فراز و فرود بازار فولاد گویی به سمت آرامش و ثبات قیمتها متمایل شده که احتمال تثبیت نرخ و متعادلتر شدن نوسان قیمتها را تقویت میکند. به نظر میرسد روزهای پیشرو شاهد آرامش بیشتری در بازار فولاد باشیم؛ اگرچه هنوز هم اما و اگرهای پیشین بازار پابرجاست. در روزهای اخیر شاهد هستیم که قیمت میلگرد در بازار تهران تغییر چندانی نداشته و تقریبا نرخها در سطوح هفته گذشته قرار دارد که نشاندهنده حمایت از بازار فولاد است. در بازار تهران میلگردهای نوردی هنوز در قیمتهایی نزدیک یا بالاتر از 1500 تومان در هر کیلوگرم مورد معامله قرار میگیرند؛ هرچند که غالب مصنوعات فولادی مدتی است با ثبات قیمت روبهرو شدهاند.
نگاهی به نوسان قیمتها در بازار فولاد در سه هفته اخیر نشان میدهد از یکسو رشد قیمتها در ابتدای سال جاری دوام چندانی نداشت و وضعیت بنیادین بازار در سال جاری نیز تغییر خاصی تاکنون با وضعیت سال گذشته نداشته است؛ هرچند که خوشبینیها افزایش مطلوبی پیدا کرده است. گرمای هوا، کاهش مشکلات حملونقل بهرغم برخی رخدادهای پیشبینی نشده طبیعی به نسبت سال قبل، امیدواری به رشد تقاضای موثر، رفت و برگشت قیمتها در بازارهای جهانی و افت مجدد قیمت سنگآهن، احتمال افزایش تقاضای فصلی و مواردی از این قبیل را میتوان کلیات بازار فولاد در روزهای اخیر به شمار آورد. از سوی دیگر نوسان بهای شمش و تغییرات قیمتهای جهانی مخصوصا بر بازار ورق نیز موجب شد نوسان نرخها شرایطی نسبتا هیجانی را تجربه کند، اگرچه فراز و فرود قیمتی چندان هم برجسته نبود.
در هفتههای اخیر شاهد رشد قیمت شمش بودیم؛ هرچند که دشواریهای جمعآوری قراضه و کاهش عرضه آن در روزهای ابتدایی سال امری عادی محسوب میشود ولی با افزایش بهای شمش شاهد رشد قیمت بسیاری از واحدهای فولادی بودیم که برای خرید شمش فولادی حتی با یکدیگر وارد رقابت شدند. این وضعیت در نهایت به رشد قیمتها منجر شد؛ اگرچه تاثیر واسطهگری و سفتهبازی در این فرآیند و نوسان قیمتها کمتر از سالهای قبل بود. این مطلب یعنی رشد قیمتها در هفتههای اخیر با افزایش تقاضا همراهی نشد بنابراین رشد نرخ نتوانست به وضعیت بنیادین بازار رسوخ کند و قیمتهای ابتدای هفته گذشته چهرهای از تقابل واقعی عرضه و تقاضا نبود که همین مطلب نشان دهنده تمایل بازار به کاهش نرخ بود. از سوی دیگر برخی از فعالان بازار در ابتدای سال جاری و حتی پایان سال گذشته با خرید برخی از مصنوعات و انبارداری آنها در برخی از انبارهای مسقف (به دور از باران و نور خورشید) توانسته بودند تا بخشی از عرضهها را به خود اختصاص دهند تا جایی که در پارهای از اوقات قیمتها در بازار داخلی و برای تحویل از انبار، از قیمتهای درب کارخانه جذابتر بود. همین نکته موجب شد بخشی از نرخ به جای کارخانه در بدنه بازار تعیین شود که باز هم سیگنالی برای کاهش شتاب رشد قیمتها بود، همچنین فرآیند افت نرخ را تسریع کرد. در نهایت عقبنشینی تقاضا در کنار عدم رشد بهای شمش و حتی کاهش آن موجب شد همه چیز برای افت قیمتها در بازار آزاد فراهم شده و خوشبینیها از رشد نرخ به نگرانی و تلاش برای فروش منجر شود تا باز هم تضعیف قیمتها و افت حجم معاملات به تراژدی کاهش نرخ منجر شود که کژدار و مریز، تاکنون نیز ادامه دارد. در کنار این روند قیمتی شاهد بودیم که قیمتهای جهانی نیز همگام با کاهش بهای سنگآهن به یک فاز نزولی وارد شد تا نرخها در بورس کالا و بازار داخلی برای برخی مصنوعات فولادی و حتی ورق تضعیف شده و همین رخداد کافی بود تا بدنه غالب در بازار فولاد به سمت کاهش قیمتها متمایل شود. موارد فوق چهره غالب بازار در هفتههای اخیر بود اگرچه سیگنالهای مثبت و منفی همچنان ادامه دارد.
معامله روزهای گذشته در بورس و بازار نشان میدهد تمایل به ثبات قیمتی به بدنه غالب بازارها وارد شده و فعالان این صنف نیز دیگر تمایلی به افت قیمتها از خود نشان نمیدهند، اگرچه هنوز هم برخی از فروشندگان و حتی واحدهای تولیدی با کاهش قیمتهای پیشنهادی خود در تلاش هستند تا حجم فروش خود را افزایش دهند. این ثبات نسبی اهمیت بسیاری دارد زیرا پس از یک دوره فراز و فرود قیمتها محقق شده و از سوی دیگر در برابر برخی از خوشبینیهای البته مقطعی قرار دارد. به عبارت سادهتر از هماکنون میتوان به ثبات قیمتها امیدوار بود که به معنی پایان یافتن احتمالی روند کاهش قیمتهاست. این در حالی است که تا آغاز ماه رمضان فاصله زیادی باقی نمانده، یعنی ممکن است تاریخ مصرف این امیدواریها محدود و مقطعی باشد. هرچند ورود به ماه رمضان را باید سیگنالی منفی در برابر دورنمای قیمتها به شمار آورد ولی ثبات نسبی نرخها و چند جرقه کوچک قیمتی میتواند ورود بازار به این دوره زمانی را با قدرت بیشتری رقم بزند و از احتمال کاهش قیمتها بکاهد. در هر حال دوره پیشرو زمانی مبهم برای بازار فولاد است اگرچه در گذشته نیز از این دست ابهامات در این بازار به کرات مشاهده شده است. با توجه به تمامی موارد فوق باید به خوشبینیها بیش از پیش توجه و حتی آنها را برجسته کرد.
مباحث انتخاباتی
تجربه کار در بازار فولاد نشان میدهد فعالان این صنف اندکی بیش از سایر صنوف مشابه به مسائل سیاسی توجه نشان میدهند؛ حال که مناظرهها به پایان رسیده و گفتمان غالب جامعه بالاخره به سمت مسائل انتخاباتی گرایش پیدا کرده است، زمان آن فرارسیده تا بازار فولاد نیز با این اما و اگرها همراه شود. شاید مهمترین بخش را باید در توجه غالب کاندیداها به مسائلی همچون مسکن، اشتغال، بهبود فضای کسب و کار، صادرات و حتی حجم تولید در واحدهای بزرگ فولادی دانست که این موارد موجب میشود نگاه فعالان بازار تغییر کرده و البته این حجم از گفتوگوهای انتخاباتی میتواند امیدواری را به دورنمای بازار برانگیزاند. با توجه به این موارد باید گفت تاکنون بازار فولاد و صنایع پاییندستی پتروشیمی یکی از برندگان انتخابات پیشروست زیرا تحقق وعدهها میتواند به افزایش تقاضا در این بازار منجر شود. همین خوشبینیها میتواند دیر یا زود به حمایت از تقاضا یا به عبارت دقیقتر به نفع رشد قیمتها تمام شود ولی نمیتوان درخصوص زمان و نتیجه آن اعلام نظر قاطعی داشت و بهتر است بهعنوان یک احتمال مطرح شود اگرچه نتیجه مسائل بسیاری هنوز هم معلوم نیست. در هر حال سیگنال انتخابات را میتوان داده مثبتی برای بازار فولاد به شمار آورد که ممکن است در روند نوسان قیمتها تاثیرگذار باشد.