علیرضا چایچی مدیرعامل شرکت فولاد آلیاژی ایران طی یادداشتی تحلیلی، توازن قیمتی مواد اولیه محصولات فولادی را بررسی کرد. وی در این یادداشت مینویسد: با یک حساب سرانگشتی میتوان تشخیص داد که هیچ توازن معنیداری بین قیمت آهن اسفنجی با قیمت شمش و همچنین گندله وجود ندارد و علیالظاهر به دلیل برخی توافقات فیمابین عرضهکنندگان آهن اسفنجی و کنترل آنها بر بازار، سوددهی این حلقه در قیاس با بقیه حلقهها بیشتر است... در صورتی که نرخ قیمتهای پایین زنجیره فولاد اعم از شمش و یا محصولات فولادی، بدون تعدیل قیمت در بالای این زنجیره بخواهد تحت کنترل نامناسب قرار گیرد، شرایط برای بقای فولادسازان با مخاطره جدی روبرو خواهد شد.
بخشهایی از یادداشت علیرضا چایچی مدیرعامل شرکت فولاد آلیاژی ایران به شرح زیر است:
تولید فولاد کشور در طی سال جاری به حدود ۲۸ میلیون تن خواهد رسید و این در حالی است که ظرفیت اسمی تولید فولاد، بالای ۳۵ میلیون تن میباشد. یکی از دلایل خالی ماندن این ظرفیت را میتوان در عدم توازن قیمتی و سود در زنجیره فولاد، جستجو کرد. ضمن اینکه محدود شدن فولادسازان به عرضه محصولات خود با قیمتهای تحت فشار و در کنار آن قوانین محدودکننده در امر صادرات پایدار نیز، این شرایط را تشدید مینماید.
زنجیره فولاد، از استخراج معدن آغاز و با تولید کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و شمش و پس از آن تولید محصولات فولادی تکمیل میشود. قیمت تمامشده در نقاط مختلف زنجیره فولاد متفاوت و در نتیجه سود نیز به همین ترتیب در هر قسمت متغیر است. به عبارت دیگر قیمت تمام شده در هر بخش زنجیره، دائما در حال تغییر است. تغییری که متناسب با تغییر قیمت محصول نهایی یا درصد ثابتی از آن نیست. علاوه بر آن، شرایط تولید در هر بخش از زنجیره نیز مشابه نیست و بسته به هزینههای منطقهای و مکانیابی و نزدیکی به تأمینکننده مواد اولیه یا معدن، هزینه هر بخش مشابه در زنجیره، برابر نمیباشد.
تبعات عدم توازن در زنجیره فولاد
مکانیابیهای غلط و کندی روند ایجاد متوازن حلقههای میانی زنجیره فولاد، باعث کمبود ماده اولیه مانند آهن اسفنجی و در نتیجه افزایش قیمت در این حلقه میشود و در کنار آن افزایش انگیزه برای ایجاد واحد آهن اسفنجی را به همراه خواهد داشت.
لذا چنانچه آمار تقاضا و عرضه در کل زنجیره از سنگ آهن تا محصولات فولادی تحت مطالعات مستمر و به روز نباشد و از طرف دیگر امکان ایجاد هر یک از این حلقهها در مکانهای نامناسب (مکانیابی نادرست) باز هم فراهم باشد، در زمان بهرهبرداری هر یک از این حلقهها، مجددا با عدم توازن عرضه و تقاضا به صورت معکوس روبرو خواهیم بود.
مشکل قیمت نامتوازن آهن اسفنجی
در بهمن ماه سال جاری متوسط قیمت شمش فولادی قابل عرضه در بورس، عددی بالغ بر ۱۲۶۰۰ تومان بر کیلوگرم، در حالیکه نرخ متوسط آهن اسفنجی بالغ بر ۸۹۰۰ تومان و قیمت گندله معامله شده به طور متوسط ۳۶۵۰ تومان بوده است. این قیمتها در اوایل اسفندماه به ترتیب حدود ۱۳۲۰۰ تومان برای شمش، ۹۰۰۰ تومان برای آهن اسفنجی و ۳۶۷۰ تومان برای گندله میباشد.
با یک حساب سرانگشتی میتوان تشخیص داد که هیچ توازن معنیداری بر روی این قیمتگذاری وجود ندارد و علیالظاهر به دلیل برخی توافقات فیمابین عرضهکنندگان آهن اسفنجی و کنترل آنها بر بازار، سوددهی این حلقه در قیاس با بقیه بیشتر است؛ وقتی قرار باشد که سود حلقه بالادست از نفع تولید فولاد بالاتر باشد، این به مثابه حرکت در سربالایی میباشد که با هیچ توجیهی قابل پذیرش نخواهد بود.
مضاف بر اینکه به دلیل نگاه کنترلی دولت بر قیمت فولاد و همچنین تعدد واحدهای نوردی و در نتیجه رقابت برای بقاء، فاصله قیمتی مناسب بین شمش و میلگرد نیز برهم خورده است.
تبعات فاصلهگیری نرخ شمش از قیمتهای جهانی
پایینتر بودن قیمت شمش از قیمت بازارهای جهانی عاملی شده تا:
- کارخانجات فولاد نتوانند سنگ آهن را با قیمت معقولی خریداری کنند
- شرکتهای معدنی به سمت صادرات بروند
- دولت هم مجبور به عوارض صادراتی برای مقابله با خام فروشی شود
قیمت شمش در ایران براساس قاعدهای مشخص میگردد که با سایر بازارهای جهان متفاوت است. در کشورهای دیگر اصول تعیینکننده قیمت شمش، بازار واردات و صادرات آن میباشد. همواره هر دو این قیمتها فاصله تقریبا مشخصی با یکدیگر دارند، بنابراین هر کدام از آنها میتواند معیاری برای قیمتگذاری در بازار داخلی قرار گیرد. در ایران به دلیل برخی عوامل نظیر تحریم، قیمت داخلی شمش فولادی بر اساس قیمت صادراتی مانند سایر کشورها تعیین نمیشود. چرا که قیمت شمش صادراتی ایران جهتگیری متفاوتی نسبت به قیمتهای بازار جهانی دارد. بر اساس همین موضوعات وزارت صنعت، معدن و تجارت به همراه برخی از فعالان بازار طبق جلسهای اعلام کردند مبنای قیمت شمش داخلی، قیمت این محصول نیمه تمام فولادی در حوزه CIS است. از نکات مهم در تعیین قیمت فولاد این است که تغییرات قیمت جهانی شمش در حوزهCIS با تغییرات قیمت شمش در ایران منطبق نیست و علت این موضوع به تغییرات قیمت دلار نیمایی ایران وابسته است.
ضرورت دارد که با ایجاد توازن قیمتی و استفاده از فرمول بهینه در قیمتها، سود را در تمام زنجیره بر اساس ارزشآفرینی آن تقسیم کرد و دست واسطهها و دلالان را نیز که به عنوان عوامل ناموزون باعث ایجاد تغییرات ناخواسته و نامتوازن در برخی از حلقههای زنجیره میشوند نیز کوتاه نمود.
در جدول ۱ که آمار معاملات بورس کالا در سال ۱۴۰۰ را نشان میدهد ملاحظه میگردد که عدم توازن مقداری نسبت تقاضا به عرضه در کل زنجیره وجود دارد. به طوری که در کنسانتره و گندله، تمایلی به تقاضا از طریق بورس کالا مشاهده نمیشود. اما در آهن اسفنجی شدت تقاضا نسبت به عرضه بالاست.
جدول ۱ : آمار معاملات بورس کالا (فروردین تا اوایل اسفند ۱۴۰۰)
در جدول ۲ ملاحظه میگردد که قیمت محصولات زنجیره فولاد در ایران از ۱۲ تا ۳۰ درصد نسبت به قیمتهای جهانی پایینتر است. همچنین در حلقههای بالاتر زنجیره نیز تا ۵ درصد نسبت به جهان اختلاف وجود دارد که این اختلاف در خصوص قیمت شمش ۷ درصد است. بررسی مقایسه قیمت فروش میلگرد نیز نشان میدهد که فروشندگان میلگرد در ایران از حاشیه سود بسیار پایینتری نسبت به جهان قرار دارند.
جدول ۲ : مقایسه قیمت و نسبت محصولات زنجیره فولاد در ایران و جهان
جمیع موارد فوق بیانگر اینست که چنانچه به دنبال ایجاد جذابیت برای سرمایهگذاری در زنجیره فولاد میباشیم، در ابتدا باید شرایط قیمتی محصولات در کل زنجیره را منطبق با ارزشآفرینی آن نماییم و با هدایت مطمئن و آماری بر روی کمبودهای مواد در هر بخش از زنجیره، تعادل قیمتهای داخل را بر اساس جهانی و با اعمال ضریب مناسب رقم بزنیم.
در هر حالت در صورتی که نرخ قیمتهای پایین زنجیره اعم از شمش و یا محصولات فولادی، بدون تعدیل قیمت در بالای زنجیره بخواهد تحت کنترل نامناسب قرار گیرد، شرایط برای بقای فولادسازان را با مخاطره جدی روبرو خواهد کرد.