محمد جواد جمالی، در یادداشتی به بیان فراز و نشیب های سال ۹۵ پرداخته است:
نرمک نرمک، صدای پای بهار به گوش می رسد و در روزهای پایانی سال، فراز و نشیبهای ۹۵ از جلوی چشممان می گذرد. خبرهای تلخ و شیرینی که در طول سال شنیدیم و دیدیم که بدترین آنها، حادثه تلخ پلاسکو و همچنین حادثه ریلی سمنان- دامغان و بهترین آنها، پیروزی قهرمانان ایرانی در المپیک ریو بود. امسال پر بود از اخبار ناگوار، مرگ چهره های مختلف سیاسی، هنری و مشهور، از مرگ آیت الله هاشمی رفسنجانی تا مرگ عباس کیارستمی، منصورپورحیدری، حسن جوهرچی، داوود رشیدی، دنیا فنی زاده و بسیاری دیگر از چهره های هنری و معروف و این دم آخر هم، علی معلم عزیز که سال ۹۵ را به سیاه ترین سال برای هنر به خصوص سینما تبدیل کرد.
اتفاقات مهم جهانی هم که خود حکایتی دیگر دارد. از عجیب ترین اتفاقات و از جمله پدیده ترامپ به عنوان شگفت آورترین وقایع. کودتای ترکیه، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، حضور ترامپ در کاخ سفید، وقایع نیس فرانسه، اسکار فروشنده برای ایران و وقایع ریز و درشتی که ۹۵ را به سالی پر هیاهو و جنجالی تبدیل کرد. در این بین مسائل اقتصادی کشور که همچون سالهای اخیر با بحران همراه بود.
روزهای پایانی دی ماه ۹۴ بود که برجام اجرایی شد؛ اما وعده های اقتصادی دولت بعد از برجام، اجرایی نشد و سال ۹۵ را به سالی سخت و بحرانی در اقتصاد ایران تبدیل کرد. با توافق برجام و لغو تحریمها در ابتدای سال ۹۵، اکثر کارشناسان پیش بینی می کردند اقتصاد ایران از رکود خارج شود.
بانک جهانی نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۹۵ را ۵.۹ درصد پیش بینی کرده بود؛ اما به اعتقاد بسیاری کارشناسان و صاحبنظران، نرخ رشد ۳ تا ۴ درصد در سال ۹۵ واقع بینانه تر بود؛ اگرچه با تمام این پیش بینی ها، اقتصاد ایران نه تنها از رکود خارج نشد؛ بلکه همچنان بحرانی باقی ماند.
این در حالی است که چندی پیش، صندوق بین المللی پول در گزارشی با اعلام نرخ رشد ۶.۶ درصد در سال جاری، برآورد کرد که نرخ رشد در سال۹۶، به ۳.۳ درصد کاهش یابد و تورم هم در سال آینده روند صعودی داشته باشد.
البته به نظر میرسد سه چالش اساسی، پیش روی اقتصاد ایران در سال آینده وجود داشته باشد و در صورتی که در تنظیم و تصویب بودجه، به این چالشها توجه نشده باشد، شوکهای جدی در سال آینده برای بودجه دولت به وجود خواهد آمد.
چالش اول این است که کماکان نوسانات در بازار جهانی بسیار بالا بوده و این بازارها، بیثبات هستند؛ بنابراین نه تنها این اهداف در سال ۲۰۱۶ محقق نمیشود، بلکه پیشبینی میشود در سال ۲۰۱۷ نیز این بازارها از مسیر تعیینشده خود خارج شوند و نوسانات در سال آینده میلادی نیز، تقریبا افزایش یابد.
نکته دوم، چالش یکسانسازی نرخ ارز است که اجرای این سیاست در صورتی که بانک مرکزی به تعهد خود پایبند باشد و اجازه دهد که نیروهای بازار، قیمت را تعیین کنند، آنگاه به یک چالش بزرگ برای اقتصاد ایران تبدیل خواهد شد و سومین چالش اینکه در صورتی که بانک مرکزی در بازار ارز دخالت مستقیم نکند، احتمال اینکه نرخ ارز رو به افزایش رود، زیاد است و در این شرایط، ممکن است مقادیری که با آن بودجه بسته میشود، دچار تغییرات اساسی شده و به دستاورد مهمی که دولت در سال ۹۵ به دست آورده و به عنوان رسالت سال ۹۶ در نظر گرفته است، دست نیابد.