معاملات آتی سکه را بیشک میتوان یکی از مهمترین نمونههای موفق و عملی بازار مشتقه کالا دانست، هر چند معاملات آتی سکه از 9 سال قبل و در ابتدای بازگشایی و فعالیت این بازار با استقبال چشمگیری مواجه نشد؛ ولی حال پس از گذشت نزدیک به یک دهه از آغاز به کار این بازار و آشکار شدن شرایط جدید که همراه با نوسان و التهاب در بازار ارز و طلا (در سال 91) در کشور بود تقاضا برای خرید و فروش این ابزار مالی جدید شدت گرفته است.
گرچه همزمان با رونق این ابزار مالی گمانهزنی و فرضیههای نزدیک به یقینی مبنی بر اینکه ابزار آتی سکه طلا در بورس کالای ایران که با هدف پوشش ریسک معاملات بازار نقدی سکه در کشور آغاز به کار کرد، به محلی برای دلالی و واسطهگری برای پوشش ریسک معاملات بازار طلا تبدیل شده است ولی همچنان از نقش پوششدهندگی ریسک این ابزار نمیتوان غافل بود. از سویی پس از و حتی قبل از بازگشایی بازار آتی سکه، زمزمههایی مبنی بر بازگشایی بازار آتی ارز نیز شنیده میشد؛ گرچه زمزمههای راهاندازی بازار آتی ارز سابقهای بیش از 20 سال دارد (چنان که اولین بار در سال 72 صحبتها و خبرهایی پیرامون بازگشایی این بازار به گوش رسید) اما این بازار از بازار آتی سکه طلا جا ماند و بازگشایی این بازار همچنان در هالهای از امید و ناامیدی است، چرا که فاکتورهای بیشتر و مهمتری برای بازگشایی بازار آتی ارز نیاز است. حال با گذر از بازار آتی سکه و بازار ارز، ضرورت بازگشایی بازار آتی کالاهای استراتژیک دیگر نظیر فولاد، فلزات و کالاهای پتروشیمی نیز یکی از موضوعات مهمی است که میتواند در جهت کنترل ریسک در این بازارها و پویایی بیشتر آنها کمک کند. در این زمینه امیرحسین محمدی، «مدیر واحد معاملات کالا و انرژی شرکت بورس کالای ایران» به پرسشهای «دنیای اقتصاد» با محوریت ضرورتهای راهاندازی بازار آتی، کمکی که راهگشایی این بازارها میتواند به خروج از رکود داشته باشد، موانعی که در مسیر راهاندازی این بازارها هست، تجربه جهانی بازارهای آتی و پیشبینی راهاندازی بازارهای آتی برای کالاهای دیگر پاسخ داده است. گزارش پیش رو نشاندهنده این است که بازگشایی بازار آتی متنوع کالایی، نیازمند 4 ضرورت است که در ادامه به این ضرورتها بهصورت مشروح اشاره شده است.
مدیر واحد معاملات کالا و انرژی شرکت بورس کالای ایران در ابتدا و در پاسخ به سوالی مبنی بر ضرورتهای راهاندازی بازار آتی برای محصولات فلزی و پتروشیمی، این ضرورت را در چند نکته خلاصه میبیند، وی میگوید: ضرورت این امر را میتوان از چند جهت مورد بررسی قرار داد؛ اول آنکه یکی از مشکلات صنایع پاییندستی، مواجهه با نوسانات قیمتی و افزایش شدید قیمت مواد اولیه بوده است. هرچند این صنایع مجبور به عقد قراردادهای بلندمدت با مشتریان خود (به قیمت ثابت) هستند، اما رشد قیمتها در طول قرارداد موجب کاهش سودآوری و حتی زیاندهی بسیاری از آنها شده است. لذا حضور در بازار آتی کالایی، میتواند تضمینکننده تهیه کالا با قیمت مشخص در سررسید تعیین شده باشد که به این ترتیب ریسک مذکور کاهش یافته و برنامهریزی مواد با تقریب مناسبتری انجام پذیرد.
وی مورد دوم در ارتباط با راهاندازی این بازار را کاهش ریسک و از طرف دیگر جلوگیری از بالا رفتن بیش از حد موجودی انبارها دانسته و میگوید: عرضهکنندگان با فروش کالاهای خود در قالب قراردادهای آتی، میتوانند ریسک فروش را کاهش داده و از بالا رفتن بیش از حد موجودی انبارهای خود (و به دنبال آن پایین آمدن جریان نقدینگی) جلوگیری کنند. وی نکته سوم را اینگونه تشریح میکند: بسیاری از فعالان بازار کالایی، مصرفکننده نهایی کالاها نبوده و تنها به دلیل سودجویی از رشد قیمتی مبادرت به خرید کالا میکنند. این دسته از افراد دست به اقداماتی نظیر احتکار کالا، انتشار شایعات، انجام معاملات صوری و... زده تا قیمت کالاهای خریداریشده را افزایش دهند که این موضوع به کرات ضربات زیادی به اقتصاد کشور وارد کرده است. به این دلیل سوقدهی این عده به بازار معاملات آتی کالایی، موجب میشود تا این فعالان بر اساس تجارب و پیشبینیهای خود مبادرت به خرید و فروش موقعیتهای آتی کرده و به این ترتیب فعالیت ایشان تاثیر چندانی بر بازار فیزیکی نخواهد گذاشت.
اهرم کمکی آتی برای خروج از رکود
محمدی در ادامه و در پاسخ به این سوال که بازار آتی در دورههای تورمی شدید در دوره قبل، مثلا سالهای 90 و 91 راهاندازی نشد و حال که در دوره رکود قرار داریم، این بازار چه کمکی به خروج از رکود میتواند بکند، میگوید: بررسیها نشان میدهند عدم راهاندازی معاملات آتی کالایی در آن دوران ربط چندانی به وضعیت تورمی بازار نداشت. متاسفانه در آن دوران عدهای به دلایل گوناگون مانند عدم شناخت کافی از کارکرد بازار معاملات آتی، رفع مسوولیت، رانتخواری از بازار نقدی، سوء استفادههای متعدد از عدم شفافیت بازار و... بسیاری از نابسامانیهای بازار نقدی را به این بازار منتسب کردند، از سویی با توجه به اینکه زوایا و مزایای این بازار برای بسیاری از مسوولان (در آن دوره) ناشناخته بود، لذا راهاندازی بازار معاملات آتی به زمان دیگری موکول شد. این در حالی است که در دوره رکود نیز با توجه به موارد مطروحه و با عنایت به اینکه تولیدکنندگان میتوانند با پرداخت بخشی از ثمن معامله، کالاهای مورد نیاز را در سررسیدهای دورتر پیشخرید کرده یا با فروش محصولات خود در سررسیدهای دورتر، برنامه تولید منسجمی داشته باشند، بسیاری از صنایع (مانند بسیاری از کشورهایدنیا) میتوانند از این ابزار بهرهمند شوند.
موانع راهاندازی بازار آتی متنوع کالایی
مدیر واحد معاملات کالا و انرژی بورس کالای ایران در ادامه پاسخ سوال دیگری مبنی بر اینکه «چه موانعی در مسیر راهاندازی بازارهای آتی کالایی وجود دارد؟» را در3 نکته تشریح کرده و ادامه میدهد: به نظر میرسد در این مسیر موانع عمدهای وجود داشته باشد که مهمترین آنها عبارتند از1- قیمتگذاری بازار نقدی: در حال حاضر برخی از محصولات کالایی و صنعتی بهصورت دستوری قیمتگذاری شده که راهاندازی معاملات کالایی برای این دسته از کالاها جذاب نیست. 2-عدم امکان تحویل برخی از کالاها (بهخصوص محصولات پلیمری و شیمیایی و...): در حال حاضر برای بسیاری از محصولات پتروشیمیایی، تنها آن دسته از شرکتهای تولیدی که مجوز خرید از سایت بهینیاب را کسب کرده باشند میتوانند نسبت به خرید و تحویل کالا اقدام کنند. هر چند در بسیاری از موارد انجام معاملات آتی کالایی میتواند منجر به تحویل کالا نشود، اما با این حال چنانچه منجر به این امر شد به دلیل محدودیت مذکور بسیاری از دارندگان موقعیت خرید نمیتوانند کالا را تحویل بگیرند. 3-به دلیل دیدگاه بدبینانه برخی از مسوولان، همواره کارشکنیهای فراوانی در راهاندازی بازار آتی کالایی صورت گرفته که به نظر میرسد لازم است با آگاهیرسانی و نیز معرفی الگوهای برتر در این زمینه (مربوط به بورسهای کالایی معتبر و بینالمللی) اهمیت لازم در این زمینه به وجود آید.
تجربههای جهانی بازار آتی کالایی
محمدی در ادامه میگوید: هر چند بسیاری از معاملات بورسهای کالایی در دنیا بر پایه معاملات آتی است، اما بررسی تجربه بورسهای بینالمللی که دهها سال است معاملات آتی کالایی در آنها راهاندازی و پیگیری میشود نشان میدهد راهاندازی این معاملات برای هر کالایی (هر چند استراتژیک و شناخته شده) نمیتواند موفقیتآمیز باشد. بهطور مثال میتوان به شکست در راهاندازی معاملات نفت خام در بورس نیویورک اشاره داشت. بررسی موفقیتها و شکستهای بورسهای کالایی بینالمللی نشان میدهد که عملکرد صحیح چهار عامل کالای مورد معامله، بازیگران بازار، ارتباط بازار نقدی و آتی و نیز قوانین و مقررات حاکم بر معاملات آتی بسیار مهم و حیاتی است. به این منظور-کالای انتخاب شده نه تنها باید بازار نقدی قوی داشته باشد، بلکه از نوسانات قیمتی مناسبی (نه بسیار زیاد که ریسک معاملات را بسیار بالا ببرد و نه بسیار پایین که جذابیت چندانی برای معاملهگران نداشته باشد) برخوردار باشد. کالا باید قابل استاندارد شدن بوده و تمام جوانب آن برای معاملهگران قابل بیان باشد. از طرفی تعداد بالای فعالان بازار آتی میتواند موجب تعمیق بازار شده که این امر میتواند از دستکاریهای احتمالی بازار از سوی عدهای جلوگیری کند. در ضمن این امر موجب افزایش نقدشوندگی بازار شده که به این ترتیب ریسک معاملاتی تا حد زیادی کاهش مییابد.
-بازار آتی باید ارتباط مناسب و تنگاتنگی با بازار نقدی داشته باشد. یکی از این ارتباطات اثرگذاری قیمت دو بازار بر یکدیگر و روند معاملاتی آنها بر یکدیگر است.
قوانین و مقرارت بازار آتی: بازرترین مثال تاثیر قوانین و مقرارت بر بازار آتی، اعمال محدودیتهای خرید و فروش و... در سال 1391 برای معاملات آتی سکه است که این امر سالها بر رونق آن بازار تاثیر گذاشت.
مدیر واحد معاملات کالا و انرژی بورس کالای ایران در نهایت پیش نیازهای راهاندازی بازارهای آتی متنوع کالایی را اینگونه تشریح کرده و میگوید: با توجه به موارد مطروحه راهاندازی بازار آتی کالا مانند راهاندازی هر بازاری نیازمند شناخت صحیح و دقیق وضعیت کالاهای قابل معامله، بازیگران بازار، میزان نقدینگی احتمالی (به جهت شناخت عمق بازار)، سازوکارهای تعیین قیمتها در بازار نقدی (بهصورت دستوری، با مکانیزم عرضه و تقاضا) و نظایر اینها است که در صورت انتخاب کالای مناسب و اتخاذ تدابیر لازم در این زمینه میتوان به رونق معاملات امیدوار بود.