شاید روی کار آمدن ترامپ در آمریکا بیش از بازارهای کالایی، بر بازار زغالسنگ جهانی تاثیر مثبت برجای گذاشت ولی اینبار بازار زغال، بیش از رشد قیمتها میتواند به سمت تقویتی بنیادین گام بردارد؛ یعنی حجم عرضه و تقاضای بهتری را شاهد باشد. این در حالی است که رشد احتمالی عرضه زغالسنگ میتواند از رشد قیمتها ممانعت بهعمل آورده و این بازار را با آرامش و ثبات بیشتری همراه سازد؛ رخدادی که در روزهای گذشته به صراحت خودنمایی کرده، رشد قیمتها محدود شده، سفتهبازی در بازارهای مالی و داد و ستدهای آتی این کالا تضعیف شده و امیدواری به افزایش حجم عرضهها مخصوصا در آمریکای شمالی تقویت شده است. با توجه به این موارد شاهد بودیم که بهای زغالسنگ خام در بازارهای جهانی از رقمی نزدیک به 114 دلار در هر تن به 106 دلار کاهش یافته است.
نگاهی به وضعیت زغالسنگ در ماههای گذشته و مخصوصا سال 2015 میلادی نشان میدهد که وضعیت زغالسنگ اصلا مطلوب نبوده است. افزایش هزینه تولید، سختگیریهای زیستمحیطی و رقابت با گاز طبیعی مواردی بود که به زیان تولید زغالسنگ انجامیده تا جایی که شاهد کاهش حجم تولید و استخراج زغالسنگ و حتی ورشکستگی بسیاری از شرکتهای تولیدی مخصوصا در آمریکا بودهایم. به گزارش EIA (اداره اطلاعات انرژی آمریکا) حجم تولید زغالسنگ در ایالاتمتحده در سالجاری به 5/ 746 میلیون تن کوچک خواهد رسید که به نسبت مدت مشابه سال قبل و تولید یک میلیارد تن کوچک از عقبنشینی محسوسی حکایت دارد. این در حالی است که در این بازه زمانی حجم تقاضای زغالسنگ در آمریکا از 917 میلیون تن به 9/ 736 میلیون تن کوچک کاهش یافته و البته حجم صادرات نیز 50درصد کاهش داشته است. این موارد نشان میدهد که حجم تولید زغالسنگ آمریکا در سال 2016 به کمترین حد از سال 1978 تاکنون کاهش خواهد یافت که رخدادی نامطلوب در این بازار بهشمار میآید. البته این موسسه برآورد کرده است که در سال 2017 باز هم حجم تولید افزایش خواهد یافت ولی تنها 3 درصد که تاثیر چندانی بر بازار برجای نمیگذارد. آمارها نشان میدهد در سال 2015 رقمی نزدیک به 80 درصد از واحدهای قدیمی در صنایع مختلف تولید انرژی همچون تولید برق که از رده خارج شدهاند، مربوط به واحدهای تولیدی از زغالسنگ مربوط بوده که در رقابت با مصرف گاز طبیعی مجبور شدهاند تا از گردونه تولید خارج شوند.
افزایش سرمایهگذاری برای تولید گاز طبیعی حتی با حفاری در دریا، افزایش تعداد چاههای حفاری در سالهای اخیر برای استخراج نفت و گاز نامتعارف و احداث خطوط لوله مواردی است که با حمایتهای زیست محیطی، به زیان صنایع استخراج و مصرف زغالسنگ انجامیده است. حال باید به این نکته توجه داشت که ترامپ در رقابتهای انتخاباتی خود به حمایت از زغالسنگ پرداخته و زمان آن فرارسیده است که ببینیم آیا وی به قولهای خود عمل خواهد کرد یا نه. در بازار چین نیز شاهد چنین رخدادی بودهایم؛ یعنی دولت این کشور نیز در برابر تولید و استخراج زغالسنگ به دلایل زیستمحیطی محدودیت ایجاد کردهاند، ولی تمامی این موارد نتوانست در برابر برتری تقاضا بر عرضه زغالسنگ مانعی جدی ایجاد کند تا جایی که بهای زغال در بازارهای مختلف در اقصینقاط جهان، تنها در 6 ماه گذشته 5/ 2 برابر شده است. این موارد را باید جدی گرفت، زیرا نشان میدهد که بهرغم محدودیتها بر سر راه تقاضای زغالسنگ، عرضه زغال کاهش بیشتری داشته و به رشد محسوس قیمتها منجر شده است. در شرایط فعلی که با روی کار آمدن ترامپ بهصورت کلی مسائل مربوط به حفاظت از محیطزیست از اهمیت کمتری برخوردار شدهاند، آیا باز هم سیاستهای قدیمی ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟ به نظر میرسد دولت چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده زغالسنگ، تمایل چندانی به ادامه سیاستهای پیشین نداشته و با تقویت بازار فولاد جهانی، شاید زمان آن فرارسیده باشد که حتی شاهد حمایت از تولید زغالسنگ باشیم. چندی پیش مدیرعامل شرکت مورای انرژی که در سال 65 میلیون تن زغالسنگ تولید میکند، گفته بود ترامپ قول داده که صنعت زغالسنگ را احیا کند.
بهنظر میرسد رشد قیمت زغالسنگ نشان داد که هنوز هم عصر زغال به پایان نرسیده و صنایع آمریکا و چین هنوز هم به این حامل انرژی نیاز داشته و دارند. با توجه به این موارد در کنار امکان رشد مجدد قیمت نفت خام و گاز طبیعی، باز هم زغالسنگ به مرکز توجه بازیگران بزرگی بازمیگردد که حداقل برای میان مدت، لزوم حمایت از این صنعت را هشدار خواهند داد. در نهایت میتوان اینگونه استناد کرد که میتوان به رشد عرضه این کالا در کوتاهمدت خوشبین بود تا جایی که امکان ادامه کاهش قیمتها وجود خواهد داشت اما هنوز نمیتوان به کاهش نرخها کمتر از 90 دلار در هر تن برای زغالسنگ خام خوشبین بود زیرا بازار به عرضههای بیشتری نیاز دارد و تقویت بازار فولاد، خود سیگنالی برای حفظ تقاضا بهشمار میرود. این در حالی است که با بازگشتن قیمت نفت به بالاتر از 55 دلار در هر تن، سیگنال حمایتی مهمی در برابر بازار زغال خودنمایی کرده که میتواند بهای این کالا را در سطوحی نزدیک به 90 دلار در هر تن حفظ کند. در پایان باید به این نکته نیز اشاره داشت که به مرور زمان و در فاز زمانی میانمدت تا دراز مدت، رشد مجدد تولید معادن را شاهد خواهیم بود تا جایی که بتوان از ثبات در قیمتهایی نزدیک به 70 تا 80 دلار در هر تن دفاع کرد.
ماموریتهای داخلی برای زغالسنگ
افزایش تقاضای زغالسنگ خام در کشورمان همگام با تقویت تولید در کارخانه ذوبآهن اصفهان، گسترش شرکتهای مختلف ککسازی و زغال شویی مطلبی است که در آیندهای نه چندان دور خودنمایی خواهد کرد. این مطلب در کنار ضعف نسبی تولید در معادن کوچک، متوسط و بزرگ داخلی همچنین استخراج دستی این کالا در غالب معادن ایران این نگرانی را ایجاد خواهد کرد که در آینده، عرضه داخلی این کالا کفاف نیاز داخلی را ندهد؛ همچنین یکسان سازی نرخ ارز و بالابودن قیمتهای جهانی، پتانسیل و جذابیت واردات را نیز کاهش دهد. با توجه به این موارد نیاز به بازاری رسمی و منسجم برای داد و ستد این کالا توجیه پذیر بوده که در آن تمامی معادن در اقصی نقاط کشور، بتوانند کالاهای خود را عرضه کرده و مصرفکنندگان نیز با گلچین کردن بهترین کالا در فرآیندی رقابتی، جایگاه امن تری از لحاظ تامین زغال مورد نیاز خود داشته باشند. با توجه به پذیرش زغال سنگ در بورس انرژی در کنار تجربه بالای صادراتی در این بورس، میتوان به رونق گرفتن معاملات این حامل انرژی در بازار داخلی و صادراتی امیدوار بوده و بسیاری از معادن کوچک و متوسط با توان بازاریابی محدود، بتوانند کالاهای خود را آزادانه عرضه کرده و همچنین از ابزارهای موجود برای تامین مالی پروژههای خود استفاده کنند.