگرایی در واحدهای مختلف تولید ایجاد علاوه بر آن از منابع انسانی استفاده بهینه شود. با توجه به مدیریتهای مختلفی واحدهای فولادی تحقق این امر سخت است اما اگر عملی شود اتفاق بسیار خوبی است.
برای خروج از بحران و بازگشت آرامش به بازار چه میتوان کرد؟
حرکتهای سینوسی همواره در صنعت فولاد زیاد بوده اما در شرایط کنونی سرعت این تغییرات به دلایل مختلف زیادتر شده است. ما بهتدریج از این بحران خارج میشویم و امیدوارم این رکود باعث نشود فکر کنیم توسعه فولاد در کشور توجیه اقتصادی ندارد.
به منظور توسعه این صنعت باید بر زنجیره فولاد از معدن تا اکتشاف و مرحله نهایی متمرکز شویم؛ درواقع درکشور نیاز به ساختوساز داریم و به نظر بازار مناسبی برای محصولات فولادی وجود دارد اما باید در زمینه توسعه فولاد به ظرفیت، فناوری و نوع محصول دقت کنیم. درصورتی که در زنجیره فولاد متمرکز شویم میتوانیم شاهد توسعه صنعت فولاد کشور باشیم.
منبع:گسترش صمت