منشا خودنمایی بازارهای کمریسک
تا پیش از ظهور بازار بدهی و همچنین نقش کمرنگ صندوقهای سرمایهگذاری در اقتصاد کشورمان، تنها بازار کمریسک برای سرمایهگذاران بازار پول یا همان سپردههای بانکی بوده است. بررسیها نشان میدهد از سال 85 تا 92 (پیش از شروع به کار دولت یازدهم) تقریبا در تمامی سالها سود واقعی سپردههای بانکی منفی بوده است. به عبارت دقیقتر، سود اسمی که بانکها به سپردهگذاران پرداخت میکردند، کمتر از نرخ تورم آن سال بوده است. بنابراین عملا کسانی که در بانکها سپردهگذاری میکردند هر سال با کاهش ارزش واقعی سرمایه خود مواجه میشدند. در نتیجه، بازار پول بهعنوان یک فرصت مناسب برای سرمایهگذاران طی آن سالها مطرح نبوده است. اما از سال 92 به دنبال کنترل نرخ تورم، رقابت سنگین برای جذب نقدینگی میان بانکها و تا حدودی مبنا نبودن کاهش دستوری نرخ سود از سوی سیاستگذار پولی باعث شد تا سود واقعی عاید سپردهگذاران بانکی شود؛ یعنی بانکها سودهایی بالاتر از نرخ تورم به سپردهگذاران پرداخت میکردند.
این موضوع نهتنها بازار پول را بهعنوان یک بازار جذاب سرمایهگذاری مطرح کرد، بلکه بررسی روند سه سال اخیر نشان میدهد سپردههای بانکی با اختلاف زیادی نسبت به سایر بازارهای مالی، سودآوری بالاتری را عاید سرمایهگذاران کردهاند. نکته جالبتر آنکه تمامی بازارهای مالی کشور طی سه سال اخیر به دلیل رکود نسبی در فضای اقتصادی و همچنین کاهش جذابیت فعالیتهای سفتهبازانه بازدهی واقعی منفی بهطور متوسط سالانه داشتهاند؛ یعنی رشد قیمتها در بازارهای دلار، سکه، مسکن و حتی شاخص بورس از میانگین نرخ تورم سه سال گذشته کمتر بوده است.
سه گزینه سرمایهگذاری امن
اگر سیاستهای فعلی در اقتصاد کشورمان ادامه پیدا کند و شوک محسوسی را در فضای کلان شاهد نباشیم، احتمالا سال آینده نیز بازارهای کمریسک همچنان برای سرمایهگذاران جذاب خواهند ماند. در این میان میتوان بازار پول (سپردههای بانکی)، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و اوراق بدهی را سه گزینه کمریسک در اقتصاد کشورمان معرفی کرد. با این حال، اعمال برخی محدودیتها بر سود سپردههای بانکی از سوی بانک مرکزی، جذابیت دو گزینه دیگر را در سال جاری افزایش داد. در واقع، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت که بخش مهمی از آنها زیرمجموعه خود بانکها هستند با پیشنهاد سودهای بالاتر از نرخ مصوب (15 درصد) برای سپردههای یکساله بانکها با اقبال مواجه شدند. اوراق بدهی نیز به دلیل غیردستوری بودن عرضه و تقاضای آنها، متناسب با فضای کلان اقتصاد کشور نرخهای بالای خود را حفظ کردند. به این ترتیب، اکنون شاید بتوان نوعی رقابت را میان سه گزینه یادشده برای کسب حداکثر مقدار سود متصور بود. در ادامه با بررسی معیارهای مهم سرمایهگذاری میتوان به دید دقیقتری برای انتخاب بهینه فرصت سرمایهگذاری کمریسک دست پیدا کرد.
انواع ریسک در بازارهای کمریسک
اینکه بازارهای پول و بدهی یا صندوقهای سرمایهگذاری ریسک پایینی دارند به معنای بدون ریسک بودن آنها نیست، در این میان میتوان سه ریسک اساسی را برای هرکدام از این بازارها متصور بود.
ریسک نکول: این ریسک به معنای عدم پرداخت یا تاخیر در پرداخت سود یا اصل پول سرمایهگذار است. با توجه به بانکیبودن اقتصاد کشور، چنین موضوعی برای بانکهای تحت پوشش بانک مرکزی بسیار پایین است. صندوقهای سرمایهگذاری نیز به دلیل آنکه حدودا 800 درصد سبد سرمایهگذاری خود را به بانکها اختصاص دادهاند، ریسکی متناسب با بانکها دارند. اوراق موجود در بازار بدهی اما بر اساس ناشر آنها میتوانند ریسک متفاوتی داشته باشند. طبیعی است که اوراق منتشرشده از سوی دولت (نظیر اسناد خزانه اسلامی) ریسک پایینتری دارند زیرا عدم پرداخت سود یا اصل پول این اوراق به نوعی به معنای اعلام ورشکستگی دولت است. اوراق شرکتی هرچند متناسب با وضعیت شرکتها میتوانند ریسک داشته باشند، اما به دلیل ضمانتهای سنگین و مسیر دشوار تامین مالی از طریق بازار بدهی، اوراق شرکتی نیز ریسک چندان بالایی فعلا در بازار سرمایه کشورمان ندارند. بنابراین از نگاه ریسک نکول تقریبا تهدیدی جدی برای این سه گزینه نمیتوان متصور بود. البته نوعی از اوراق وجود دارند که در خارج از بازار معامله میشوند که به دلیل برخی عدم شفافیتها ریسک نکول نسبتا بالایی دارند.
ریسک نقدشوندگی: این ریسک برای سرمایهگذاران اهمیت بالایی دارد زیرا تعیین میکند که اولا آیا فرد میتواند هر زمان که نیاز داشت در کمترین زمان به سرمایه خود دسترسی پیدا کند و ثانیا آیا فرد میتواند فقط بخشی از این سرمایه را نقد کند. مثلا در بازار مسکن فروش بخشی از ملک بسیار دشوار است و حتی فروش تمام دارایی نیز نیاز به یافتن مشتری دارد. بنابراین بازار مسکن جزو سرمایهگذاریهای کمتر نقدشونده محسوب میشود. در میان سه گزینه مطرحشده بهعنوان بازار کمریسک هرچند نقدشوندگی نسبت به بازار مسکن بالاتر است، اما تفاوتهایی با یکدیگر دارند. به این ترتیب، اوراق بدهی از آنجا که در بازار معامله میشوند کمترین ریسک نقدشوندگی را دارند. پس از آنها نیز سپردههای بانکی و سپس صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت مطرح میشوند.
ریسک نوسان نرخ سود: مهمترین موضوعی که میتواند بر بازدهی این سه گزینه اثرگذار باشد، تغییرات نرخ سود است. درواقع اگر نرخ سود براساس شرایط اقتصادی کاهش یابد، باید دید کدامیک از این گزینهها تا مدت طولانیتری میتوانند سرمایهگذار را از این نوسان مصون نگه دارند. بالاترین ریسک در این حوزه را صندوقهای درآمد ثابت دارند زیرا آنها نرخهای سود پیشنهادی خود را بهصورت ماهانه تغییر میدهند. بانکها اما تا پایان مدت سپرده (مثلا یک سال) سود ابتدای دوره را پرداخت میکنند. اوراق بدهی اما اگر کوپندار (سود ثابتی که در بازههای زمانی مختلف به دارنده اوراق پرداخت میشود) باشند، تا پایان سررسید آن سود را پرداخت خواهند کرد. از آنجاکه بازه انتشار اوراق کوپندار بیش از سه سال است، میتوانند بالاترین پوشش ریسک نسبت به نوسان نرخ بهره را داشته باشند. اوراق بدون کوپن (یعنی فقط به واسطه اختلاف نرخ خرید و نرخ سررسید اوراق، سود عاید سرمایهگذار خود میکنند) عموما سررسیدهای کوتاهتری دارند و ریسکی مشابه بانکها برای سرمایهگذاران خود دارند.
ترکیب بهینه در بازارهای کمریسک
با توجه به آنچه اشاره شد و انتظارات از آینده اقتصاد کشور، میتوان ترکیب کردن دو نوع اوراق بدهی را گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری کمریسک شناسایی کرد. از آنجا که احتمال نوسان شدید نرخ بهره در کوتاهمدت در کشورمان پایین است، میتوان اسناد خزانه (اوراق بدون کوپن) را با توجه به نرخهای سود بالا گزینه مناسبی ارزیابی کرد. در آینده نیز اوراق کوپندار در مقایسه با سایر گزینههای سرمایهگذاری میتوانند در کنار پوشش ریسک مناسب، سود معقولی را به سرمایهگذاران خود اعطا کنند.