در حال حاضر حجم نقدینگی کشور حداقل 30درصد معادل 400هزار میلیارد تومان بیشتراز سطع استاندارد درتناسب با تولید ناخالص داخلی می باشد که نتنها نباید افزایش یابد بلکه باید روشهایی به کار گرفته شود که با کاهش حجم مذکور، متناسب با تولید ناخالص داخلی، به زیر خط قرمز میل نماید :
متاسفانه علایمی که وضعیت سیستم بانکی واقتصاد کشور از خودنشان می دهد اینست که افزایش حجم نقدینگی ادامه داشته و دارو های تجویز شده بیشتر باعت میزان حجم نقدینگی در اقتصاد کشورمان خواهد شد که تورم انتظاری آینده را رقم خواهد زد
به نظر می رسد روشهای کارساز و موثر را می توان موارد ذیل اعلام نمود :
1_عدم اجازه به بانکها و موسسات مالی و اعتباری برای برداشتهای بی حساب و کتاب از بانک مرکزی وجلوگیری ازافزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی .
پیش بینی می شود بانکها و موسسات مالی و اعتباری خاطی ، به روشهای مختلف این بدهی را پرداخت نخواهند کرد (این مصداق کامل دست درازی به منابع عمومی ومردمی است که با تورم ناشی از آن، جیب مردم خالی می کنند)
2_ قاعده مند کردن شیوه برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی و استفاده از روشهای کارآمد تر علاوه بر روش جریمه اضافه برداشت به گونه ای که نتوانند برداشت کنند نه اینکه با هر فیمتی بردارند و بگویند حالا کی داده کی گرفته
3_ حمایت از بازار سرمایه و ورود وفروش سهام شرکتهای با مزیت نسبی بالا مثل نفت و گاز پارس جنوبی وانتشار اوراق مختلف به پشتوانه آنها برای جذب نقدینگی وپرداخت بدهیهای خود
4_ انتشار اوراق خزانه و مشارکت توسط دولت وبانک مرکزی با سود پایین متناسب با تورم وحتی کمتر از نرخ تورم برای جذب نقدینگی و فریز کردن ان
4_ انتشار اوراق خزانه و مشارکت توسط دولت با سود پایین متناسب با تورم برای باز پرداخت بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی به پشتوانه درآمدها و داراییهای آنها
5_ فروش بخشی از طلا و ارز انبار شده در بانک مرکزی
6_ فاینانس ویا جذب سرمایه گذاری خارجی و فروش بخشی از ارز ناشی از آن برای جذب نقدینگی مردم ویا هدایت نقدینگی از بخش غیر قابل کنترل توسط دولت به بخش قابل کنترل