دبیرکل نهادهای سرمایهگذاری معتقد است: «اگر داریم از واژه و سازوکار بورس استفاده میکنیم باید بدانیم، رقابت و شفافیت دو عنصر اصلی در بازارهای بورس هستند. بدون وجود این دو امکانناپذیر است که بازار بورس به درستی کار کند.»بهگزارش روابطعمومی کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران، دبیرکل کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران گفت: سالهاست که اقتصاددانان ایرانی بر لزوم تکنرخی شدن ارز تاکید میکنند. هرگونه چندقیمتی مصنوعی در همه انواع کالا تنها ناکارآیی و فساد را افزایش خواهد داد. البته که راهاندازی مرکز مبادلات با خیال کاهش فساد و دستاندازی در بازار ارز ایجاد شد، اما مناسب است که تحقیقی درباره میزان دستیابی به این هدف انجام شود. اکنون که صحبت از اجرایی شدن سیاست تکنرخی شدن ارز است، امیدواریم سازوکارهای بازار قیمت نهایی و منصفانه ارز را تعیین کند و مداخلات دولت در نرخگذاری نباشد؛ بلکه از طریق سیاستگذاری انجام شود.
دکتر سعید اسلامی بیدگلی با بیان مطلب فوق ادامه داد: مركز مبادلات ارزي كشور برحسب تصميم كارگروه اقتصادي ستاد تدابير ويژه و تاييد رياست جمهوري ايجاد و با همکاری و تشریک مساعی بانک مرکزی، وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان گمرک جمهوری اسلامی ایران و با حمایت دستگاههای مختلف از ابتدای مهرماه سال ۱۳۹۱ تحت مدیریت بانک مرکزی راهاندازی شد و با اختصاص ارز به گروههای کالایی ۳،۴ و ۵ و تجهيزات پزشكي و اقلام غير دارويي گروه کالايي ۲ شروع به کار کرد. سپس گروههای کالایی ۶، ۷، ۸ و ۹ نیز به گروههای مشمول دریافت ارز مبادلهای بوده؛ ضمن اینکه اولویتهای مصارف خدماتی ۲۰ گانه هم مشمول دریافت ارز مبادلهای شدند. به عبارت دیگر؛ در بخش تقاضای ارز، عمده تقاضاهای واقعی کشور طی نیمه دوم سال ۱۳۹۱ به مرکز مبادلات ارزی کشور هدایت شد و لیست کالاها و خدمات مشمول دریافت ارز مبادلهای افزایش چشمگیری یافت.از آنجا که پوشش ریسک نوسان نرخ ارز همواره دغدغه تجار و سرمایهگذاران داخلی بوده است، بنابراین وجود بازار مشتقه ارزی میتواند ریسک نوسان نرخ ارز را کاهش دهد و روند تغییرات آن را متعادل سازد؛ بنابراین تجار ایرانی را از بابت تلاطمهای قیمتی به وسیله ابزارهای مالی مشتقه از جمله قراردادهای آتی یا اوراق اختیار معامله ارز در امان بدارد.با این حال دکتر «سعید اسلامی بیدگلی» دبیرکل نهادهای سرمایهگذاری معتقد است: «اگر داریم از واژه و سازوکار بورس استفاده میکنیم باید بدانیم، رقابت و شفافیت دو عنصر اصلی در بازارهای بورس هستند. بدون وجود این دو امکانناپذیر است که بازار بورس به درستی کار کند.»
مرکز مبادلات ارزی از ابتدای مهرماه سال ۹۱ با هدف کنترل قیمت ارز و تخصیص آن به ۲۰ گروه کالایی آغاز به کار کرد. اکنون با توجه به وعده تکنرخی شدن ارز از سوی بانک مرکزی، به نظر شما ادامه فعالیت این مرکز توجیه دارد؟ چرا؟
سالهاست که اقتصاددانان ایرانی بر لزوم تکنرخی شدن ارز تاکید میکنند. هرگونه چندقیمتی مصنوعی در همه انواع کالا تنها ناکارآیی و فساد را افزایش خواهد داد. البته که راهاندازی مرکز مبادلات با خیال کاهش فساد و دستاندازی در بازار ارز ایجاد شد، اما مناسب است تحقیقی درباره میزان دستیابی به این هدف انجام شود.اکنون که صحبت از اجرایی شدن سیاست تکنرخی شدن ارز است، امیدواریم سازوکارهای بازار قیمت نهایی و منصفانه ارز را تعیین کند و مداخلات دولت در نرخگذاری نباشد؛ بلکه از طریق سیاستگذاری انجام شود.
با توجه به اینکه بارها بحث ورود ارز به بورس کالا و معاملات آتی ارزی از سوی این بورس شنیده میشود؛ به نظر شما ادامه کار مرکز مبادلات ارزی، موازیکاری با بورس کالا نخواهد بود؟
بورس ارز هم از آن دست واژههایی است که طی سالهای گذشته بارها و بارها شنیده شده است. با مشخص شدن سازوکار قطعی بورس ارز (که هنوز نامعلوم است) میتوان به جایگزینی این بورس بهجای مرکز مبادلات فکر کرد. البته شاید لازم باشد که برای مدت اندکی هر دو بازار (بازار آزاد و بورس ارز) همزمان کار کنند. در هر حالت شخص من با نرخگذاری اجباری از سوی نهاد دولت موافق نیستم.
مرکز مبادلات ارزی همچنان که در سوال بالا ذکر شد با هدف تخصیص ارز به ۲۰ گروه کالایی (خدماتی) ایجاد شد، اکنون با تمام تفاسیر ذکر شده بورس کالا نیز مانند همین مرکز عمل خواهد کرد یا خیر؟ نظر شما چیست؟
اگر ارز تکنرخی بشود که اساسا تخصیص ارزی با قیمت متفاوت به هر گروه کالایی کارآیی خود را از دست خواهد داد. در کوتاهمدت در مواردی که خود دولت عرضهکننده اصلی ارز باشد میتوان به برخی از سازوکارها برای تخصیص هم فکر کرد، اما در بلندمدت هرگونه تخصیص اجباری مجددا ارز را چندقیمتی میکند.
راهاندازی مرکز مبادلات ارزی کشور و شیوه تعیین نرخ ارز در این مرکز از سوی بانک مرکزی برمبنای نظام شناور مدیریتشده است، با وجود این، چرا ما شاهد نوسانات نرخ ارزی و افزایش قیمتها در بازار هستیم؟
طبیعی است که سیاستهای چند دهه گذشته درباره ارز علمی و صحیح نبوده است و بخشی از مشکلات کنونی کشور به همین مورد بازمیگردد. همانطور که اشاره کردید نوسانات ارزی نشان میدهد که سیاست مدیریت شناور موفق عمل نکرده است. البته که مساله ارز در ذهن سیاستگذاران ما با کجفهمی عمیقی مواجه است.
به نظر شما بورس کالا در معاملات آتی ارز چه سازوکاری را به کار گیرد تا شاهد نوسانات ارز بهصورت جهشی و یکباره نباشیم؟ (باتوجه به نوسانهای داخلی و خارجی) تا مانند مرکز مبادلات ارز وجه آن کمرنگ نشود؟
اگر داریم از واژه و سازوکار بورس استفاده میکنیم باید بدانیم که رقابت و شفافیت دو عنصر اصلی در بازارهای بورس هستند. بدون وجود این دو امکانناپذیر است که بازار بورس بهدرستی کار کند.وقتی میگویم مسوولان درک درستی از مساله ارز و مفاهیم بازارهای مالی ندارند به همین موارد برمیگردد. راهاندازی بازار ارز (با هر سازوکاری) بدون وجود شفافیت و رقابت و عدمدخالت نهادهای قدرت تنها محملی جدید برای ایجاد رانت خواهد بود.