تیم تحلیلی کارگزاری اردیبهشت ایرانیان ، با تکیه بر مفروضات این یادداشت و همچنین با فرض اینکه قیمت 1400 تومانی برای هر کیلو شمش فولاد خوزستان تا انتهای سال به قوت خود باقی بماند، اقدام به بررسی بنیادی شرکت های فولاد سازی بورسی کرده و به برآورد نسبتأ مطمئنی از تعدیلات و افزایش سودآوری این شرکتها رسیده است البته بدیهی است که نتایج حاصله با نتایج پیش بینی شده، دارای اختلافات جزیی خواهد بود.
گروه فولاد از صنایع پیشرو در جهان است و از این رو ترسیم چشم انداز صنعت فولاد و معدن میتواند چراغ راه سیاستگذاران و تصمیم سازان عرصه سیاست و اقتصاد باشد. امروزه صنعت فولاد یکی از صنایع پایه و استراتژیک جهان به شمار میرود تا آنجا که سرانه مصرف فولاد در کشورها به عنوان معیاری برای توسعه یافتگی به کار برده میشود. بنابراین میزان مصرف و تولید این محصول ارتباط تنگاتنگی با میزان توسعه یافتگی کشورها دارد.
در حال حاضر صنعت فولاد با مشکلات زیادی، با منشأ داخلی و خارجی دست و پنجه نرم میکند که تفکیک آنها به تحلیل چشم انداز صنعت کمک زیادی خواهد کرد و همچنین نگاه تک بعدی نیز به بازار داخل موجب انحراف در تحلیلها می شود.
البته وضعیت بازار فولاد در عرصه جهانی پیچیده شده و بیشتر این پیچیدگی ها به وضعیت بازار آن در چین گره خورده است. چین بهعنوان بزرگترین مصرف کننده فولاد دنیا با کاهش رشد اقتصادی و کاهش سرمایه گذاری در بخش مسکن مواجه شده که همین امر مصرف این کشور را کاهش داده است.
وقتی گزارش توجیهی طرح های بزرگ فولاد دنیا که در سال های اخیر برنامه ریزی شده مطالعه می شود، همگی دچار بیش برآورد از مصرف فولاد چین بوده و با سرانه مصرف خودرو و نرخ شهرسازی پیش بینی شده دور از واقع، بنای برآورد خود را قرار دادهاند، به همین دلیل با کند شدن تقاضا در چین و از طرف دیگر افزایش تولید، مازاد عرضه فولاد در دنیا زیاد شده است.
چین که روزی بزرگترین وارد کننده فولاد بود، هم اکنون یکی از بزرگ ترین صادرکننده ها شده و با دامپینگ گسترده در حال قبضه کردن بازارهای مختلف جهان است. بر اساس آمار رسمی، مصرف فولاد خام چین در سه ماهه نخست سال 2015 معادل 6.2 درصد افت داشته و به 177 میلیون تن رسیده و میزان کاهش مصرف در یک سال گذشته 4 درصد بوده و همچنین از سال 2012 میزان خالص صادرات چین مثبت شده و در سال 2014 به 94 میلیون تن رسیده و در سه ماهه نخست سال 2015 صادرات نسبت به سال گذشته 41 درصد افزایش یافته است. بر اساس پیش بینی های مؤسسات معتبر جهانی در کوتاه مدت، کاهش صادرات چین دور از انتظار بوده و یکی از مهم ترین مسائلی که می تواند تولید چین را کاهش دهد، مباحث زیست محیطی است که با توجه به زیان سنگین تولیدکنندگان چینی با این قیمت ها کاهش تولید در آینده نزدیک دور از انتظار است. همچنین تولیدکننده های بزرگ دنیا نیز در آخرین پیش بینی های صورت گرفته، سود برآورد شده خود و نرخ رشد مصرف فولاد دنیا را کاهشی در نظر گرفته اند. در نتیجه بهطور خلاصه میتوان گفت مازاد عرضه در چین، کاهش سرمایه گذاری در بخش ساختمان چین، رشد کند تقاضا در سطح دنیا، کاهش نرخ رشد اقتصادی در کشورهای مهم و فشار رقابت صادراتی در سطح منطقه؛ باعث شده قیمت ها کاهش یابد و صادرات برای شرکت های ایرانی سخت تر از گذشته شود.
همچنین با اشاره به عواملی که باعث رکود در این صنعت شده، می توان گفت: علاوه بر مشکلات ساختاری بازار در سطح بینالملل، کاهش بودجه عمرانی، رکود عمیق در بازار مسکن، مازاد عرضه مسکن در بازار داخل و کاهش سرمایه گذاری در این بخش و کاهش تولیدات صنعتی باعث رکود مصرف در داخل شده است. از طرفی سیاست های تعرفه ای دولت به داد تولیدکنندگان نرسیده و بر اساس آمار غیررسمی در سال 94 حدود 5.9 میلیون تن واردات فولاد در کشور داشتهایم. به عبارتی، بازار داخلی فضای رقابت فولاد ارزان وارداتی و تولیدکنندگان داخلی شده است و همچنین بازار صادراتی به دلایل مطرح شده توان جذب فولاد مازاد را ندارد.
از طرفی دیگر بهره برداری از خطوط تولید جدید عرضه را نیز افزایش داده است که در مجموع، موجودی انبار فولاد افزایش و درصد تولید از ظرفیت کاهش یافته است. در صورتی که در متغیرهای اساسی اقتصاد تغییر خاصی صورت نگیرد، در سال های بعد این روند ادامه خواهد داشت.
و اما در رابطه با نرخهای جهانی و داخلی فولاد، پیش بینی می شود رکود صنعت فولاد در سال 2016 و 2017 ادامه دار باشد و مازاد عرضه و جنگ قیمت، پیچیدگی های بازار فولاد را بیشتر کند. به همین دلیل برآورد رشد قیمت ها در این دو سال دور از ذهن است، اما به دلیل افزایش زیان شرکت های بزرگ تولید کننده در قیمت های فعلی و کاهش سودآوری، به نظر میرسد قیمتهای کنونی فولاد، منطقی بوده و افت بیشتر موجب خروج برخی کارخانهها از مدار تولید شود و همین عامل کاهش عرضه و برگشت قیمتها را در پی خواهد داشت. به عبارتی نقطه تعادل قیمت تا پایان سال 2016 به میزان قیمتهای کنونی فولاد ( شمش کیلویی 1400 تومانی) ارزیابی می شود.
بنابراین با توجه به رکود حاکم بر صنعت فولاد و شرکت های این گروه، در خصوص عواملی که می تواند باعث رشد و جهش این صنعت و افزایش سودآوری شود، می توان گفت: در حال حاضر صنعت فولاد با رکود همراه بوده و عوامل مختلفی با منشأ داخلی و خارجی، موجبات این رکود را فراهم کردهاند و انتظار افزایش قیمت در میان مدت وجود ندارد. در نتیجه میزان فروش و نرخ دلار بهعنوان محرک های بعدی رشد سودآوری در این صنعت مطرح میشود، بهطور کلی هر عاملی که موجبات افزایش تقاضای داخلی و کاهش واردات را فراهم کند، موجب افزایش سودآوری صنعت خواهد شد. البته افزایش تعرفه واردات باعث کاهش واردات ارزان قیمت شده و توان رقابتی و فروش شرکت های ایرانی را افزایش خواهد داد. گرچه این عامل عملاً با سیاست های دولت در ارتباط است اما انتظار میرود افزایش تعرفه ای که به مدد تولیدکنندگان آید، داشته باشیم.
آمارهای جهانی تولید و مصرف فولاد
طبق آمار انجمن جهانی فولاد، تولید فولاد جهانی پس از پنج سال رشد متوالی در سال 2015 به میزان 2.8 درصد کاهش یافت و به یک میلیارد و 623 میلیون تن بالغ شد که منعکس کننده کندی رشد اقتصاد جهانی بود. تولید فولاد در چین که بزرگترین تولیدکننده و مصرف کننده این فلز در جهان به شمار میرود، برای نخستین بار در 30 سال گذشته کاهش یافت و با 2.3 درصد افت به 803.8 میلیون تن بالغ شد با اینهمه، سهم این کشور از تولید جهانی به میزان 0.2 درصد افزایش یافت و به 49.5 درصد رسید. تولید فولاد اتحادیه اروپا در سال گذشته 1.8 درصد کاهش یافت و به 166.2 میلیون تن رسید در حالیکه تولید آمریکای شمالی با 8.6 درصد کاهش، 110.7 میلیون تن بود. و اما روند افت تولید جهانی در ماههای پایانی سال 2015 شتاب گرفت و تولید جهانی در دسامبر 5.7 درصد کاهش یافت و به 126.7 میلیون تن رسید در حالیکه تولید چین در مدت مذکور با 5.2 درصد افت، 64.4 میلیون تن بود. بر اساس گزارش رویترز، صنعت فولاد معیار سنجش سلامت اقتصاد جهانی به شمار میرود اما با اشباع عرضه روبرو شد که قیمت ها را سال گذشته به پایین ترین سطح در 12 سال گذشته رساند و موج ورشکستگی و کاهش ظرفیت تولید فولادسازان در سراسر جهان مشاهده شد. دورنمای سود صنعت فولاد در سال 2016 همچنان منفی باقی مانده است، اما این دیدگاه شامل سال 2017 نمی شود و انتظار دریافت اخبار خوب و سودمندی برای صنعت فولاد می رود. جدا از انتظارات ما از بهبود محیط اقتصادی، دو عامل زیر نیز سوددهی را بهبود میبخشند: اول اینکه در سالهای 2016 نابسامانی مالی شرکتهای فولادی در بسیاری موارد به حدی خواهد بود که تعداد زیادی از کارخانههای فولادی، کوچک یا حذف میشوند. دوم آنکه شرکتهای فولادی که مواد خام فولادسازان را به قیمت بازار خریداری میکنند، رقابتپذیر شده و تا سال 2018 وضعیت بهتری نیز خواهند داشت، بدلیل اینکه عرضه مازاد مواد مذکور بسیار زیاد خواهد بود.
بر اساس بررسی های انجام شده، دورنمای تقاضای فولاد سال جاری (2016) برای چین و کشورهای دیگر در بهترین حالت، ثابت بماند. بدلیل اینکه تقاضای فولاد چین احتمالا هنوز در حال کاهش بوده و در خارج از چین نیز امکان برگشت قیمت ها کم است. از سوی دیگر سود خوبی برای کارخانه های فولاد خارج از چین در سال 2017 پیشبینی میشود. همچنین درصد عملیاتی شدن ظرفیت اقتصادی صنعت فولاد برای (تقویت قیمت) به حدی افزایش خواهد یافت که قیمت ها به سمت قیمت های کارخانه های غیرچینی متمایل خواهد شد، گرچه کارخانه های نورد چینی هنوز صادرکنندگان قابل توجهی باشند.
از سوی دیگر، به نظر می رسد تقاضای فولاد در سال 2017 احتمالا در خارج از چین افزایش یابد، گرچه ما انتظار برگشت قیمت ها را در چین نداریم. همچنین، ظرفیت فولادسازی در سال 2017 کمتر از سال 2016 خواهد بود. به هرحال چشم انداز تولید فولاد سه ساله جهانی به این شرح است که در سال 2016، تولید ب 3میلیون تن کاهش به 1 میلیارد و 635 میلیون تن می رسد. این در حالی است که در سال 2017، تولید با افزایش 44میلیون تنی به 1 میلیارد و 679 میلیون تن خواهد رسید. با این فرض که سرمایه گذاری در بخش دارایی ثابت که در خارج از چین صرف می شود، تقاضای فولاد را افزایش خواهد داد. البته این در حالی است که در این بررسی عامل تاثیر تغییر ارز، متفاوت از گذشته عمل کند؛ چرا که در گذشته WSD نشان داد که ارز قوی برای رشد اقتصاد یک کشور و مخصوصا عملکرد مالی صنعت فولاد آن کشور مضر است، اما ارز ضعیف نیز دیگر نوشدارو نخواهد بود. در مورد قیمت گذاری سنگ آهن، نیز ساختار صنعتی صنعت سنگ آهن شبه انحصاری است که از نقطه نظر ساختار قیمت انحصاری ناپایدار است در مورد زغال کک شو و کک متالورژی، بهترین سناریوی آن عدم تغییر قیمت هاست. همچنین در ارتباط با قراضه فولاد، هنوز به نظر میرسد برخلاف سنگآهن و زغال کک، هر تن 80 دلار بالاتر است. بر این اساس به نظر میرسد، فولاد چین مورد تهدید باشد و این مساله بهدلیل اجتناب ناپذیر بودن کاهش تقاضا است. همچنین ظرفیت فولادسازی در چین در حال رکود است.
ظرفیت فولادسازی جهانی
مشکلات مالی به بار آمده، همراه با عدم اطمینان به چشمانداز تقاضا و قیمت فولاد، منجر به کاهش ظرفیت جهانی فولادسازی در سال 2016 می شود. ظرفیت اقتصادی مفهوم کلیدی است و تمرکز بر درصد عملیاتی شدن ظرفیت اقتصادی ناظران صنعت را بیشتر آگاه می کند از اینکه چرا ضربه قیمت آتی فولاد ممکن است زودتر از انتظار بیاید. از این منظر ظرفیت موثر به عنوان مقدار تولید فولادی تعریف میشود که ممکن است یکسال بعد از اینکه قیمتهای فولاد صعود کرد، رخ دهد. ظرفیت موثر از سال 2014 تا سال 2017 در خارج از چین ممکن است با کاهش 51میلیون تنی به 1.005میلیون تن برسد (این ارقام ممکن است بسیار محافظهکارانه باشد). همچنین در چین، با توجه به نظارت شدید بر کنترل آلودگی بسیاری از کارخانههای ذوب فولاد حذف خواهند شد. طبق این نظریه، ظرفیت موثر در سال 2017 ممکن است با کاهش 101میلیون تنی به 890میلیون تن برسد.
پیش بینی وضعیت صنعت و گروه فولادی ایران در سال 95
در سال جاری نیز (حداقل در نیمه اول آن) بازار مسکن دچار مشکلات ساختاری بوده و تحلیلگران این حوزه پیش بینی میکنند تا نیمه های سال شاهد تحرک خاصی در این بخش نباشیم. اما در حال حاضر مهمترین روزنه امید برای رشد تقاضای فولاد در کشور، توافقات هستهای، در پی آن افزایش سرمایه گذاری خارجی در طرح های مختلف، صادرات نفت و بودجه عمرانی دولت است. البته همه اینها به کم و کیف مذاکرات و برداشته شدن سریع باقی تحریمها بستگی دارد. با این حال درصورتیکه رشد اقتصادی و خروج از رکود در کشور اتفاق بیافتد، مصرف فولاد در سال 95 با افزایش نسبی همراه خواهد بود که میتواند محرک رشد نسبی سودآوری در این صنعت فولاد. اما با توجه به ثبات قیمتها، نمیتوان انتظار رشد چشم گیر سودآوری شرکت های فولادی را داشت.
متأسفانه علیرغم کاهش تدریجی تحریم ها، به دلیل مشکلات ساختاری صنعت در سطح بینالملل، ریسک های صنعت و شرکت های فولادی همچنان در جای خود باقی است و در صورت عدم خروج از رکود فعلی اقتصادی، افزایش مصرف فولاد در سال جاری و سال آینده و رشد سودآوری در صنعت وجود ندارد. بدین ترتیب، با توجه به طرح های توسعه زیادی که در حال حاضر در کشور برنامه ریزی شده و همچنین کوچک بودن مقیاس این طرحها نسبت به مقیاس جهانی و کامل نبودن زنجیره تولید فولاد کشور و پیش بینی مازاد عرضه آن در سال های آینده، سرمایه گذاری در این صنعت چندان مناسب ارزیابی نمی شود. به عبارتی، وضعیت فعلی صنعت سیمان می تواند مثال خوبی از آینده این صنعت در کشور باشد.
لزوم تنوع بخشی به تولید انواع محصولات فولادی و تقویت صادرات پس از «برجام» و برداشته شدن تحریم ها ، اینک تولیدکنندگان محصولات فولادی ایران باید به فکر ایجاد کارخانه ها و محصولات جدید باشند چرا که مشتریان در بازارهای داخلی و خارجی، به دنبال تنوع کالاها هستند و تا زمانی که حرکت های نو در این صنعت به وقوع نپیوندد نمی توانیم شاهد ورود سرمایهگذاران خارجی باشیم.
فولاد؛ صنعت پرهزینهای است که نمیتوان واحدهای آن را با وامهای یک تا ۳ میلیارد تومانی بانکی احداث کرد. برای این صنعت حدود هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری لازم است. بنابراین، این رقم از طریق وام بانکی قابل تامین نیست حتی اگر امکان دریافت چنین وامی وجود داشته باشد، با بهرههای بانکی 22 تا 27 درصدی فعلی دریافت آن به صرفه نخواهد بود. بر همین اساس شرکتهای فولادی مجبورند با فاینانس و وامهای خارجی کار خود را پیش ببرند.
پیش بینی خروج از رکود در صنعت فولاد
هر چند که با رفع تحریمها فضای مناسبی ایجاد شده و پای سرمایهگذاران خارجی به کشور باز شده است، ولی سوال بزرگ بسیاری از سرمایه گذاران و فعالان صنعت این است که آیا با توجه به رکود بازار جهانی فولاد ، افزایش تولید توجیه منطقی دارد، در پاسخ این سوال باید گفت: رکود فعلی مقطعی است و بهطور تقریبی در هر دهه یکبار، چنین رکودی در بازار رخ میدهد. در سالهای ۱۳۸۱ و۱۳۸۲ نیز دقیقا برای مدتی چنین وضعیتی حاکم شد و قیمت فولاد از حدود ۴۵۰ به ۱۷۰ دلار کاهش یافت. بر همین اساس می توان گفت که این رکود به نوعی یک منحنی سینوسی دارد اما نکته مهم آنکه، مصرف فولاد در دنیا با وجود تمام این افت و خیزها همیشه سیر صعودی داشته کما اینکه این رقم از حدود یک میلیارد تن تولید در ۱۰ سال پیش، به حدود یک میلیارد و 630 میلیون تن فعلی رسیده که رشدی 60 درصدی را نشان می دهد. بررسی ها و مطالعات انجام شده نشان می دهد که تا چند سال آینده تولید فولاد در جهان از مرز 2 میلیارد تن نیز عبور خواهد کرد.
در این میان نکته قابل توجه آنکه دوره رکود، بهترین دوره برای ساخت و احیای هر صنعتی به شمار میآید و با توجه به اینکه قیمت ها در کف قرار دارد، شرایط برای این منظور بسیار فراهم است. لذا پیشبینی شده پس از برجام شرایط برای تولیدکنندگان فولاد بهتر شود و اهداف و انگیزه های بیشتری در این حوزه به وجود آید. برای تولید فولاد دسترسی به منابع سنگ آهن و انرژی از موضوعات مهم است و با توجه به بهرهمندی ایران از منابع غنی در این بخش ها میتوان گفت کشور ما از جمله کشورهایی است که برای تولید فولاد ظرفیت های مناسبی دارد و اگر ما به گونه ای برنامه ریزی کنیم که سرمایه گذاریها در زمان پیک مصرف وارد فاز تولید شوند بهطور قطع موفق خواهیم بود. ما اکنون معادن غنی سنگآهن داریم و تنها در شرق کشور، معدن سنگ آهن سنگان با بیش از یک میلیارد تن ذخیره وجود دارد، در کنار آن معادن یزد و کرمان هم وجود دارند. و اما در مدتی که ایران در تحریم به سر می برد، متأسفانه در بسیاری از صنایع کم و کاستی هایی به وجود آمده که صنعت فولاد هم از این امر دور نمانده است. اما فعالان این حوزه باید تلاش کنند در شرایط پس از تحریم جاهای خالی را پر کنند و برای این کار لازم است از تجهیزات و امکانات جدید برای تولید محصولات جدید استفاده شود. هر چند که هر واحد با توجه به ویژگی ها و نوع محصولات، فعالیت و مسائل مالی موجود خود تلاش می کنند خود را سر پا نگه دارند و در این زمینه از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند. البته هنوز طرح خاصی برای پس از «برجام» بهوسیله شرکتهای فولادی تهیه نشده تا شرکت ها براساس آن به فعالیت بپردازند بلکه هر شرکتی متناسب با محصولاتی که تولید می کند تلاش هایی را انجام می دهند. ممکن است برخی شرکت های فولادی که فقط محصولات ساختمانی تولید می کردند بعد از برجام تصمیم بگیرند در تولید محصولات خود تنوع ایجاد کنند تا از حالت تک محصولی خارج شوند. بنابراین آنچه شرکت ها در گام نخست باید انجام دهند، این است که هزینه تمام شده محصولات خود را کاهش دهند چرا که گاهی قیمت تمام شده بیشتر از قیمت بازار می شود که باید این مسائل از بین برود تا بازدهی کاری افزایش پیدا کند. لذا عقل حکم می کند که گرایش فولادسازی ها بیشتر به سمت نیازهای بازار سوق داده شود و به جای تولید یک یا دو محصول کالاهایی گوناگونی را به تولید برسانند.
و اما با توجه به شرایط و هزینههای که وجود دارد، تا حد زیادی رقابت پذیری در بازار فولاد کاهش پیدا کرده است که در این زمینه باید تلاش شود نیاز بازاهای داخلی تامین شود و از سوی دیگر تولیدکنندگان مقاطع فولادی نگاهی هم به بازارهای بینالمللی داشته باشند تا بدین وسیله در محصولات تنوع ایجاد شده و برای شرکتهای فولادی شرایط اقتصادی مناسبی فراهم شود. وی شرکت ها باید تلاش کنند توان صادراتی خود را افزایش دهند زیرا لازم است در شرایط کنونی بازارهای جهانی را از آن خود کنیم و برای رسیدن به این هدف باید تلاشهای بیشتری داشته باشیم.
اثرات توافق برجام بر صنعت فولادسازی
پرسش اساسی این است که آیا برجام برای کشور ما فرصت به شمار میآید یا تهدید ؟ برخی از کارشناسان گفته اند این مسئله بستگی به هنر مدیران و فعالان حوزه فولاد دارد که بتوانند تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند چراکه تحریم در سال های گذشته کم و کاستی هایی را برای بسیاری از شرکت ها و تولیدکنندگان ایجاد کرده بود که امید میرود با از بین رفتن تحریم ها، امکان جبران آن به وجود آید. باید خلأهای موجود را شناسایی کنیم و ببینیم در کدام قسمت ها تورم یا انباشتگی محصول بیشتری وجود دارد. در واقع این موارد نیازمند ریزه کاریهای ویژه ای است که باید با دقت و ظرافت مورد ارزیابی قرار گیرد. البته کسی نمی تواند در این زمینه حکم کند که فولادیها از یک زمان مشخص، فعالیت خاصی انجام دهند زیرا این مسئله امکانپذیر نیست بلکه هر تولیدکننده ای به اقتضای شرایطی که دارد، باید فعالیت های ویژه خود را انجام دهد تا بتواند به اهداف مورد نظر نزدیک شود. به هرحال سال 94 برای اقتصاد ایران سال سختی بود. رکود شدید دامن اغلب صنایع کشور را گرفته بود. سیاست های انقباضی دولت به منظور جلوگیری از ایجاد تورم باعث شده بود تقاضا برای محصولات مختلف کمتر و کمتر شود. اکثر شرکت های فولادی سود سال 94 را با کاهش نسبت به سال های پیش به بازار ارایه کردند. حتی بعضی از شرکت های فولادی نظیر فولاد هرمزگان و فولاد ارفع نیز با زیان کار خود را در سال 94 به پایان رساندند.
اثرات افزایش اخیر قیمت سنگ آهن و مقاطع فولادی در بازارهای جهانی و داخلی
در ماه های پایانی سال گذشته، شاهد افزایش قیمت سنگ اهن و بالطبع سایر محصولات فلزی از قبیل فولاد و مشتقات آن بودیم. این افزایش قیمت در حدی بود که هر تن سنگ آهن استرالیا به 50 دلار و 70 سنت و هر تن سنگ آهن هند به قیمت 43.8 دلاری نیز در اسفند ماه سال گذشته رسیده بود. به عقیده کارشناسان، افزایش تقاضا برای سنگ آهن عمدتا از جانب چین می تواند باشد. دولت چین پروژه های ساختمانی بسیاری را در دست اجرا دارد امری که منجر به افزایش تقاضا برای خرید فولاد از جانب مصرف کنندگان خواهد شد.
به نظر عده ای از کارشناسان، رکود بازار فولاد منجر به تعطیلی کارخانجات فولاد سازی در اقصی نقاط جهان شده است، اما با افزایش قیمت ها و اقتصادی شدن تولید فولاد، شاهد عرضه بیش از پیش فولاد توسط این تولید کنندگان خواهیم بود که منجر به کاهش قیمت فولاد در آینده خواهد شد. امری که کارشناسان در مورد قیمت نفت نیز به آن اعتقاد دارند. حال در این وضعیت و در داخل کشور نیز شاهد تحرکاتی در بازار فولاد بودیم. قیمت فولاد خوزستان در بورس کالا با جهش قیمتی روبرو شد و به 1400 تومان در هر کیلو نیز افزایش یافت. همین افزایش قیمت، باعث ایجاد تغییرات سود و زیانی در شرکت های فولاد سازی خواهد شد به طوریکه حتی شرکت هایی نظیر فولاد هرمزگان و فولاد ارفع نیز که در سال گذشته با زیان کار خود را به پایان رسانده بودند، با این قیمت ها به سود دست پیدا می کنند. هر چند که نظرات مختلفی در باره آینده بازار فولاد وجود دارد.
ارزیابی و ارائه بودجه کارشناسی شرکتهای فولادی حاضر در بورس
در این شرایط تیم تحلیلی کارگزاری اردیبهشت ایرانیان ، با تکیه بر مفروضات موجود و همچنین با فرض اینکه قیمت 1400 تومانی برای هر کیلو شمش فولاد خوزستان تا انتهای سال به قوت خود باقی بماند، اقدام به بررسی بنیادی شرکت های فولاد سازی بورسی کرده و به برآورد نسبتأ مطمئنی از تعدیلات و افزایش سودآوری این شرکتها رسیده است. البته بدیهی است که نتایج حاصله با نتایج پیش بینی شده، دارای اختلافات جزیی خواهد بود.