Basis چه میگوید؟
وی در ادامه به تعریف واژه Basis پرداخت و گفت: در واقع این واژه برای تعیین روند قیمتها مخصوصا در بازار آتی یک مبنای مهم است، در واقع basis به مابهالتفاوت بین قیمت سکه نقدی و سررسیدهای آتی گفته میشود. در صورتی که دارایی پایه که در اینجا همان سکه نقدی است، حبابش شکسته شود، basis نیز منفی خواهد شد. در اینجا است که سکه نقدی از طلا ارزانتر خواهد شد، در ادامه اتفاقی که در بازار آتی رخ خواهد داد این است که نزدیکترین سررسید به رقمی زیر بازار سکه نقدی خواهد رسید.افزایشی که در قیمت طلا از روز پنجشنبه تا جمعه رخ داده هنوز به بازار آتی سکه تسری پیدا نکرده به این دلیل که روز جمعه بازار تعطیل بوده است. در این رابطه باید منتظر ماند و دید که در روزهای شنبه و یکشنبه بازار آتی چه واکنش قیمتی را نشان خواهد داد.سررسیدهای دور معمولا به افزایش قیمت بیشتر علاقه دارند؛ به دلیل اینکه تاثیر ورود ضریب نرخ بهره براساس مدت زمان است و به این دلیل که مدت زمان بیشتری تا تاریخ سررسید وجود دارد، هزینه ثابت در آنها بیشتر است، بنابراین این روند طبیعی است.در ادامه اگر قرار باشد حباب سکه شکسته شود، این کاهش را در تمام سررسیدها خواهیم دید، در سررسیدهای دور تمایل به خرید وجود دارد و با توجه به اینکه اگر حباب سکه در امتداد کاهش قیمت طلای جهانی شکسته شود، خریداران موقعیتهای خودشان را تغییر خواهند داد. به عبارتی در شرایطی که نزول قیمتها سریعتر و مطمئنتر رخ میدهد و دلایل مهمی برای نزول وجود دارد، ماههای دور انگیزه بیشتری برای فروش خواهند داشت، به این دلیل که اگر حباب سکه شکسته شود قیمت سکه به راحتی به جایگاههای قبلی و قیمت بالاتر برنخواهد گشت.بر این اساس در صورتی که حباب سکه نقدی شکسته شود مبنا یا Basis که مبنای محاسبه برای خرید و فروش است رقمی منفی خواهد شد و این موضوع باعث میشود قیمتهای آتی از قیمتهای نقدی بازار پایینتر باشد.
تکنیکال و فاندامنتال طلای جهانی
طی تحلیلهای تکنیکال گذشته که «دنیای اقتصاد» آنها را منتشر کرده است، احتمال کاهش قیمت طلای جهانی تا رقم 1225 دلار بررسی شد، متعاقب آن پیشبینی اعلام شده بود که احتمال افزایش برای طلا تا 1250 ادامه پیدا خواهد کرد.در هفته گذشته اتفاقات زیادی در بحث فاندامنتال و عوامل بنیادی اقتصادی در آمریکا رخ داده است که میتواند سیگنالهای بسیار روشنی برای ادامه نوسان قیمت طلا مخابره کند. فرزان سهرابی ادامه میدهد: نکته اصلی این است که نسبت به فعالیتهای تکنیکال قیمت طلا و تحلیل نوسان قیمت نشاندهنده این است که طلا تا محدوده 1250 تا 1260 خواهد رسید و مدتی در این محدوده خواهد ماند. در ادامه به این روند در اصطلاح تکنیکالیستها « Market Side» اطلاق میشود و منظور، زیگزاگی حرکت کردن در یک بازه زمانی کوتاه است، به زبان ساده یعنی طلا در یک بازه قیمتی 5 تا 10 دلاری نوسان خواهد کرد.در ادامه وقتی طلا با ماندن نامشخص در این بازه زمانی تجدید قوا کرد، نسبت به آینده نوسان و جهت قیمت تصمیمگیری خواهد کرد.این تحلیلگر در ادامه خاطرنشان کرد که با استناد به تحلیلهای ذکر شده، نمیتوان گفت که طلا وقتی به قیمت 1250 تا 1260 رسید، بعد از ساید بودن بازار چه اتفاقی رخ خواهد داد.وی در ادامه میگوید: در ارتباط با روند حرکتی طلا در زمان مارکت ساید میتوان هم با نگاه تکنیکال و هم با نگاه فاندامنتال تحلیلهایی را ارائه داد، ولی در اینجا به نگاه فاندامنتال بسنده باید کرد، به این دلیل که در تحلیل تکنیکال در این بازه باید قیمت به بازه مد نظر برسد و پس از آن پیشبینیها را ارائه دهیم، به این دلیل که اگر قبل از رسیدن قیمت به آن بازه، تحلیل ارائه دهیم، پیشگویی کردهایم.
طلا در انتظار وقایع اقتصادی آمریکا
سهرابی در ادامه میگوید:اما نکته اصلی که میتواند بهعنوان «چراغ زرد» یا «قرمز» برای نوسان قیمت به نمایش دربیاید اتفاقی است که در هفته گذشته در بازار آمریکا رخ داده است؛ این موارد عبارت است از: 1_ کاهش نرخ بیکاری به 4/ 4 درصد که اتفاقی نادر است، به این دلیل که این شاخص بهشدت در حال کاهش است. 2- شاهد روند ثابت اشتغالزایی در بخش کشاورزی و صنعتی در آمریکا هستیم و با توجه به ماههای پیشرو که فصل برداشت محصولات کشاورزی در آمریکا است، به نظر میرسد که حداقل با توجه به این اعداد اشتغالزایی در بخش کشاورزی در آمریکا قطعا کاهش پیدا نخواهد کرد و حتی احتمال افزایش این شاخص در بخش کشاورزی وجود دارد، مضاف بر اینکه این افزایشها در بخش صنعتی با توجه به محدودیتهای وارداتی که «دونالد ترامپ» وضع کرده و به اصطلاح «TAX CUT» کرده و مالیات را برای شرکتها و صنایع کوچک بهشدت کاهش داده است، این موارد میتواند سیگنالهایی برای نوسان یا افزایش قیمت دلار در بازار جهانی باشد، به شرط اینکه در انتهای بهار که نرخ رشد آمریکا تعیین خواهد شد، همچنان این افزایش ادامه پیدا کند و این کاهش در نرخ بیکاری، ثبات نرخ تورم و افزایش اشتغالزایی به ایجاد رشد کمک کند.
در واقع اگر عوامل تاثیرگذار بر نرخ رشد همچنان در جهت صعود و تاثیرگذاری مثبت بر این شاخص باشند، میتوانیم شاهد این باشیم که ترمز صعود طلا به دلیل بازسازی «Recovery» مدتدار در اقتصاد آمریکا بهطور موقت کشیده شود.اما دلیل این روند چیست؟ زمانی که نرخ بیکاری به نرخ 4/ 4 و محدوده 4 نزدیک میشود، حتی این احتمال وجود دارد که نرخ بیکاری آمریکا به رقم زیر 4 هم برسد که این موضوع در 50 سال گذشته آمریکا بیسابقه است، بنابراین افزایش مقطعی نرخ بهره در طول سال 2017 تقریبا 100 درصد خواهد بود و این افزایشهای نرخ بهره باعث کاهش تورم و ممانعت از افزایش قیمت طلا خواهد شد، مضاف بر اینکه رئیس بانک مرکزی آمریکا سیاست «تنظیم انقباضی بودجه» را برای دولت ترامپ و به دلیل کاهش نرخ بیکاری درنظر گرفته است و در واقع میتوانیم بگوییم که بانک مرکزی آمریکا به هدفی که برای کنترل تورم 2 درصد در نظر گرفته بود، دست یافته است، بنابراین دیگر دلیل و انگیزهای برای اتخاذ سیاست انبساطی ندارند. در این رابطه باید گفت تغییر سیاست انبساطی به انقباضی باعث افزایش قیمت دلار در بازار جهانی میشود و میتواند ترمز صعود طلا را بهطور موقت بکشد.
گزینههای سرمایهگذاری جایگزین
با وجود این تفاسیر اما باید منتظر ماند و دید آیا این تغییر سیاستها در بانکهای عمده و بزرگ اروپا مثل بانک مرکزی اروپا، بانک مرکزی انگلستان و بانک مرکزی چین و ژاپن هم اتفاق رخ خواهد داد؟ به این معنی که آیا این تغییر در نگرش در اتخاذ سیاستهای اقتصادی رخ میدهد؟ در صورتی که این اتفاق رخ دهد، میتوانیم بگوییم طلا از سبد سرمایهگذاری فعالان بورس موقتا خارج خواهد شد، به این دلیل که در شرایطی که اقتصاد با رشد مواجه است و براساس فاکتورهای مبنایی خودش حرکت میکند، گزینههای بهتری برای سرمایهگذاری در بازار سهام وجود دارد که میتواند با رشد و اشتغال و تولید رابطه مستقیمی داشته باشد، بنابراین با اشاره به اینکه فعلا پیشگویی نخواهیم کرد، باید در ادامه بگوییم که سیاستهای اقتصادی آمریکا به سمت تعیین و تعریف بودجه انقباضی در حرکت است؛ به این دلیل که هدفشان نسبت به تورم 2 درصدی با این کاهش نرخ بهره (در چند سال گذشته و از سال 2006 نرخ بهره را کاهش دادهاند که در واقع نرخ بیکاری کاهش پیدا کند، اشتغالزایی اضافه شود) تضمین خواهد شد.وی این روند را روندی مثبت میداند و معتقد است که اقتصاد ایران نیز میتواند از این رویه درس بگیرد به این معنا که بر اقتصاد نظارت داشته باشیم و از این الگوها استفاده کنیم.اگر نظارت را بر فعالان اقتصادی و عوامل تاثیرگذار بر افزایش قیمتها افزایش دهیم، میتوانیم این الگوها را پیادهسازی کنیم (اشتغال را افزایش، تورم را کاهش دهیم) تا بتوانیم جنبش اقتصادی ایجاد کنیم.