بازار سرمایه به عنوان مهمترین محل تامین مالی بنگاههای تولیدی و شرکتها، در اقتصاد شناخته می شود و بیشترین سهم تامین مالی متعلق به این بازار است. در مقابل بانک به عنوان بازار پول برای تامین مالی کوتاه مدت و بیشتر برای طرح های کوچک مورد استفاده قرار می گیرد.
اگرچه پروژههای مختلف اقتصادی برای تامین مالی مورد نیاز خود به بازار پول یا بازار سرمایه مراجعه می کنند، اما این در حالی است که سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه در اقتصاد کشور ناچیز است و همچنان بازار پول سهم بسیار بیشتری دارد.
اما از آنجایی که بخشهای مهم و پیشران اقتصادی چون بخش صنعت و تولید کشور برای بقای خود نیاز به مقدار زیادی نقدینگی دارند و اگر قرار باشد، تمامی منابع مورد نیاز این بخشها از بانکها تامین شود، قطعا فشار زیادی بر بانکهای کشور وارد می شود؛ چراکه خود بانکها هم وضعیت چندان مطلوبی از نظر نقدینگی ندارند.
بنابراین بانکها توان لازم برای اعطای تسهیلات را نخواهند داشت، از این رو به نظر می رسد بازار سرمایه می تواند به عنوان یکی از راههای مطمئن تامین منابع، خودنمایی کند و از فشار وارد شده بر بانکها نیز بکاهد. اما برای این که چنین اتفاقی رخ دهد، نخست باید باور مردم، تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی را به این سمت هدایت کرد که جز بانکها، می توانند از منابع مختلف دیگر، اقدام به تامین منابع کرد.
اگر این اتفاق رخ دهد، تقاضا برای بازار سرمایه نیز افزایش خواهد یافت و از آنجایی که بازار سرمایه ابزارهای مالی متنوعی را در اختیار دارد، قطعا در رونق تامین منابع نقش موثری را ایفا می کند.
در مجموع باید گفت که تامین مالی از بازار سرمایه جایگزین مناسبی بهجای دریافت تسهیلات از سیستم بانکی به شمار می رود؛ چراکه بهدلیل حذف واسطه، در برخی از موارد تامین مالی از بازار سرمایه نسبت به تامین مالی بانکها با نرخ بهینه اقتصادی و با هزینه کمتری امکانپذیر است.
حتی در بسیاری از کشورها ظرفیت تامین مالی از طریق بازار سرمایه بیشتر از سیستم بانکی است و بازار سرمایه بهعنوان مهمترین محل تامین مالی بلندمدت بنگاهها در اقتصاد شناخته میشود.
ناگفته نماند یکی از مهمترین مزیت های رجوع به بازار سرمایه این است که یک تولیدکننده یا هر شخص دیگر با دردسر کمتری برای تامین منابع مورد نیازش مواجه می شود.
تبعات چنین دستاوردی را میتوان این گونه طبقه بندی کرد: نخست اینکه برای دریافت منابع، مثل بانکها نیازی نیست از هفت خوان رستم بگذرد. دوم اینکه بازار سرمایه تضمین و وثایق سنگینی که بانکها از مراجعه کنندگان مطالبه می کند، را طلب نمی کند. بر اساس آنچه گفته شد اگر بتوانیم از روش های مختلف در بازار سرمایه منابع مورد نیاز را تامین کنیم، قطعا در بخش تولید کشور گشایش و رونق حاصل خواهد شد؛ چراکه بازار سرمایه بهویژه در دوران رکود و محدودیت منابع مالی دولتی، استعداد کافی برای بهکارگیری سرمایههای واقعی عمومی داخلی و خارجی و انتقال آنها به صنعت را دارد.
از اینرو، به جرات میتوان ادعا کرد افزایش سهم تامین مالی از بازار سرمایه موجب رونق چرخ اقتصاد و شکوفایی آن خواهد شد.
فرهاد فزونی
عضو کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران