بازار فرعی بورس کالا را میتوان بهعنوان یکی از بازوهای مهم معاملاتی این بازار مالی به شمار آورد که پتانسیل جذب حداکثری بسیاری از کالاهای مختلف را دربرداشته و همین ویژگی میتواند به ایجاد رکنی برای مدیریت بازار بدل شود. بهصورت دقیقتر بازار فرعی بورس کالا پتانسیل تبدیل شدن به قطب معاملاتی بسیاری از محصولات نهایی مخصوصا مواد غذایی را دارا بوده و میتوان با جذب عرضهکنندگان، کمترین هزینه مبادله و تحویل بین تولیدکننده اولیه و مصرفکننده را ایجاد خواهد کرد که توأم با شفافیت قیمتی و معاملاتی خواهد بود. بهعنوان مثال و در صورت حضور گسترده عرضهکنندگان مواد غذایی، فروشگاههای بزرگ و واحدهای عمدهفروشی (بنکداری) در نقاط مختلف کشور از این امکان برخوردار هستند تا محصولات مورد نیاز خود را با فرض شفافیت قیمتی خریداری کرده و آن را به فروش برسانند. نکتهای که قطعا مورد توجه بدنه تصمیمسازی و مدیریتی و مخصوصا بخشهای نظارت بر بازار قرار خواهد گرفت. این در حالی است که تنها مواد غذایی از پتانسیل حضور گسترده در این بازار برخوردار نبوده و هر محصولی که با تقابل عرضه و تقاضا کشف نرخ شده و مورد توجه بازار است میتواند در بازار فرعی بورس کالای ایران مورد معامله قرار گیرد.
سازوکارهای معاملاتی در بازار فرعی
بهصورت کلی در بازار فرعی بورس کالای ایران کالاهایی مورد معامله قرار میگیرند که به دلیل عدم ویژگیهای تداوم عرضه و یا استانداردپذیری، امکان پذیرش یا معامله در بازار اصلی را دارا نیستند. بر اساس ماده 3 دستورالعمل بازار فرعی بورس کالا، اموال غیرمنقول و کالاهایی که طبق مقررات، شرایط پذیرش در بازار اصلی را از دست میدهند (یا از این ویژگیها بهصورت کلی برخوردار نیستند) از جمله کالاهایی هستند که امکان معامله در این بازار را دارند.
بهصورت دقیقتر در چارچوب ماده 3 دستورالعمل بازار فرعی بورس کالای ایران میتوان 3 گروه کالایی اصلی را مشتریان بازار فرعی به شمار آورد:
- اموال غیرمنقول (کالاهایی که امکان نقل و انتقال ندارند)، املاک و مستغلات با کاربریهای گوناگون اعم از اداری، تجاری، مسکونی و حتی زراعی اگرچه شرایط شرایط آنها باید به تصویب هیات پذیرش برسد.
- کالاهایی که طبق مقررات شرایط پذیرش در بازار معاملات کالای فیزیکی (تالار اصلی) را داشته ولی این ویژگی را به هر دلیلی از دست میدهند.
- کالاهای فاقد شرایط پذیرش در بازار معاملات کالای فیزیکی پس از تایید هیات پذیرش.
نگاهی به بخشهای فوق نشان میدهد که دو گروه پایانی مشابهتهای بیشتری با یکدیگر داشته و پتانسیل جایگیری در یک گروه مستقل را دارند.موارد فوق نشان میدهد که گروههای کالایی بسیار مهمی از امکان ورود به بازار فرعی برخوردار هستند و ذات ایده تشکیل بازار فرعی به گونهای خودنمایی میکند که امکانی حداکثری در بورس کالا فراهم آمده که میتواند بخش بسیار بزرگی از کالاهای مورد معامله در کشور را به خود اختصاص دهد. بهعنوان مثال در صنایع غذایی و با محوریت عمدهفروشی در شهرستانها شاید مزیتی عظیم خودنمایی کند زیرا خریدار (بنکدار) به سادگی محصول مورد نیاز خود را از بورس کالا و دقیقتر، از تولیدکننده اصلی خریداری کرده و به سهولت تحویل میگیرد.
همین خوشبینی به سازوکارهایی دقیق برای پذیرش گسترده و سریع بسیاری از کالاها در بورس کالای ایران نیاز دارد تا بتواند به سرعت حجم عرضههای موجود را افزایش داده و عرضهکنندگان جدیدی را به این بازار وارد سازد. همین ویژگی در دستورالعملهای اجرایی بازار فرعی نیز به صراحت وجود دارد. در صورت نبود مشکلات کیفی یا حقوقی و مالکیتی و آماده بودن اسناد مورد نیاز و همچنین تبحر و تجربه کارگزار و افراد دخیل میتوان حداکثر ظرف 2 هفته به پذیرش کالا و سپس عرضه آن اقدام کرد. در مواد 6 و 7 دستورالعمل اجرایی تالار فرعی آمده است: کمیته عرضه حداکثر 5 روز کاری پس از دریافت مستندات و اطلاعات کامل (موضوع ماده 4 این دستورالعمل) نظر خود مبنی بر موافقت یا عدم موافقت با پذیرش کالا در بازار فرعی بورس را اعلام میکند. در صورت موافقت کمیته عرضه با پذیرش کالا در بازار فرعی، بورس موظف است امیدنامه کالای پذیرش شده و سایر مستندات مربوطه را به سازمان ارسال کند. در صورتی که سازمان ظرف 3 روز کاری نظر خود را مبنی بر عدم عرضه به بورس اعلام نکند، بورس میتواند نسبت به انتشار عمومی امیدنامه اقدام کند.
نگاهی به موارد فوق نشان میدهد که بسترهای لازم برای حضور حداکثری کالاهای مختلف از جمله مواد غذایی، دارویی و بسیاری از مایحتاج صنعتی و حتی برخی مواد اولیه خاص در بازار فرعی بورس کالا وجود دارد که حضور آنها در این بازار مالی خود پتانسیل بزرگی برای شناخت فعالان بازارهای مختلف از توانمندیهای اجرایی، تولیدی و تجاری عرضهکننده به شمار میرود. تمامی این شرایط نیاز به توجه بیشتر فعالان بازار و تصمیمسازان بنگاههای اقتصادی به این پتانسیل مهم تجاری در کشور را برجسته میسازد که افزایش توان بازاریابی و فروش و همچنین پتانسیل تامین مالی را در این بستر معاملاتی ایجاد خواهد کرد. نگاهی به تجربه برخی صنایع مختلف نشان میدهد که ورود به بورس کالا اگرچه در ابتدای راه با اما و اگرهای مختلفی رو به رو است ولی در نهایت منافع آن بیشتر از هزینههای مختلف آن است.با توجه به این موارد ذات حضور در بازار فرعی بورس کالا برای اغلب واحدهای صنعتی در دسترس خواهد بود یعنی پتانسیل پذیرش و عرضه کالاهای مختلف در بورس کالا در این بستر معاملاتی وجود دارد که جذابیت بسیاری را برای بخشهای تجاری واحدهای صنعتی کوچک و متوسط و حتی بزرگ فراهم خواهد آورد. ذات عرضه محصولات نهایی و پتانسیل بازاریابی و جذب مشتری در اقصی نقاط ایران با کمترین هزینه ممکن مطلبی نیست که بتوان از کنار آن به راحتی عبور کرد که پذیرش کالاهایی که بعضا عجیب به نظر میرسند خود نشاندهنده آن است که جذابیتهای مغفولی در این بازار نهفته است. این در حالی است که وضعیت معاملاتی در بازار فرعی در نهایت به بازار داخلی ختم نخواهد شد و در صورت قدرتنمایی این بازار میتوان به بازارهای صادراتی نیز توجه کرد.
یک پتانسیل بسیار مهم ولی مغفول
پراکندگی کالاهای قابل عرضه در بازار فرعی نکته مهمی را برجسته میسازد و آن پتانسیل صادرات بسیاری از کالا از بستر بازار فرعی یا رینگ صادراتی بورس کالاست که در هر دو صورت جذابیت مضاعفی را به این بازار مالی تزریق خواهد کرد. بارها و بارها از اهمیت بازار عراق برای اقتصاد کشور سخن گفتیم و سفر هیاتی از بورس کالای ایران به این کشور در کنار آنالیز بازار خود این امیدواری را ایجاد میکند که از بستر این بازار مالی بتوان بخش بیشتری از بازار عراق را به دست آورد. به عبارت سادهتر در زمانی که گروههای کالایی متنوعی در بازار فرعی بورس کالا در حال معامله بوده و هر روز به جذابیت بیشتر این بازار در بدنه بورس کالا افزوده میشود، چرا نتوان از این ابزار مهم در مسیر حمایت از صادرات محصولات نهایی به کشوری همچون عراق بهعنوان یکی از جذابترین بازارهای صادراتی کشورمان یا حتی جذاب ترین آنها برای محصولات نهایی استفاده کرد. این در حالی است که توانمندی بورس کالای ایران در بخشهای داخلی و صادراتی هر روز شرایط بهتری را تجربه میکند که میتوان از این توانمندیهای ذاتی در مسیر حمایت از صادرات غیرنفتی استفاده کرد.
در گزارشهای پیشین به لزوم توجه به بازار عراق بارها اشاره کردیم و البته با بررسی تالار فرعی بورس کالا در کنار ایجاد تجربه عرضه صادراتی گندم بهعنوان مهمترین محصولکشاورزی در کشور میتوان باز هم به این خوش بینیها اشاره کرد، هرچند که ذات حضور بورس کالای ایران در بازار عراق یا حداقل صادرات از بستر بورس کالا و تحویل در گمرک کشور مقصد (مرزهای خاکی و گمرکات) میتوان از بخش بزرگی از مکانیزمهای اداری در کشورمان با فرض شفافیت معاملاتی، استاندارد و کیفیت به یکباره عبور کرد و البته طی مراحل گمرکی در کشور مقصد نیز سهولت بیشتری خواهد داشت. با فرض این موارد بهتر است نیم نگاهی جدید به حضور بورس کالا در بازار عراق و دقیق تر، عرضه محصولات مختلف به این بازار داشته باشیم که حداقل خروجی آن افزایش حجم معاملات بورس کالا و برندسازی ایرانی برای این بازار مالی است؛ رخدادی که مشابه آن تاکنون در بازارهای منطقهای تجربه نشده و میتواند برند و شاخصی بسیار مهم برای بورس کالای ایران به شمار آید. با توجه به قرابتهای جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی ایران و عراق و همچنین تلاش عراق در مسیر توسعه و آبادانی و همچنین ایجاد صنعت داخلی، قطعا حضور بورس کالای ایران در بازار عراق با محوریت دوگانه عرضه محصولات نهایی (مخصوصا مواد غذایی) و مواد اولیه به توانمندیهای دو کشور ایران و عراق بهصورت توأمان و همراه با منافع مشترک منجر شود.