در یک حرکت کلی، باید نرخ مبادلاتی و ترجیحی ارز برای همه کالاهای وارداتی حذف شود. بهاینترتیب است که ارز تکنرخی میشود.
ماجرای تکنرخی شدن ارز، تبدیل به رویایی دستنیافتنی برای اقتصاد ایران شده است. دولت یازدهم در ابتدای شروع به کار وعده آن را داد و اما تا الان این وعده محقق نشده است. تکنرخی نشدن ارز با استدلالهای مختلفی از سوی اقتصاددانان مواجه بوده است. اما علینقی مشایخی، اقتصاددان معتقد است: تکنرخی کردن ارز تنها مقداری جسارت و اطمینان میخواهد. او در گفتگو با سایت خبری اتاق تهران، شرایط و اثرات تکنرخی شدن ارز را بازگو کرد.
*تکنرخی کردن ارز از ابتدا از سوی دولت یازدهم مطرح شد. حالا دولت دوازدهم باید چه فرایندی را طی کند تا به تکنرخی کردن ارز برسد؟
به اعتقاد من، در یک حرکت کلی، باید نرخ مبادلاتی و ترجیحی ارز برای همه کالاهای وارداتی حذف شود. بهاینترتیب است که ارز تکنرخی میشود. اگر دولت این اقدام را انجام دهد، هیچ اتفاقی نمیافتد. بههرحال این باعث میشود که تولیدکنندگان داخلی بتوانند با کالایی که با ارز ارزانتر وارد میشود بهتر رقابت کنند. با واگذاری ارز، ریال بیشتری نصیب دولت میشود. بهاینترتیب دولت ازاینجهت تقویت خواهد شد. زمانی که منابع مالی دولت تقویت شد، آن زمان از جهت دیگر، افزایش نقدینگی نقش ترمز تورم را ایفا خواهد کرد. چراکه اگر دولت منابع ریالیاش کافی نباشد، سعی میکند از منابع دیگر آن را تامین کند که آن خودش به افزایش قیمتها دامن میزند. بنابراین، به نظر من، تکنرخی کردن ارز تنها مقداری جسارت و اطمینان میخواهد.
*افزایش نرخ ارز، همیشه با هجوم خرید و تشنج در بازار همراه بوده است.
بله، اما این مساله روانی است و حل میشود. بالاخره نمیتوان آن حالت روانی را همیشه ادامه داد. درواقع این ماجرا باید علاج شود.
*دستاورد دولت یازدهم کاهش تورم است. اما اگر ارز تکنرخی شود، کالای وارداتی گران خواهد شد و این ماجرا هم به افزایش تورم دامن میزند.
بله، در این شرایط قیمت کالاهای وارداتی بالا میرود. اما برای حل این ماجرا باید به آن روی ماجرا نگاه کرد. به این شکل آیا اگر قیمت ارز، نصف شود، تورم از بین میرود؟ با این شرایط اوضاع بدتر میشود. چراکه علاوه بر مشکلات تولیدکننده داخلی، منابع ریالی دولت هم کاهش پیدا میکند. بنابراین دولت باید به سمت قرض کردن و کمک گرفتن از بانک مرکزی برود که این ماجرا خودش باعث افزایش تورم میشود. درنتیجه نمیتوان تنها با این استدلال تکنرخی کردن را زیرسوال برد. تورم درواقع به کنترل نقدینگی و پایههای پولی مربوط میشود. اگر این فاکتورها کنترل شود، افزایش عمومی قیمتها اتفاق نخواهد افتاد. همچنین زمانی که تولید داخلی رونق و افزایش پیدا کند، عرضه کالای داخلی بیشتر میشود. با عرضه بیشتر کالا، باز هم تورم کنترل خواهد شد. بنابراین این تصور اشتباهی است که اگر قیمت ارز بالا برود، تورم ایجاد میشود. همانطور که گفتم اگر این نظریه درست باشد، پس با کاهش نرخ ارز، باید تورم از بین برود، اما میبینیم که اینطور نیست.
*اما بعضی کالاهای وارداتی حساسترند، مانند دارو. وضعیت این کالاهای حساس را چطور میتوان کنترل کرد؟
اگر قرار است وضعیت دارو در کشور کنترل شود، باید به بیمهها کمک کرد.
*یعنی دولت سوبسید را به سمت دیگری هدایت کند؟
بله. دولت نباید اجازه دهد که اغتشاش در قیمتها ایجاد شود. چراکه خطرات و ضررهایش بیشتر است. دولت برای یکسری داروها به بیمهها کمک کند. ولی زمانی که قیمت ارز برای دارو، طور دیگری محاسبه میشود، سیگنال اشتباه به بازار میفرستند. علاوه بر فساد و رانتی که ایجاد میشود، مشکلات و مسایل بیشتری گریبان گیر اقتصاد خواهد شد.
*با این شرایط دولت دوازدهم موفق میشود ارز را تکنرخی کند؟
به نظر من اگر جسارت به خرج دهد، حتما این اتفاق رخ خواهد داد. چراکه زمانی قیمت ارز 7 تومان بود، بعد به 80 تومان و 800 تومان و حالا بالای 3 هزار تومان است و آسمان هم به زمین نیامده است.